هورقليا
و
دنياي پُستمدرن
نوشتاري دربارة
پيشزمينههاي ظهور
بر اساس بينش مكتب استبصار
سيدمحمدصادق پورموسويان
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 4 *»
چند نکته؛
درباره آنچه اين روزها ميشنويم
آيا احساس ميکنيد که دنيا دگرگون شده است؟ امروز هر کجا سخن از ظهور است. امروز هر شخصي انديشه ظهور دارد. اما به چه قيمتي؟ به قيمت ناراحت کردن صاحبِ ظهور؟ امروز سَرها بر گردن ميچرخد و دنبال سِرّها است. ميخواهد نشاني از علامتهاي ظهور بيابد. بر هر اتفاقي لحظهاي مکث ميکند؛ آيا اين علامت ظهور است؟ باز سر به حرکت ميآيد و باز به دنبال نشانهاي ديگر است. آنقدر از ظهور ميدانيم که يک ليوان چايخوري از اقيانوس! دانشآموز کلاس اول دبستان، هرگز نميتواند تصور کند که در کتاب هدايةالصبيان چه نوشته شده است
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 5 *»
و من هرچه تمرکز ميکنم نميتوانم ظرايف کتاب ارشادالعوام را دريابم. آن وقت چگونه ميتواند اين بشر ناقص، به کمال عالَم پي ببرد؟ چگونه ميتواند حقيقت ظهور را دريابد؟ چگونه ميتواند هورقليا را احساس کند؟ آري؛ اگر در آن قرار گرفت، آن وقت است که اجباراً ميفهمد و قهراً درک ميکند و اين اجبار، غير از جبر اجتماعي است. اين اجبار، اقتضاي عالَم است که بر اهلش تأثير ميگذارد.
اينک که ظهور انجام نشده است، آيا نبايد محتاط بود و در گفتار درباره ظهور با توجه به فرمايشها و با وزنه اعتدال حرکت کرد؟ آنچه در اين نوشتار ميخوانيد، بررسي مختصري است درباره آنچه گفتهاند
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 6 *»
و ميگويند و آنچه بزرگان درباره نشانهها فرمودهاند. هنگام ظهور، عالَم لطيف ميشود و وعده الهي متحقق شده و عالَم به لطافت عالم هورقليا خواهد شد؛ عالمي لطيف که با دنياي پست مدرن امروز تضاد پيدا ميکند. نام اين نوشتار، به جهت تضاد اين دو عالم «هورقليا و دنياي پست مدرن»([1]) است.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 7 *»
نيابت خاصه
و
نيابت عامه
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 8 *»
معتقديم که در زمان غيبت کبراي امام زمان7، ادعاي نيابت خاصه داشتن، خود نشان باطلبودن آن است. در زمان غيبت کبراي امام، نائبان عام (علما) هستند و مردم عادي به ايشان رجوع ميکنند و هيچيک از ايشان نميتواند ادعاي نيابت خاصه کند. حتي در متون ديني ما ذکر شده است که دهروز پيش از ظهور، شخصي ادعاي نيابت خاصه خواهد کرد و به امر امام7 او را ميکشند.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 9 *»
آشکار شدن
نقبا
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 10 *»
همچنين در متون ديني آمده است نزديک ظهور که شد، نقبا بيشتر خودشان را ميشناسانند؛ اگرچه ادعاي نقابت نميکنند. بحمدالله يکي از مواردي که اين مطلب را وجدان کرديم، آشکار شدن اشخاصي همچون شيخ ـ اعلي الله مقامه ـ است که به مقام معلمي آشکار شدند ولي ادعاي نقابت نداشتند. هنگامي که حضرت ظهور کنند، سيصد و سيزده نقيب ايشان را همراهي ميکنند (عدد 313 مربوط به تعداد نقباي آن زمان است) و البته پس از ظهور، هرچه امر قوت ميگيرد، تعداد نقبا بيشتر ميشوند تا در اواخر ظهور، به سيصد و شصت نفر ميرسند.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 11 *»
آيا ميشود
دوره ظهور را قبل
از ظهور درک کرد؟
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 12 *»
پرسش جالب و دقيقي است. در اينباره بايد گفت ممکن است برخي اشخاص يافت شوند که دوره ظهور را قبل از ظهور درک کنند. البته اين درک کردن به صورت «وجداني» انجام ميشود؛ يعني ادراک ميکنند و وجدان مينمايند و شرايط و حالات دوره ظهور را در خود احساس ميکنند. اما «وجودي» درک نميکنند؛ يعني ادراک آنها، با حواس ظاهري نيست؛ بلکه به صورت معنوي برايشان حاصل ميشود. اينگونه اشخاص قطعاً اندک هستند؛ اما نميتوان وجود ايشان را ناديده گرفت.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 13 *»
آيا حضرت با موشک و بمب و ديگر سلاحهاي روز جنگ ميکنند؟
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 14 *»
نبايد امر حضرت7 را امري عادي و با اسباب ظاهري دانست. امر، بسيار بزرگ است. از اين جهت به تعبير عالم رباني، حاج محمدباقر شريف طباطبايي ـ اعلي الله مقامه ـ، «پَستا، پستاي ديگري است». يعني نميتوان آن زمان را با اين زمان مقايسه کرد. وقتي آن حضرت تمام بمبها را خنثي فرمايد و يا مانع عملکرد آنها شود، وجود سلاحهاي هرچند پيشرفته چه فايدهاي خواهد داشت؟ در آن صورت بودن و نبودن اين سلاحها يکسان است. سلاحهاي ظاهري براي پيشبرد امر حضرت لازم نيست (سلاح هرچه پيشرفته باشد) اما وقتي کار نکند، چه فايده دارد و دشمنان حضرت چه خواهند کرد؟
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 15 *»
انتظار ظهور بعد از «ناصر الدين شاه»
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 16 *»
مؤمن واقعي شخصي است که منتظر ظهور باشد و هر جرياني را که در عالَم پديدار ميشود، نشانهاي براي ظهور مهدي موعود بداند و در تعجيل فرج دعا کند. اما گاهي برخي جريانهاي عالَم، شخص را اميدوارتر ميکند. از اين جهت است که عالم رباني، حاج محمدباقر شريف طباطبايي ـ اعلي الله مقامه ـ فرمودهاند: «بعد از اين ناصر الدين شاه، اينکه واصل بشود، من انتظار ظهور امام را ميکشم». ما نيز بايد با توجه به اين فرمايش در انتظار باشيم و اميدوار. اکنون بعد از ناصرالدين شاه بيش از يک قرن ميگذرد و حاج محمدباقر شريف طباطبايي از دنيا رحلت فرمودهاند و هنوز ظهور واقع نشده است. اين فرمايش ايشان، «توقيت» و وقت تعيينکردن براي
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 17 *»
ظهور نيست؛ بلکه اظهار اميدواري است که اين اميدواري با توجه به بعضي نشانهها بيشتر ميشود.
نظير اين فرمايش را برخي علما در کتابهاي خود نوشتهاند. از جمله مرحوم مجلسي در کتاب بحارالانوار، پس از ذکر دو حديث ـ که نقل خواهم کرد ـ نوشته است: لايبعد أن يکون إشارة إلي الدولة الصفوية شيدها الله تعالي و وصلها بدولة القائم (بعيد نيست که اين حديث اشاره است به دولت صفويه) و مرحوم مجلسي دولت صفويه را ـ دولتي که در آن دوره مذهب تشيع گسترش پيدا کرد ـ، مقدمه ظهور ميداند و به تعبيري رساتر اظهار اميدواري کرده است و مينويسد: «اميد که اطناب اين سلطنت عظمي به اوتاد خيام
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 18 *»
سعادت فرجام خاتم اوصياء پيوند يابد و صبح صادق اين دولت کبري تا طلوع خورشيد عالمافروز قائم آلمحمد7 از آسيب ظلمت فتنههاي زماني تيرگي نيابد بمحمد و آله الطاهرين.»
آن دو حديث با توجه به کتاب رساله اثبات رجعت يا ترجمه چهارده حديث چنين است:
حضرت امام محمدباقر ـ صلوات الله عليه ـ فرمودند: کأنّي بقوم قدخرجوا بالشرق يطلبون الحق، فلايعطونه، ثمّ يطلبون فلايعطونه، فاذا رأوا ذلک وضعوا سيوفهم علي عواتقهم، فيعطون ما سألوا فلايقبلونه، حتي قوموا و لايدفعونها الا الي صاحبکم قتلاهم شهداء. (گويا ميبينم گروهي را که از جانب مشرق ظاهر شوند و طلب دين حق از
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 19 *»
مردم کنند و مردم را به آن دعوت نمايند. پس از ايشان قبول نکنند. پس بار ديگر طلب نمايند و قبول نکنند. پس چون اين اوضاع را ببينند، شمشيرهاي خود را بر دوشها گذارند و جهاد کنند. پس مردم به دين حق درآيند. پس ايشان به اين راضي نشوند تا آن که بر ايشان پادشاه و والي شوند، و پادشاهي ايشان بماند و به کسي ندهند مگر به صاحب شما يعني حضرت صاحب الزمان ـ صلوات الله عليه ـ و هرکه با ايشان کشته شود، در جنگ شهيد شده است. او ثواب شهيدان را دارد).
حديث ديگري است از حضرت صادق7 که آن حضرت فرمود که روزي حضرت اميرالمؤمنين7 خبر ميدادند از وقايعي که بعد از آن حضرت به ظهور آيد
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 20 *»
تا ظاهر شدن قائم آلمحمد7 پس حضرت سيد الشهداء7 فرمودند که يا اميرالمؤمنين، چه وقت حق سبحانه و تعالي زمين را از ظالمان پاک خواهد کرد؟ حضرت اميرالمؤمنين7 فرمود که خداي تعالي زمين را از لوث کافران پاک نخواهد کرد تا خون حرام بسيار به زمين ريخته شود. بعد از آن پادشاهان بنياميه و بنيعباس را به تفصيل بيان فرمودند، در حديثي طولاني که راوي اختصار کرده است. پس فرمود: «اذا قام القائم بخراسان و غلب علي ارض کوفان و الملتان([2]) و جاز جزيرة بني کاوان، و قام منّا قائم بجيلان و اجابته الآبر([3]) و الديلمان،([4]) و ظهرت لولدي
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 21 *»
رايات الترک متفرّقات في الاقطار و الحرامات([5]) و کانوا بين هنات و هنات، اذا خربت البصره و قام امير الأمرة».([6]) فحکي7 حکاية طويلة ثم قال: «اذا جهّزت([7]) الألوف و صفّت الصفوف و قتل الکبش الخروف، هناک يقوم الاخر و يثور الثائر و يهلک الکافر؛ ثم يقوم القائم المأمول و الامام المجهول له الشرف و الفضل و هو من ولدک يا حسين، لا ابن مثله يظهر بين الرکنين في دريسين باليين يظهر علي الثقلين و لايترک في الارض الادنين؛([8]) طوبي لمن أدرک زمانه و
لحق أوانه
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 22 *»
و شهد أيامه».([9]) (قيام قائم ما هنگامي است كه يك نفر از خراسان قيام كند و بر كوفان و ملتان غالب گردد و از جزيره بنيكاوان بگذرد و شخصي از دودمان ما، در گيلان قيام نمايد و مردم ابر و ديلمان به وي بگروند و پرچمهاي ترك براي فرزندم آشكار شود در حالي كه در اطراف پراكندهاند و پيش از آن در زشتيها قرار داشتند. هنگامي كه بصره خراب شود و پيشواي اُمرا قيام كند. حضرت امير7 حكايتي طولاني ذكر كردند و سپس فرمودند: آنگاه كه هزاران سپاه آماده شوند و صفها آراسته شود و قوچ فرزند خود را بكشد، آخرين نفر خروج ميكند و خونخواه بهپا ميخيزد و كافر هلاك
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 23 *»
ميشود سپس قائم موعود و امام ناشناخته ـ از جهت شرافت و فضيلت ـ خروج ميكند و او از فرزندان تو است يا حسين. همتايي ندارد آشكار ميشود بين دوركن كعبه در دو جامه مندرس. بر جن و انس غالب ميشود و فرومايگان را در زمين باقي نميگذارد. خوشا حال كسي كه زمان او را دريابد و به روزگار دولت او برسد و در خدمتش حاضر گردد.)
نياز به ذکر است که علمايي همچون ابن طاووس نيز اشارههايي دارند و اميدواري خود را نشان دادهاند.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 24 *»
علامتهاي ظهور
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 25 *»
آنچه مسلم است اين است که علامتهاي ظهور دو قسم است. علامتهاي حتمي و علامتهاي غير حتمي. علامتهاي غير حتمي، علامتها و نشانههايي براي ظهور است که ممکن است اتفاق نيفتند و ممکن است که اتفاق بيفتند. اما علامتهاي حتمي، نشانههايي است که حتماً واقع خواهند شد. نشانههاي غير حتمي فراوان است اما علامتهاي حتمي محدود و با ويژگيهاي شگفتآوري است که با وضع عادي بشر امروزي سازگار نيست. امروزه بسياري از علامتهاي غير حتمي را شاهد هستيم. اما آيا اين علامتها، همان علامتها
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 26 *»
است؟ آيا آشفتگي بلاد عرب و حوادث اخير مصر و ديگر کشورها، همان نشانههاي ظهور است؟ البته بايد اميدوار بود و از خدا خواست که اين علامتها، همان علامتها باشد. اما ممکن است که اين علامتها، نشانههاي ظهور نباشد و پس از مدتي آرامش بر تمام بلاد عرب حاکم شود و پس از چندينسال باز اين درگيريها تجديد شود و ممکن است همين آشفتگي امروز، يکي از آن علائم غير حتمي ظهور باشد. همانگونه که بيش از نيم قرن پيش سر و صدا در مصر بلند شد و برخي در همان ايام دچار «توقيت» (وقت تعيينکردن براي ظهور) شدند و گفتند اين حادثه از همان نشانهها است. اما امروز پنجاهسال و بيشتر از آن واقعه ميگذرد و هنوز ظهور واقع نشده است.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 27 *»
دجال
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 28 *»
از بارزترين علامتهاي حتمي ظهور، «دجال» است. دجال را دجال گفتند يا به جهت آنکه کل زمين را ميگيرد، يا به جهت آنکه دروغگو است، يا سوزنده است، يا جمع کننده است، يا اطراف زمين را ميگيرد، يا به جهت آنکه روي زمين را کثيف ميکند، يا آنکه تمويه ميكند (تزوير، تلبيس، خبر دادن خلاف واقع)، يا آنکه مردم او را متابعت ميکنند. دجال به همه اين معنيها آمده است و همه هم مناسب است. «شيخ حمزه يوسف» که ظاهراً يکي از علماي اهل سنت است، درباره معناي دجال، به زبان انگليسي سخنراني کرده است و به نکته دقيقي اشاره دارد. ترجمه عبارات وي را ذکر ميکنم: «اگر شما به ريشه لغت نگاه کنيد، چون عربي داراي
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 29 *»
ريشه لغت است و لغات ريشه معناي ابتدايي دارند که مشخص ميکنند معني کلمه از کدام حوزه معنايي گرفته ميشود. کلمه دجال لغتي بود که عربها وقتي به کار ميبردند که يک شتر، بيماري گري ميگرفت و براي علاج، روي آن قير ميريختند. آنها قير ميريختند و از لغت «يدجل» استفاده ميکردند. آنها روي شتر قير ميريختند و شما نميتوانستيد بيماري گري را ببينيد. شتر ظاهراً خوب به نظر ميرسيد چون رويش قير ريخته شده بود. آيا متوجه مفهوم شديد؟ دجال همين است. او روي بيماري و مرض قير ميريزد تا خوب به نظر برسد. پس هدف دجال اين است که بيايد و مثل عيسي7 با مردم حرف بزند. همانطور که عيسي7 به
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 30 *»
مردم گفت که بايد براي جهان آخرت تلاش کنيد دجال به مردم ميگويد که بايد براي دنيا تلاش کنيد. همانطور که عيسي7 به مردم خبر داد که اين دنيا سرابي فريبدهنده است که شما را فريب ميدهد، دجال به آنها خواهد گفت که جهان آخرت يک فريب است. همانطور که در تبليغ آبجو ميبينيد که ميگويد شما فقط يک بار زندگي ميکنيد. پس هرچه ميتوانيد از آب جو «بادوايزر» لذت ببريد. شما فقط يک بار زندگي ميکنيد. پس هر چقدر که ميتوانيد از آن لذت ببريد. اين پيام عصر حاضر است. اين پيام مادهگرايي عميق است. اين پيامي است که ميگويد شما با خريد کردن شاد خواهيد بود. بيشتر بخريد و شاد باشيد. ـ صحبتهاي او ادامه
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 31 *»
دارد و نتيجه ميگيرد که: ـ اين يعني تهيکردن کامل جهان از عقايد مذهبي و در حقيقت پروژه نظم نوين جهاني يا سکولار([10]) (النظام العالمي الدنيوي)».
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 32 *»
دجال از ديدگاه روايتهاي شيعه
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 33 *»
دجال مردي است که چشم راستش کور است و ديگري در پيشانيش است و درخشان است مانند ستاره صبح و سرخ است. ميان دو چشمش نوشته است «کافر» که هر کسي آن را ميخواند. به همه درياها خواهد رفت و آفتاب با او حرکت ميکند. پيش روي او کوهي است از دود و پشت سرش کوهي است سفيد و چنان مينماياند که آن کوه سفيد غذا است. در سال قحطي بيرون ميآيد و بر خري خاکستري رنگ سوار است. گام خرش يک ميل است (هزار گام، يا مقداري که چشم ميبيند). زمين برايش پيچيده ميشود. به هر آبي که ميرسد، آن آب تا روز قيامت در زمين فرو ميرود. با صداي بلند فرياد ميکند ـ به طوري که همه جن و انس و شياطين
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 34 *»
ميشنوند ـ و ميگويد بشتابيد به سوي من دوستان من. «اَنَا الّذي خَلَقَ فَسَوّي و قَدَّر فَهَدي، اَنَا رَبُّکُمُ الاعْلي» (ادعاي خدايي ميکند). بيشتر تابعان دجال فرزندان زنا و صاحبان طيلسانهاي سبز هستند. دجال مردي است کاهن و ساحر و از سحر «طيالارض» ميکند و به همهجا ميگردد و از سحر چنين خري و چنين کوهي مينماياند. طبق برخي روايات در زمان رسول خدا9 متولد شده است و هم اکنون قدرت خروج ندارد.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 35 *»
تأويل و تطبيق علامتهاي حتمي
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 36 *»
تأويل و تطبيق علامتهاي حتمي کاري است نکوهش شده و بيجا. اگرچه امکان دارد که برخي صفات و خصوصيات آنها در اشخاص و يا در وقايع و حوادث يافت شود و اين دليل آن نيست که آنها، همان نشانههاي مذکور در روايات است.
برخي امروزه دجال را گروههاي شيطانپرست و فراماسونها و گروه ايلومناتي ميدانند. دليل سخنشان هم وجود علامتها و نشانهها و نمادهاي آنها است که «يک چشم» را به نمايش گذارده است. (همانگونه که قسمتي از سخنراني شيخ حمزه يوسف بر اين مطلب دلالت داشت). برخي براي ديگر شخصيتهاي موعود، مصداق ميتراشند.
بايد گفت شيطانپرستها و گروه
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 37 *»
ايلومناتي و ابزارهاي اين گروهها (همچون رسانههاي بيگانه و خوانندههاي غربي و…) دجال نيستند؛ اما بيشک برخي از صفات و پليديهاي دجال را دارا هستند و شايد زمينهساز خروج او باشند. حتي طبقه ممتازي که در بعضي بررسيها از آن ياد شده و تلاش شده است تا تمام سازمانهاي نامشروع و خلاف اخلاق را به آن طبقه ممتاز نسبت دهد، دجال نيستند. البته نميتوان تناسب اين گروهها را با روحيه دجال و دجالپرستي ناديده گرفت. يک چشم بودن نمادهاي آنها، با صفاتي که براي دجال ذکر شده است مطابقت دارد. برخي صفتها که براي ديگر شخصيتهاي نزديک ظهورموعود ـ عجل الله فرجه ـ ذکر شده است، ممکن است در
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 38 *»
طول تاريخ در برخي شخصيتها يافت شود؛ اما دليل اين نميشود که آنها همان شخصيتها باشند و اينگونه تلاشها جز سست شدن عقايد و شرمساري مذهبگرايان نتيجه ديگري ندارد.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 39 *»
علامتهاي خاص، تأويل ندارد
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 40 *»
علامتهاي خاص بايد واقع شود و هيچ تأويل ندارد. نميتوان دجال را به گروه ايلومناتي و ماسونها تأويل کرد و نميتوان او را به وحدت وجود تأويل کرد. آري؛ ميتوان گفت اين گروهها دجال صفتند؛ اما تأويل باطل است. تأويلِ علامتهاي خاص ظهور، همان کاري است که عليمحمد باب (مدعي نيابت، مهدويت، پيامبري و الوهيت) و پيروان او کردند و همه علامتها را تأويل کرده و گفتند علامتها واقع شده است. تأويل صحيح نيست. همانگونه که مکتب الهيه اهل بيت: و پيروان راستين آن، داراي برخي صفات و خصوصياتي هستند که در روايات براي معرفي ياران مؤمن و خالص امام عصر ـ عجل الله فرجه ـ ذکر شده است
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 41 *»
مانند اين شاخصه که در برابر طغيانها و انحرافهاي عقيدتي استوار ميايستند و به راست و چپ نرفته و مستقيم، به حرکت فکري و ايماني خود ادامه ميدهند.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 42 *»
فرمايش
مولاي بزرگواراعلياللهمقامه
درباره شخصيت دجال
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 43 *»
در ادامه مبحث ظهور، اين شخصيت را مورد مطالعه بيشتر قرار ميدهيم. نوشتهاي از مولاي بزرگوار، عالم رباني حاج محمدباقر شريف طباطبايياعلي الله مقامه، در دست است که در پاسخ به پرسشي درباره دجال مرقوم فرمودهاند. پرسش را مرحوم محمدهاشم محمدي نائيني مطرح کرده است. عين پرسش او را نقل ميکنم:
«خروج دجال نزديک است نوعاً يا نه؟ العالم يعلم ذلک من الايات و العلامات الظاهرة و الاتصالات و الانفصالات التي هي لديه باهرة و به چه قاعدهاي ادعاي خدايي ميکند؟ و آنچه درباره او از ائمه اطهار ـ سلام الله عليهم ـ وارد شده، به طوري است که متبادر به اذهان ما است و همين چشمهاي ما ميبيند؟ از خري که ميآورد و دو کوه جهنم
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 44 *»
و بهشتي که همراه دارد و اينکه چشمش در ميان پيشاني او است و يک چشم دارد و بر پيشاني او نوشته «هذا کافر حقاً» و ساير چيزهاي ديگر که در احاديث به او نسبت داده شده؟ يا معني ديگر دارد؟ و همه آنها يا بعضي از آنها طوري ديگر است؟ و آيا مسخّر کردن او مردم را به جبر و زور است و مردم در اطاعت او مجبورند؟ يا آنکه به طور استدلال مردم را دعوت ميکند و مردم به طور اختيار به او ميگروند.
مولاي بزرگوار ـ اعلي الله مقامه ـ در روز 21 ماه جمادي الاول سال 1293 قمري به اين پرسش پاسخ عنايت فرمودهاند. متن کامل اين پاسخ را در ادامه به دقت مطالعه كنيد.([11])
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 45 *»
وقت آشکارشدن دجال
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 46 *»
چونکه خروج دجال ـ لعنه الله ـ از علامات حتميه ظهورِ امام7 است ـ عجل الله فرجه ـ که هشتماه قبل از ظهور خروج ميکند، وقت آن را خداوند عالم ـ جلشأنه ـ مخفي داشته مانند وقت ظهور بدون تفاوت. و وقت آن را هرکس خبر دهد، دروغگو است. چنانکه ائمه: خبر دادهاند و فرمودهاند کذب الوقاتون (وقت تعيينکنندگان دروغ ميگويند) و اگر هم عالِمي بتواند حدس بزند از بعضي علامات، نبايد بگويد تا مؤمنين در کل وقت و حين منتظر باشند و ثواب انتظار که اعظم از همه ثوابها است به ايشان برسد.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 47 *»
چگونه دجال ادعاي خدايي ميکند؟
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 48 *»
و اما قاعده ادعاي خدايي او، قاعده ادعاهاي صوفيه و مرشدين است که به قواعد علميه به بعضي از متشابهات متمسک ميشوند.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 49 *»
بررسي تفصيلي احاديثي که درباره دجال است
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 50 *»
اما آنچه در اخبار درباره او وارد شده، بعضي از آنها داخل حتميات است که بايد بدون تأويل ظاهر شود. مانند آمدن خودش و خرش. و بعضي داخل حتميات نيست و ميشود که بدائي در آن پيدا شود. مانند کيفيات جزئيه حالات او. و بعضي قابل تأويل نيست مانند وقت خروج او هشتماه قبل از ظهور. و بعضي قابل تأويل است مانند نوشته پيشاني او که خط ظاهري نيست که نسخ يا شکسته باشد بلکه خطي است که اهل حق تماماً ميخوانند آن را اگرچه بعضي ملا نباشند و اهل باطل نميتوانند بخوانند اگرچه بعضي از آنها ملا باشند. همينقدر بدانيد که چون خروج او را از علامات حتميه ظهور قرار دادهاند، امري نيست که محل اشتباه باشد يقيناً؛ چراکه اگر محل اشتباه باشد، ثمرهاي در قرار دادن حتميت، مترتب نيست.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 51 *»
دجال شناخته خواهد شد و امرش مشتبه نميماند
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 52 *»
پس چون امر واضحي است که اهل حق به آن واسطه هدايت مييابند و اتمام حجت ميشود بر اهل باطل، نبايد تشويشي از براي شما باشد که به چهطور تميز دهيم او را. چنانکه امر ظهور، محل اضطراب «مفضل» شد در حين بيان حضرت صادق7 پس آن حضرت فرمودند: آيا ميبيني آفتاب را که در صُفه افتاده؟ عرض کرد: بلي. فرمود: واللهِ امر ما واضحتر است از اين آفتاب. پس مفضل آرام گرفت. پس شما هم آرام داشته باشيد که واللهِ امر الهي با امر شيطاني در همه اعصار و همه مقامات، مانند روز و شب است: فهل يستوي الظلمات و النور و الظل و الحرور تا آخر آيه.
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 53 *»
دجال چگونه مردم
را تسخير ميکند؟
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 54 *»
و اما تسخير او ـ لعنه الله ـ به قهر و غلبه نيست به طوري که مردم نتوانند تميز دهند. اگرچه غلبه ظاهري دارد مانند ساير ظَلَمه که به مؤمنين اذيت ميرسانند و بسا آنکه بعضي از ايشان را بکشد ولکن طوري نيست که تسخير کند مردم را که بدون اختيار مطيع او شوند. حاشا که چنين باشد و خداوند قهار، قاهرتر از اين است که کسي بتواند در ملک او تسخير کند کسي را که بدون اختيار، مردم تمکين او کنند. و هرکس هر قدر تسخير عظيم داشته باشد، تسخير او عظيمتر از تسخير شيطان، سرکرده ايشان، نيست. و واللهِ او نميتواند تسخير کند احدي را به طوري که امر الهي بر او مشتبه شود. و خداوند عالم ـ جلشأنه ـ قادرتر و قاهرتر و رئوفتر و رحيمتر و
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 55 *»
هادي و راهنمايندهتر از اين است که امر خود را در هر عصري از اعصار مشتبه گذارد و هرکس به چنين خدايي اعتقاد نداشته باشد، قائل به توحيد حقيقي نيست و کافر حقيقي است؛ اگرچه در لباس مؤمنين درآمده باشد و کسي که به چنين خدايي معتقد است، از ماسواي او باک ندارد. پس حالِ اهل حق در هر زماني، حال اهل حق اين زمان است که مشاهده ميکنيد که با دليل و برهانِ واضحِ ظاهر، بيان مطلب حق خود را ميکنند بدون تفاوت و حال اهل باطل در هر زماني، حال اهل باطل در همين زمان است که مشاهده ميکنيد که به بعضي از متشابهات تمسک ميجويند و سخني ميگويند و اهل غرض و مرض به جهت اغراض و امراض
«* هورقلیا و دنیای پست مدرن صفحه 56 *»
خودشان، امر ايشان را قبول ميکنند بدون تفاوت. و اين است تقدير الهي در هر زمان و مکان و هر مقام: لن تجد لسنة الله تبديلاً و لنتجد لسنة الله تحويلا و لا حول و لا قوة الا بالله و ما کنا لنتهدي لولا ان هدانا الله.
اميدوارم به برکت فرمايشهاي مشايخ، سستي برخي ادعاها روشن شده و از طرفي اشتياق دوستان براي آماده شدنِ عقيدتي در برابر هرگونه انحرافي تا زمان ظهور بيشتر و بيشتر گردد.
([1]) تركيبي از پيشوند «پس» و واژة «نو»
(Post Modern)
([9]) غيبة النعماني ص274 ـ بحارالانوار ج52 ص235
([10]) سكولاريسم (Secularism) تفكر جدايي دين از سياست، حكومت منهاي دين.
([11]) عنوانبندي در متن اصلي پاسخ نيست و براي روشنتر شدن بحث الحاق شده است.