وقايع الايام ـ چاپ

 

با ضميمه‏

 

 

بخشي از اعمال

 

«* وقایع الایام صفحه 2 *»

«بسم الله الرَّحمن الرَّحيم»

Gوقايع تاريخي ماه مبارك رمضانS 

 

روز سوم

¬ به روايتي در اين روز يا روز 12 ماه «انجيل» بر حضرت عيسي علي نبينا و آله و عليه السلام نازل شد.

¬ در شب اين روز سال 413 «شيخ مفيد، محمد بن نعمان;» در بغداد وفات يافت. در تشييع جنازه‏اش جمعيت انبوهي از شيعه و سني ازدحام نمودند. «سيد مرتضي» بر ايشان نماز خواند سپس او را در حرم كاظمين8 در پايين پاي امام جواد7 دفن كردند. اين ابيات كه منتسب به حضرت قائم7 است بر قبرش نوشته شد:

لا صَوَّتَ الناعي بِفقدك اِنَّه   يومٌ علي آل الرسول عظيمٌ
انْ‏كنتَ قد غُيِّبْتَ في جَدَث الثري   فالعدل و التوحيد فيك مقيمٌ
و القائمُ المهدي يَفرحُ كُلَّما   تُلِيَتْ عليك مِنَ العلوم دروسٌ

 

 

«* وقایع الایام صفحه 3 *»

روز چهارم

¬ در سال 53 زياد بن ابيه لعنة اللّه عليه در كوفه به جهنم واصل شد.

روز ششم

¬ مأمون ملعون خليفه‏ي مزوّر و محتال عباسي، به خيال واهي، در مقام لكه‏دار نمودن چهره‏ي پاك عصمت و ولايت بر آمد،خواست «خليفة اللّه» را دنياجو و دنيا طلب وانمود كند. به اين منظور آن شيطان حيله‏باز طرح نويني ريخت و حجت خدا حضرت علي بن موسي الرضا7 را از مدينه به مرو طلبيد. آن‏جا خلافت را به آن حضرت واگذاركرد. ولي با جواب متقن امام از اين تصميم برگشت اما گفت: ديگر از قبول ولايت عهدي گزيري نيست. امام7 در ابتدا سرباز زده، زير بار نرفتند و انگيزه‏ي شومش را بر ملا ساختند. پس چون تهديد به قتل كرد با شرايطي پذيرا شدند. در ششم ماه مبارك رمضان (يا روز اول يا دوم) سال 201 مجلسي آراست و در حضور اعيان و اشراف و علما بر ولايت عهدي آن حضرت بيعت گرفت. پس دستور داد اين خبر را به تمامي بلاد اسلامي گزارش كنند و سكه به نام آن حضرت زدند و بر منابر به نام آن حضرت خطبه خواندند. در اين جشنواره مأمون اموال بسياري را نيز بذل نمود.

 

«* وقایع الایام صفحه 4 *»

روز دهم

¬ و به قولي روز اول ماه سه سال پيش از هجرت (10 بعثت) «حضرت خديجه3» از دنيا رحلت فرمود. آن بزرگوار اولين همسر و برتر زنان پيامبر اكرم9 بود و تا آن مخدره در قيد حيات بود رسول اكرم9همسر ديگر اختيار نفرمود. از اختصاصات ديگر ايشان آن است كه تمام فرزندان حضرت (قاسم،طاهر،طيب،رقيه،زينب،امّ كلثوم و فاطمه3» از نسل طاهره‏ي ايشان بودند غير از ابراهيم كه از «ماريه‏ي قبطيه» كنيز آن حضرت بود.

شرح حال اجمالي همسران پيامبر گرامي اسلام9

آن حضرت 11 زن (حُرّه،آزاد) داشتند. با سه تن از ايشان در مدتي كه در مكه‏ي معظمه به سر مي‏بردند ازدواج فرمودند و با هشت تن در مدينه‏ي منوره. دو نفر از آنها قبل از وفات آن حضرت، و بقيه پس از آن حضرت از دنيا رحلت نمودند. تمامي همسرهاي حضرت ثّيبه بودند جز «عايشه»ي ملعونه، كه در ذيل گزارش كوتاهي درباره‏ي هر يك، از نظرها مي‏گذرد:

زناني كه پيش از پيامبر9 رحلت كردند

1 ـ خديجه3: به هنگام ازدواج با او پيامبر اكرم 25 ساله بودند و آن مخدره 40 سال داشت و در سال 10 بعثت در سن 65 سالگي از دنيا

 

«* وقایع الایام صفحه 5 *»

رحلت نمود.

2 ـ زينب دختر خزيمه، مكنّي به «ام المساكين»: در سوم هجرت او را تزويج فرمودند پس از آن كه شوهر اول ايشان، عبداللّه جحش در جنگ احد به شهادت رسيد. و پس از آن‏كه چند ماه سپري شد از دنيا رحلت نمود. در سرزمين اقدس بقيع مدفون گرديد.

زناني كه پس از پيامبر9 رحلت كردند

3 ـ سوده دختر زمعه: يك سال بعد از حضرت خديجه، پيش از هجرت او را تزويج نمودند. نسب وي به «لوي بن غالب» جد هشتم حضرت خاتم الانبياء9 منتهي مي‏شود. اين مخدره در مدينه‏ي طيبه اواخر حكومت عمر از دنيا رحلت كرد.

4 ـ عايشه دختر ابابكر: مادرش «امّ رومان» دختر «عامر بن عمير» بود. پيغمبر اكرم9 بعد از رحلت خديجه (قبل از سوده) در ماه شوال او را به زني اختيار فرمودند و زفافش در شوال سال اول هجرت در مدينه واقع شد و در آن وقت 10 ساله بود. در سال 57 در سن 67 سالگي به جهنم واصل شد و در بقيع چالش نمودند.

5 ـ حفصه دختر عمر بن الخطاب: مادرش زينب خواهر عثمان بن مظعون بود. در سال سوم هجرت او را تزويج نمودند و در 45 سالگي به درك واصل شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 6 *»

6 ـ ام السّلمه دختر ابي اميّه: نسبش به جد ششم رسول اللّه9، يقظة بن مّرة مي‏رسيد. وي بعد از حضرت خديجه افضل زنان حضرت بود. او را در پنجم هجرت تزويج نمودند. و در سال 61 در مدينه‏ي منوره رحلت نمود و در بقيع دفن شد. گفته شده اين مخدره آخرين زوجات آن حضرت بود كه از دنيا رحلت كرد.

7 ـ زينب دختر جحش، مكنّي به «ام الحكم»: والده‏اش اميمه دختر عبدالمطلب بود بنابراين آن مخدره دختر عمه‏ي آن بزرگوار بود. سال ازدواجشان 5 هجرت و در سنه‏ي 20 دار فاني را وداع گفت و در بقيع دفن گرديد.

آن مخدره قبل از پيامبر اكرم9 در نكاح «زيد بن حارثه» بود. زيد آزاد كرده‏ي پيامبر بود كه او را به فرزندي خود پذيرفته بودند. از اين رو «زيد بن محمد» خوانده مي‏شد. حضرت رضا7 فرمودند: خداوند نام‏هاي همسرهاي آن بزرگوار را در دنيا و آخرت به ايشان معرفي كرده بود … يكي از آنها زينب بنت جحش بود و در آن هنگام در زناشويي «زيد» به سر مي‏برد. اما آن حضرت اين امر را در نزد خويش پنهان داشت تا خداوند اين راز را بر ملا ساخت و او را به همسري پيامبر9 در آورد. از فضل و جلالت شأن اين مخدره آن است كه فرمودند:ان اللّه ما تولي تزويج احد من خلقه الاّ تزويج حواء من آدم و زينب من رسول اللّه9 و

 

«* وقایع الایام صفحه 7 *»

فاطمة من علي7.

به راستي خداوند عهده‏دار تزويج هيچ‏كس از خلقش نشد، مگر تزويج حوا به آدم و زينب3 به رسول اللّه9 و فاطمه3 به علي7.

8 ـ جويريه دختر حارث بن ابي ضرار: سال ازدواجش 5 هجرت بود و در سال 56 از دنيا رحلت كرد.

9 ـ رملة مكنّي به «امّ حبيبه» دختر ابي سفيان، خواهر معاويه: بعضي نام او را «هند» گفته‏اند. سال هفتم او را تزويج نمودند و در سنه‏ي 44 در مدينه از دنيا رحلت كرد.

10 ـ صفيّه دختر حي بن اخطب: وي از اسيران خيبر و اسباط لاوي بن يعقوب7 و از ذَراري حضرت هارون7 بود. در سال هفتم او را تزويج فرمودند و در سال 50 از دنيا رحلت كرد و در بقيع دفن شد.

11 ـ ميمونه دختر حارث بن جون: گفته‏اند آن مخدره بعد از حضرت خديجه و ام‏السلمه افضل همسرهاي آن حضرت بوده است. در سال هفتم با او ازدواج فرمودند و در سال 51 از دنيا رحلت كرد. قبر شريفش در سرزمين «سرف» از نواحي مكه‏ي معظمه واقع است.

اما راجع به «ام السلمه» و «ام حبيبه» كه وفات ايشان در مدينه وارد شده، در شهر «دمشق» در قبرستان باب الصغير نيز، دو قبر منسوب به ايشان مي‏باشد.

 

«* وقایع الایام صفحه 8 *»

روز دهم

¬ در سال 60 فرستادگان اهل كوفه به همراهي نامه‏هاي ايشان در مكه‏ي معظمه بر حضرت ابي‏عبداللّه الحسين7 وارد شدند و تا نيمه‏ي ماه، 12 يا 18 هزار نامه نزد آن حضرت جمع شد.

روز دوازدهم

¬ در اين روز رسول خدا9 عقد اخوت بين مهاجر و انصار بستند و امير المؤمنين7 را برادر خود خواندند.

روز سيزدهم

¬ در سال 95 «حجاج بن يوسف ثقفي لعنه اللّه» به مرض آكله كه در جوفش پديد آمد، به درك واصل شد. او مردي سفاك و خون‏ريز بود و عداوت شديدي به شيعيان علي7 داشت و بنابر آنچه ياد شده، شمار كشته‏گانش به 120 هزار نفر رسيد و 50 هزار مرد و 30 هزار زن در محبس او جان سپردند.

روز چهارهم

¬ در سال 67 «مختار بن ابي‏عبيده» در كوفه به وسليه‏ي «مصعب بن زبير» كشته شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 9 *»

روز پانزدهم

¬ بنابر مشهور سال دوم هجرت ولادت حضرت مجتبي7 واقع شد. ولي نظر به اين‏كه ولادت حضرت ابي‏عبداللّه7 در سوم شعبان منصوص و قطعي است و در اخبار نيز وارد شده كه فاصله‏ي بين آن‏دو امام همام، ده روز و شش ماه بوده، بنابراين ولادت آن بزرگوار بايد در اوائل ماه صفر واقع شده باشد.

¬ در اين روز سال 60 حضرت حسين7، سفير و نائب خود جناب « مسلم بن عقيل سلام اللّه عليه» را به سوي منافقان كوفي بي‏وفا، گسيل داشتند.

شب هفدهم

¬ در سال 57 «عايشه»ي ملعونه به درك نيران شتافت. گفته‏اند: «معاويه»ي ملعون به مكه رفت تا براي «يزيد» بيعت بگيرد. «عايشه» برايش پيغام فرستاده، تهديدش كرد كه برادرم محمد را كشتي و براي يزيد بيعت مي‏گيري ؟! «عمروعاص» گفت: اگر عايشه بر تو تشنيع كند مردم بر تو شورش مي‏كنند. معاويه «ابوهريره» و «شرحبيل» را با هداياي بسيار نزدش فرستاد تا با او صلح كند، ديگر آن‏كه برادرش عبدالرحمن را نيز ولايت دهد و امثال اينها. روزي پيغام داد كه توقع است ام‏المؤمنين ما

 

«* وقایع الایام صفحه 10 *»

را به تشرف خود مشرف سازد. پس چاهي آكنده از آهك تعبيه كرد و فرشي گرانبها بر آن گسترانيد و صندلي بر آن نهاد. در وقت نماز خفتن او را خواند. عايشه با غلام هندي بيرون آمد، بر خر مصري سوار شد. معاويه او را اعزاز كرد و او را بر كرسي اشاره كرد. چون بر آن نشست، در چاه فرو رفت. فوراً دستور داد غلام و خر را كشتند و در همان چاه انداخته، خاك بر آن ريختند. مردم در اختلاف شدند بعضي گفتند عايشه به مدينه، و پاره‏اي گفتند به يمن رفت. اما حضرت سيدالشهدا7 و خاصان معاويه جريان را مي‏دانستند. از اين جهت آن حضرت ارثش را به ورّاث او دادند.

روز هفدهم

¬ در سال دوم هجرت جنگ بدر كبري روي داد. عدد مسلمانان 313 نفر و تعداد مشركان به 920 تن مي‏رسيد. در اين جنگ كه اولين مبارزه‏ي رسمي مسلمانان عليه كفار و مشركين قريش بود، فتح و ظفر نصيب لشگر اسلام گرديد. از مسلمانان 9 نفر به شهادت رسيدند. اما از دشمنان 70 تن بر خاك تيره‏ي هلاكت در غلطيدند. نيمي از آنها را اميرالمؤمنين7 از پاي درآوردند و بقيه به وسيله‏ي ملائكه و ساير اصحاب به درك واصل شدند. در ميان كشتگان جمعي از بزرگان شقاوت و عناد، به تيغ آن بزرگوار7 رهسپار نيران شدند؛ چون: «ابوجهل»،

 

«* وقایع الایام صفحه 11 *»

«عتبة بن ربيعة» (پدر هند)، و برادرش «شيبة بن ربيعة» (عموي هند)، «وليد بن عتبة» (برادر هند)، «نوفل بن خويلد»، «عاص بن امية» و ….

روز نوزدهم

¬ در سال 40 پيش از طلوع فجر، در بهترين اعمال: نماز، در عالي‏ترين حالات: سجده در شريف‏ترين امكنه: مسجد، بر فرق نازنين اميرالمؤمنين7 ضربت وارد آمد.«ابن ملجم مرادي» ملعون به تزوير «قطّام دختر اخضر» كه هر دو از خوارج بوده و حضرت امير7 در جنگ نهروان، پدر و برادر آن ملعونه را به جهنم فرستاده بودند، به دستياري «وردان بن مجالد» و «شبيب بن بجره» متصدي اجراي اين جنايت عظمي گرديد و دل عالمي را به اين داغ جان‏فرسا مبتلا نمود. لعنه اللّه بعدد ما في علمه من شي‏ء.

روز بيستم

¬ در هشتم هجرت مكه‏ي معظمه فتح گرديد. رسول خدا9 با مِحجَن (چوب دستي) خود استلام فرمودند و بت‏هاي اطراف و روي مكه را كه 360 بت بود، در هم شكستند در حالي كه مترنم به اين آيه بودند: قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا.

 

«* وقایع الایام صفحه 12 *»

روز بيست و يكم

¬ روز شهادت اميرالمؤمنين7 است.

شب بيست و دوم

¬ در مثل اين شب، سال 40، حضرت امام حسن و امام حسين8جسد مبارك اميرالمؤمنين7 با چند تن از كسان و خاصان اصحاب شبانه تشييع نموده، در سرزمين نجف اشرف دفن نمودند.

روز بيست و دوم

¬ حضرت مجتبي7 ابن ملجم مرادي را طبق وصيت حضرت امير7به درك فرستادند.

روز بيست و چهارم

¬ در سال 65 «مروان بن حكم» به وسيله‏ي زن و كنيزهايش به درك نيران واصل شد. پيامبر اكرم9 درباره‏ي او و پدرش (طريد رسول اللّه) الوزغ بن الوزغ و الملعون بن الملعون.

 

«* وقایع الایام صفحه 13 *»

روز بيست و هفتم

¬ در سال 1111 محدث بزرگ شيعه «محمد باقر مجلسي; » از دنيا رحلت نمود. قبر وي در جامع عتيق اصفهان مي‏باشد.

 

«* وقایع الایام صفحه 14 *»

Gوقايع تاريخي ماه شوال المكرمS 

 

روز اول

¬ روز عيد سعيد فطر مي‏باشد.

¬ در مثل چنين روزي واقعه‏ي تلخ و جان‏گداز همدان (در سال 1315 قمري) رخ داد.

و براي اين واقعه حديثي است از حضرت اميرالمؤمنين7 كه فرمودند: واي بر تابعان بني عباس از جنگي كه واقع خواهد شد مابين دينور و نهاوند و اين محاربه، محاربه با ضعفاي شيعيان علي7 است و بزرگشان مردي است از اهل همدان كه اسمش اسم پيغمبر9 است ولي منعوت و موصوف و مستوي الخلقة است. خوش خلق و رنگش تر و تازه و در صورتش چيزي است مانند خنده و مژگانش بسيار و گردنش پهن و موي او كم و دندان‏هاي ثنايايش از هم جدا. چون بر اسب نشيند مانند بدري به نظر آيد كه از زير ابر نمايان است و اصحاب او بهترين جماعات هستند كه در آن زمان دين خدا را تصديق و اذعان نموده و نزد او خضوع و خشوع كرده‏اند. و دليراني باشند از عُرب يا عرب كه در وقت جنگ به شدت حرب نمايند و فتح در آن روز با آنها است و بر اعداي ايشان است

 

«* وقایع الایام صفحه 15 *»

در آن روز فنا و هلاكت. الحديث (براي شرح مفصل واقعه‏ي همدان به كتاب عبرة لمن اعتبر مراجعه شود).

¬ در اين روز عمروعاص لعنة اللّه عليه (شخصي خدعه‏گر و مكار و فرزند زنا بود) در مصر به درك نيران شتافت.

روز سوم

¬ سال روز فقدان و رحلت جان‏گداز عالم عامل فقيه اهل بيت:مرحوم حاج شيخ ذبيح اللّه قوچاني قدّس اللّه سرّه و رضوان اللّه عليه (شوال المكرم 1414)، (براي توضيحات بيشتر به كتاب يادبود مراجعه شود).

¬ در اين روز سنه‏ي 247 متوكل لَعَنَهُ اللّه خليفه‏ي دهم عباسي به هلاكت رسيد به وسيله‏ي پسرش و حضرت اميرالمؤمنين7 هم در اخبار غيبيه‏ي خود اشاره به هلاكت متوكل نموده‏اند و فرموده‏اند: و عاشرهم اكفرهم يقتله اخص الخلق به يعني دهمين خليفه‏ي جور از بني‏عباس كافرترين ايشان است و او را نزديك‏ترين كسانش به قتل مي‏رسانند.

¬ به روايتي در اين روز غزوه‏ي حنين واقع شد بعد از فتح مكه به مدت 15 روز كه لشگر اسلام 12000 نفر بودند و كشته نشد از ايشان مگر 4 نفر.

 

«* وقایع الایام صفحه 16 *»

¬ در اين روز خدا نصرت نمود حضرت رسول خدا9 را و جنود الهي نازل شدند و كفار منهدم شدند و مسلمانان بر آنها غالب شدند و خداوند هم اشاره به اين غزوه نموده است آن‏جا كه مي‏فرمايد: لقد نصركم اللّه في مواطن كثيرة و يوم حنين اذا اعجبتكم كثرتكم (الاية).

روز پنجم

¬ در اين روز سنه‏ي 60 مسلم بن عقيل وارد كوفه شد. مردم كوفه گروه گروه به خدمتش آمدند و نامه‏ي امام حسين7 را استماع كردند و با مسلم بيعت كردند و تعداد ايشان 18 هزار نفر شد پس جناب مسلم نامه‏اي به حضرت سيدالشهداء7 نوشت و بيعت كوفيان را اطلاع داد.

روز هشتم

¬ در اين روز سنه‏ي 1344 بقعه‏ي مبارك ائمه‏ي بقيع: توسط وهابي‏ها لَعَنَهُمُ اللّه تخريب شد.

روز نهم

¬ در اين روز ولادت حضرت عيسي علي نبينا و آله و عليه السلام واقع شده است.

 

«* وقایع الایام صفحه 17 *»

روز دوازدهم

¬ در اين روز سنه‏ي 1030 قمري محمّد بن الشيخ حسين الحائري معروف به شيخ حر بهائي در اصفهان وفات يافت.

روز چهاردهم

¬ در اين روز سنه‏ي 84 عبدالملك بن مروان در دمشق به دركات جحيم شتافت و مدت 21 سال خلافت كرد. او مردي سفاك و بخيل بوده است.

روز پانزدهم

¬ در اين روز سال سوم هجري غزوه‏ي اُحُد واقع شد.

¬ در اين روز وفات حضرت عبد العظيم حسني رضوان اللّه تعالي عليه در سال 252  ق واقع شده است.

روز هفدهم

¬ در اين روز سال پنجم غزوه‏ي خندق پيش آمد و آن را غزوه‏ي احزاب نيز مي‏نامند از اين جهت كه كفار قريش از همه‏ي قبايل كمك براي نبرد و جنگ با رسول خدا9 خواستند و در مورد اين جنگ

 

«* وقایع الایام صفحه 18 *»

حضرت با اصحاب مشورت نمودند. سلمان اعلي اللّه مقامه عرض كرد كه دور مدينه را خندق حفر كنند.

روز بيست و پنجم

¬ در اين روز سنه‏ي 148 حضرت امام جعفر صادق7 به شهادت رسيدند. سبب شهادت ايشان انگور زهر آلودي بود كه منصور دوانيقي لَعَنَهُ اللّه  به آن حضرت خورانيد.

 

«* وقایع الایام صفحه 19 *»

Gوقايع تاريخي ماه ذي‏القعدة‌الحرامS 

 

روز يكم

¬ در اين روز سال 173 حضرت فاطمه معصومه3 ولادت يافتند.

روز دوم

¬ در سال 323 «محمد بن علي شلمغاني» به فرمان خليفه‏ي وقت «راضي باللّه» كشته و بدنش را در بغداد به دار كشيدند. وي يكي از چند نفري بود كه به دروغ مدعي بابيت و وكالت امام عصر عجل اللّه فرجه شدند. شلمغاني در اول در زمره‏ي شيعيان بود ولي در آخر كار، بر جناب «شيخ ابولقاسم حسين بن روح» نائب سوم امام7 حسد برد و در اثر گفتار شنيعه‏اي كه از وي ظاهر گرديد، مرتد شد و از ناحيه‏ي مقدسه7توقيع بر لعن و بيزاري از او بيرون آمد.

روز پنجم

¬ در اين روز حضرت ابراهيم علي نبينا و آله و عليه السلام به دستياري اسماعيل7 پايه‏هاي خانه‏ي خدا را بالا برد. اما نصب و وضع خانه در

 

«* وقایع الایام صفحه 20 *»

25 ذيقعده زمان حضرت آدم7 انجام گرفت. آدم به همكاري جبرئيل به فرمان الهي، خانه‏ي كعبه را بنياد كرد و حجرالاسود را در محل خود نصب نمود و پيوسته مطاف خلايق بود تا 2245 سال از هبوط گذشت و طوفان نوح علي نبينا و آله عليه السلام واقع شد. هر چند بيت عتيق، خانه‏ي كعبه بود كه از غرق رهايي يافت، اما بناء خانه از آن آسيب ديد به طوري كه بعد از طوفان، آن موضع چون تل سرخي مي‏نمود و مردم در آن محل حوائج خود را مي‏خواستند و قرباني مي‏كردند. تا در سال 3429 «حضرت ابراهيم7» مأمور به تجديد عمارت آن گرديد. پس به همياري اسماعيل و راهنمايي جبرئيل بناء خانه را تمام نمود. اسماعيل سنگ مي‏آورد و ابراهيم بر روي هم مي‏نهاد. چون به محل حجرالاسود رسيد، اسماعيل به دنبال سنگ نيكويي بود كه مناسب آن وضع باشد، پس آوايي از كوه ابوقيس بر آمد كه اي ابراهيم! تو را نزد من وديعتي است. پس «حجرالاسود» را كه جبرئيل به هنگام طوفان در آن كوه پنهان كرده بود، تسليم ابراهيم كرد. آن حضرت هم آن را در محل خود نصب فرمود. سپس توليت آن بقعه‏ي شريفه را به اسماعيل واگذار كرد.

¬ در سال 664 «رضي الدين علي بن موسي بن جعفر» معروف به سيد بن طاووس از دنيا رحلت نمود.

 

«* وقایع الایام صفحه 21 *»

روز يازدهم

¬ بنابر مشهور در سال 148 حضرت علي بن موسي الرضا7 در مدينه‏ي منوره ولادت يافتند. در تعيين نام والده‏ي ماجده‏ي آن حضرت اختلاف است و مشهور تكتم و نجمه است و پس از ولادت آن حضرت، آن مخدره را طاهره نام كردند. حضرت كاظم7 به فرزندان خود مي‏فرمود: برادر شما «علي بن موسي» عالم آل محمد: است از او سؤال كنيد معالم دين خود را و حفظ كنيد فرمايشات او را. به راستي شنيدم از پدرم كه مكرر به من مي‏فرمود: عالم آل محمد: در صلب تو است. اي كاش من او را درك مي‏كردم. همانا او هم‏نام اميرالمؤمنين7است.

¬ در سال 336 ولادت شيخ مفيد; واقع شد. آن بزرگوار فضائل و مناقبش معروف و زبانزد شيعه و سني بود و همه به فضل او معترف بودند. چنان‏كه در تشييع جنازه‏اش تنها از شيعيان 80 هزار تن، غير از اهل سنت اجتماع نموده، بر او مي‏گريستند. نزديك به 200 كتاب در جمع اخبار و روايات معصومين: تأليف نمود. درباره‏ي ايشان مرحوم آقاي كرماني اعلي اللّه مقامه فرمودند: اگر من زمان شيخ مفيد را درك مي‏كردم در كفش‏كَن مدرس او مي‏نشستم. مولاي بزگوار اعلي اللّه مقامه مي‏فرمايد: اين حقيقتي بود كه آن بزرگوار مي‏فرمود في الحقيقة اگر زمان او را درك

 

«* وقایع الایام صفحه 22 *»

مي‏كردند چنين مي‏كردند. از حالات او اين بود كه در دوران غيبت كبري، بنا به آنچه در تاريخ ثبت شده، سه مرتبه توقيع از براي او صادر گرديد و مدت چهل سال در بستر نخوابيد و هميشه در رياضت به سر مي‏برد.

روز چهاردهم

¬ در اين روز يا روز 23 يا 24 اين ماه سال 309 «حسين بن منصور حلاج» به سبب سخنان كفرآميز به فتواي علماء و فقهاي آن زمان، خونش مباح شد. از اين رو خليفه‏ي وقت «مقتدر باللّه» به جلاد دستور داد كه او را هزار تازيانه بزند پس پاها و دستهايش را قطع كرده، سرش را جدا نمود و به دارش آويخت. پس بدنش را به آتش سوزانيد و خاكسترش را در دجله ريخت. گويند آب دجله در آن سال فوران نمود، اصحاب حلاج گفتند به واسطه‏ي خاكستر آن ملعون بود.

روز بيست و يكم

¬ در سال 1241 وفات شيخ اجل اوحد مرحوم شيخ احمد بن زين الدين احسائي اعلي اللّه مقامه واقع شد و با رحلتش، قلب نستوه آقايش، امام عصر عجل اللّه فرجه را شكسته و خاطرش را آشفته ساخت. و جهاني را نيز به سوك خود نشانيد.

 

«* وقایع الایام صفحه 23 *»

آن بزرگوار در ماه رجب 1166 در سرزمين احساء متولد شد. در نوجواني قدري به ادبيات عرب پرداخت. مدت 20 سال در آن سرزمين خالي از علم و آداب، كه اكثر ايشان را اهل تسنن و ناآگاه از دين تشكيل مي‏داد، به سر برد. اما تمام اين مدت را به عبادت و تفكر و خلوت و سير و سلوك مي‏گذراند. در اين وقت باب رؤياهاي صادقه ـ يا بهتر بگوييم الهامات قدسيه ـ به رويش گشوده شد. هر چه بر او مشكل مي‏افتاد، در عالم خواب از امامان خود تعليم مي‏گرفت. آن‏گونه كه اگر مجمل هم مي‏شنيد، در بيداري جميع جهات و جوانب آن مسأله برايش آشكار مي‏نمود. اين امر مختص به آن بزرگوار بود كه جز از امامش از كس ديگر علم نياموخت.

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت   به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد

به پاس دستور اكيد موالي خود، كه او را موظف بر اظهار علم خويش فرمودند، ناگزير جلوت را بر خلوت اختيار فرمود. حتي آن‏كه هر يك از امامان7 اجازه نامه‏ي خود را كه به مهر خويش، مزين فرموده بودند، از دست مبارك حضرت هادي7 به او تقديم نمودند.(تاريخ دقيق اين خواب به دست نيامد) و نظر به اين‏كه باقي زندگاني ايشان ـ روي مصالحي ـ به نقل مكان‏ها و مسافرت‏ها گذشته، كه گاهي با جهات ظاهري نيز توأم مي‏شد،

 

«* وقایع الایام صفحه 24 *»

اكنون مشروح آن را به اختيار خاطر نشان مي‏سازيم:

پس از 20 سال، از «وطن» به سوي عراق هجرت نمود. در نزد مشاهير علماء حضور بهم رساند. ديري نپاييد كه شهره‏ي آفاق گشت و كمال علم و عملش زبانزد همگان گرديد. (و اين خود يكي از عوامل انتقال مكان ايشان بود، زيرا قلباً از اجتماع و شهرت مردمي منزجر بود) پس در اثر غلبه‏ي طاعون، به زادگاهش بازگشت و از آن‏جا به بحرين منتقل گرديد. چيزي نگذشت كه در نزد خاص و عام آن بلد مشهور گرديد. پس از يك سال توقف، در سال 1212 عازم بلاد عراق شد.

سال 1221 عازم زيارت حضرت رضا7 گرديد، در بين، وارد شهر يزد شد. در آن‏جا مدت 5 سال به درخواست اهالي آن سامان توقف نمود. باز جلالت و عظمت علميش، آن سامان بلكه «ايران» را قبضه نمود. در ظرف اين مدت، سال 1224 يك بار به درخواست اكيد «فتحعلي شاه» به تهران مسافرت نموده و بازگشت. سپس عازم عتبه بوسي «حضرت علي بن موسي الرضا7» گرديد و به يزد معاودت نمود. پس از راه اصفهان و كرمانشاه عازم عتبات عراق شد. در رجب سال 1229 وارد شهر كرمانشاه شد. پس از دو سال توقف، سال سوم (1232) به قصد حج تمتع، عازم بيت اللّه الحرام گرديد. بعد از انجام مناسك، عزم زيارت عتبات عاليات عراق فرمود و از آن‏جا روانه‏ي كرمانشاه، در

 

«* وقایع الایام صفحه 25 *»

چهارم محرم 1234 وارد آن شهر شد. چند سال ديگر در آن‏جا زيست فرمود. مجدداً به قصد زيارت حضرت رضا7 تشريف فرماي قم ـ قزوين و ـ تهران شد، در شاه عبدالعظيم منزل گزيد. پس از چهار روز از راه شاهرود رهسپار سوي طوي گرديد. در مشهد مقدس به علت شدت وبا، بيش از 22 روز توقف نفرموده، عازم يزد شد. پس از سه ماه توقف، از راه طبس، عازم اصفهان گرديد. ماه صيام را كه در پيش بود، به اصرار اهالي آن بلد در آن‏جا قيام فرمود. هر صبح و شام در نزد ايشان، اجتماع و ازدحام عجيبي روي مي‏داد. آن‏سان كه روزي عدد جماعت‏گزاران را شماره كردند، به 16 هزار تن رسيد. روز 12 شوال وارد كرمانشاه شد.

ظاهراً در اين وقت قبل از ورود به كرمانشاه از اصفهان به قزوين تشريف برد. در آن‏جا منشأ كفر و الحاد و ريشه‏ي فساد و طغيان «شيخ محمد تقي برغاني» لب به طعن آن رادمرد بزرگ علم و آئين، گشود، جسارت را به سرحد اعلي رسانيده، بر تكفيرش فتوا داد و سعي در اشاعه‏ي آن در ساير بلاد مي‏نمود. آن بزرگوار اعتنا به وي ننموده، عازم كرمانشاه مي‏گردند. در اثر آتش حقدها و حسدهايي كه زبانه مي‏كشيد، پ‏س از يك سال عازم مجاورت قبر حسين7 گرديد. به اميد آن‏كه چند صباح باقي عمر را كنار مولايش سپري نمايد. اما نيرنگ دشمن بي انصاف، او را در حصن امان الهي يعني در آغوش حسين7 امانش نداد،

 

«* وقایع الایام صفحه 26 *»

حتي شكوه‏اش را نزد «داود پاشاي ناصب سني» بردند. چون حرم قدس حسيني7 را بر خود تنگ ديد، بيش از سه ماه نگذشته، طبق دستور الهي ففروا الي اللّه دست اهل و عيال را گرفته آهنگ خانه‏ي خدا نمود و از راه بغداد ـ شام، عازم مدينه گشت. در اثناي راه مزاج مباركش دگرگون شد و پيوسته در تزايد بود، تا در سه منزلي مدينه‏ي منوره، روز يك‏شنبه 21 ذيقعده 1241 جان به جانان آفرين تسليم نمود. بدن طاهرش را به مدينه‏ي طيبه نقل داده، در پايين پاي ائمه بقيع: در مقابل بيت‏الاحزان، به خاك سپردند. عمر شريفش 75 سال بود. (اعلي اللّه مقامه و رفع في الخلد اعلامه).

روز بيست و سوم

¬ بقولي در اين روز در سال 204 شهادت حضرت رضا7 واقع شد.

روز بيست و پنجم

¬ روزي است كه خدا زمين را از زير كعبه پهن كرده و آن اول موضعي است كه از زمين خلق شده است از اين جهت كعبه را ام‏القري و اين روز را دحو الارض ناميده‏اند.

 

«* وقایع الایام صفحه 27 *»

¬ در اين ايام (روز 23 تا 25) حضرت رسول9 به قصد حجة الوداع، از مدينه با 124 هزار تن از مسلمانان خارج شدند.

روز بيست و نهم

¬ روايت شده كه در اين روز كعبه از آسمان فرود آمد و آن اول رحمتي است كه از جانب خدا نازل شده است.

روز سي‏ام

¬ بنابر مشهور حضرت امام محمد تقي7 در اين روز به زهر معتصم ملعون شهيد شدند. در آن وقت عمر شريف آن بزرگوار 25 سال بود.

 

«* وقایع الایام صفحه 28 *»

Gبخش اعمالS

 

شب پانزدهم

¬ شب مباركي است و خداوند در آن شب بر بندگان مؤمن خود نظر رحمت مي‏فرمايد و اجر بسيار به كساني‏كه در آن به طاعت پروردگار مشغول باشند عنايت مي‏كند و روايت شده كه هر كس در اين شب از خدا هر حاجتي بخواهد برآورده مي‏شود.

روز بيست و سوم

¬ روز زيارتي مخصوص آقا علي بن موسي الرضا7 است و زيارت آن حضرت در اين روز از نزديك و دور سنت است.

شب بيست و پنجم

¬ از شب‏هاي شريف است كه رحمت خدا در آن نازل مي‏شود و قيام به عبادت در آن اجر بسيار دارد.

 

«* وقایع الایام صفحه 29 *»

روز بيست و پنجم

¬ روزه‏ي آن مستحب است و خانه‏ي كعبه در آن روز وضع شده است. (كفاية المسائل)

¬ در اين روز هنگامي كه خورشيد بالا مي‏آيد دو ركعت نماز مستحب است در هر ركعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره‏ي و الشمس و بعد از سلام بگويد لاحول و لاقوة الاّ باللّه العلي العظيم.(كفاية المسائل)

¬ چند دعاي مختصر در اين روز وارد شده است.(مفاتيح الجنان)

روز بيست و نهم

روزه‏ي آن مستحب است و آن روزي است كه خداوند در آن كعبه را از آسمان فرو فرستاده و نزول كعبه با وضع آن منافات ندارد.(كفاية المسائل)

 

«* وقایع الایام صفحه 30 *»

Gوقايع تاريخي ماه ذي‏الحجة‌الحرامS 

 

روز اول

¬ روز ولادت حضرت ابراهيم7.

¬ به نقلي در سال 2 هجرت روز تزويج حضرت زهرا با اميرالمؤمنين8است و در روز هشتم ماه نيز نقل شده است.

¬ در اين روز سنه‏ي 9 رسول خدا9 ابوبكر را فرستاد به سمت مكه كه آيات اوايل سوره‏ي برائت را بر كفار مكه بخواند پس از رفتن او، جبرئيل نازل شد كه اداء اين امر بايد به دست تو يا به دست مردي كه از تو باشد، بشود و به روايت ديگر بايد علي7 تبليغ كند از جانب تو، پس رسول خدا9، اميرالمؤمنين7 را كه به منزله‏ي جانش بود از براي اين امر اختيار كردند و به او فرمودند كه شتاب فرماي و آيات برائت را از ابوبكر بگير و خود در موسم حج بر مردمان قرائت كن.

روز دوم

¬ عذاب از قوم يونس7 برطرف شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 31 *»

روز سوم

¬ توبه‏ي حضرت آدم7 پذيرفته شد، نهم ماه هم روايت شده است.

روز پنجم

¬ طبق روايات ولادت با سعادت حضرت اميرالمؤمنين7 در خانه‏ي كعبه در سال 30 عام‏الفيل واقع شد.

روز هفتم

¬ حضرت امام محمد باقر7 در سال 114 هجري، به زهر ستم هشام بن عبدالملك يا ابراهيم بن وليد لعنهما اللّه به شهادت رسيدند. حضرت صادق7 روايت كرده‏اند كه پدرم را بيماري صعبي عارض شد كه اكثر مردم بر آن حضرت خائف شدند و اهل بيت آن حضرت گريان گرديدند حضرت فرمودند: من در اين مرض نخواهم رفت زيرا دو كس نزد من آمدند و مرا چنين خبر دادند پس از آن مرض صحت يافت و مدتي صحيح و سالم ماند پس روزي مرا طلبيد فرمود: جمعي از اهل مدينه را حاضر كن چون ايشان را حاضر كردم، فرمود: كه اي جعفر، چون من به عالم بقا رحلت كنم مرا غسل ده و كفن كن و قبر مرا چهار انگشت از

 

«* وقایع الایام صفحه 32 *»

زمين بلند گردان و آب بر قبر من بريز و اهل مدينه را گواه گرفت. چون ايشان رفتند، گفتم اي پدر آنچه فرمودي به عمل مي‏آوردم و احتياج به گواه نبود، فرمود: اي فرزند براي اين گواه گرفتم كه بدانند تو وصي من هستي و در امامت با تو نزاع نكنند گفتم اي پدر بزرگوار من امروز شما را از همه روز صحيح‏تر مي‏يابم و آزاري در شما مشاهده نمي‏نمايم. فرمود: آن دو كس كه مرا در آن مرض خبر دادند كه صحت مي‏يابم در اين مرض نزد من آمدند و گفتند به عالم بقا، رحلت مي‏نمايي و به روايت ديگر فرمودند: كه اي فرزند گرامي! مگر نشنيدي كه حضرت علي بن الحسين7 از پس ديوار مرا ندا كرد كه اي محمد بيا، زود باش كه ما انتظار تو را مي‏كشيم.

¬ روزي كه حضرت كاظم7 را مغلول و دست بسته وارد شهر بصره كردند و در نزد والي بصره عيسي بن جعفر محبوس نمودند در سنه 179 هـ ق.

روز هشتم

¬ روز ترويه روزي است كه جبرئيل مراسم احرام را به حضرت آدم7تعليم كرد و روزي كه حُجّاج محرم مي‏شوند.

¬ در سال 60 يا 61 هـ ق به هنگام سحر حضرت ابي عبداللّه

 

«* وقایع الایام صفحه 33 *»

الحسين7از مكه‏ي معظمه به همراهي اهل و عيال و ياران خويش به سوي عراق عازم گشتند در اين روز عمرو بن سعيد بن العاص با جماعت بسيار به بهانه‏ي حج وارد مكه شدند و از جانب يزيد پليد مأموريت داشتند كه حضرت را در آن مكان مقدس در هر حالي كه يافتند، دستگير كنند يا آن‏كه به شهادت برسانند.

¬ حضرت مسلم7 با ياران خود بر ابن زياد خروج كرد ولي هنوز روز به پايان نرسيده بود كه كوفيان، از گردش متفرق شدند به طوري كه پس از نماز مغرب حتي يك تن هم نبود كه او را در آن شهر ناشناس مأوا دهد.

شب نهم

¬ شب عرفه.

¬ به نقلي در سال 12 هـ ق معراج رسول خدا9 واقع شد.

روز نهم

¬ روز عرفه، روزي است كه حضرت آدم علي نبينا و آله و عليه السلام، حوا را شناخت.

¬ روز نزول تورية و زبور است و روز اخذ ميثاق از بني آدم است و در اين روز توبه‏ي آدم قبول شده است.

 

«* وقایع الایام صفحه 34 *»

¬ روز ولادت حضرت عيسي7 و حضرت ابراهيم7.

¬ روز عقد حضرت آمنه با حضرت عبداللّه سلام اللّه عليهما، و انتقال نور نبوي به آن بانوي ارجمند است.

¬ روزي كه به امر خداوند درب خانه‏ي اصحاب كه به داخل مسجد پيامبر اكرم9 باز مي‏شد، بسته گشت مگر در خانه‏ي حضرت اميرالمؤمنين7 كه بر حال خود باقي ماند.

¬ روز شهادت مظلومانه حضرت مسلم بن عقيل7 و هاني بن عروه كه او از صحابه‏ي پيامبر اسلام9 به شمار مي‏آمد در سال 60 هـ ق

¬ روز شهادت عالم رباني، ناشر حقايق و معارف دين و آيين، سيد جليل مرحوم حاج سيد محمد كاظم حسيني رشتي اعلي اللّه مقامه، در سال 1259 هـ ق كه به سبب جام قهوه‏ي زهر آگين اين جهان فاني را وداع گفت. به نقلي هم در روز 11 ماه به شهادت رسيدند.

روز دهم

¬ عيد اضحي «قربان»، از اعياد بزرگ اسلامي است.

¬ در سال 30 عام الفيل حضرت ابوطالب7 300 شتر و 1000 گاو و گوسفند براي وليمه‏ي ولادت حضرت علي7 ذبح كرد و بر اهل مكه و حومه‏ي آن اطعام نمود.

 

«* وقایع الایام صفحه 35 *»

¬ روزي كه در سال 1 هجرت، رسول گرامي اسلام9 بين مهاجران و انصار از ياران خود، عهد اخوّت و برادري برقرار كرد و نيز پسر عمويش حضرت علي صلوات اللّه عليهما و آلهما را برادر خود معرفي كرد.

روز يازدهم

¬ به نقلي روز ولادت حضرت رضا7 است در سال 153 هـ ق.

شب چهاردهم

¬ به اعجاز پيغمبر اسلام9 ماه به دو نيم شد. در شب هجدهم هم نيز گفته شده است.

روز چهاردهم

¬ قرامطه به مكه معظمه يورش بردند و سرانجام حجرالاسود را به همراهي خود به «هَجَر» برده و بالغ بر 20 سال در نزد آنان بود سنه 317 هـ ق.

روز پانزدهم

¬ بنابر مشهور بين علما در سال 212 در قريه‏ي صريا (حوالي مدينه‏ي طيبه) حضرت هادي7 ولادت يافتند ولي طبق فرمايش امام

 

«* وقایع الایام صفحه 36 *»

زمان عجل اللّه تعالي فرجه تولد ايشان در ماه رجب واقع شده.

روز هفدهم

¬ روز ورود محمد بن ابي‏بكر و اهل مصر به مدينه و پيوستن آنان به محاصره كنندگان خانه‏ي عثمان لعين.

روز هجدهم

¬ عيد غدير خم، عيد آل محمد: و بزرگ‏ترين عيد مسلمانان است. در حجة الوداع  سال 10 هـ ق پيامبر اكرم9 به امر الهي در ملأ عام اميرالمؤمنين7 را به مقام جانشيني خود نصب فرمود و منصب وصايت خود را تا روز قيامت در خاندان و اهل بيت خود قرار داد.

¬ حضرت موسي علي نبينا و آله و عليه السلام يوشع بن نون، و حضرت عيسي علي نبينا و آله و عليه السلام شمعون بن صفا، و حضرت سليمان علي نبينا و آله و عليه السلام آصف بن برخيا را وصي و خليفه‏ي خود معرفي كردند.

¬ روز سرد شدن آتش بر حضرت ابراهيم علي نبينا و آله و عليه السلام است.

¬ روز قبولي توبه‏ي حضرت داوود علي نبينا و آله و عليه السلام است.

¬ روز به درك رفتن عثمان ملعون و بيعت دوم «غدير ثاني» با

 

«* وقایع الایام صفحه 37 *»

حضرت علي7 در سنه‏ي 35 هـ ق.

شب نوزدهم

¬ شب زفاف حضرت زهرا3 است به قول كفعمي و محدث فيض و روز اول و هشتم هم نقل شده است.

روز بيستم

¬ روز شهادت ميثم تمار است كه در روز 22 هم نيز رسيده است. او ده روز پيش از آمدن امام حسين7 به سرزمين عراق شهيد شد.

شب بيست و يكم

¬ پس از 3 روز از مرگ عثمان لعين، از ترس مسلمانان شبانه او را بدون غسل و كفن در جنب قبرستان يهود چال كردند در حالي كه جسدش گند آورده و يك پاي نحسش طعمه‏ي سگ‏ها شده بود سنه 35 هـ ق.

روز بيست و چهارم

¬ روز مباهله‏ي رسول خدا9 با نصاراي نجران در سال 9 هـ ق و در 25 اين ماه نيز گفته شده است و اين آيه نازل شد: قل تعالوا ندع ابناءنا

 

«* وقایع الایام صفحه 38 *»

و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة اللّه علي الكاذبين.

¬ اميرالمؤمنين7 انگشتر خود را در ركوع نماز به سائل عطا كردند و آيه‏ي انما وليكم اللّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون در شأن آن بزرگوار و فرزندان معصومش:نازل شد.

روز بيست و پنجم

¬ سوره‏ي هل اتي در شأن اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين: نازل شد. بعد از آن‏كه سه روز متوالي روزه داشتند و هر سه شب، افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير عطا فرمودند.

 

«* وقایع الایام صفحه 39 *»

Gبخش اعمالS 

 

غسل‏هاي مستحبي

¬ روز هشتم «ترويه».

¬ روز نهم «عرفه» اگر چه در موقف نباشد.

¬ روز دهم «عيد قربان» پيش از نماز عيد و مكروه است ترك آن و اگر فراموش كند اعاده‏ي غسل و اعاده‏ي نماز در وقت آن مستحب است.

¬ روز هيجدهم «غدير خم» نيم ساعت پيش از زوال.

¬ روز بيست و چهارم «مباهله».

 

نمازهاي مستحبي

¬ از شب اول تا شب دهم مابين نماز مغرب و عشاء دو ركعت نماز مستحب است در هر ركعت بعد از حمد و قل هو اللّه احد، آيه‏ي شريفه‏ي و واعدنا موسي ثلثين ليلة و اتممناها بعشر فتم ميقات ربه اربعين ليلة و قال موسي لاخيه هارون اخلفني في قومي و اصلح و لاتتبع سبيل المفسدين. را بخواند و هر كه اين نماز را بجا آورد ثواب حاجيان برايش خواهد بود.

 

«* وقایع الایام صفحه 40 *»

¬ روز اول: دو ركعت نماز، ركعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره‏ي انا انزلناه و ركعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره‏ي توحيد و اين نماز به نماز حضرت فاطمه3 معروف است.

¬ روز نهم: روز عرفه پيش از مشغول شدن به دعا دو ركعت نماز بخواند و اعتراف كند به گناهان خود كه به اين سبب خداوند بيامرزد گناهان گذشته و آينده‏ي او را و شريك ثواب واقفين در عرفه خواهد بود.

¬ روز هيجدهم: دو ركعت نماز نيم ساعت به ظهر، در هر ركعت بعد از حمد هر يك از سوره‏ي توحيد و آية الكرسي و انا انزلناه را ده مرتبه بخواند و هرگاه در آن وقت اين نماز فوت شد بعد از آن وقت قضا كند. ـ روزه‏ي اين روز هم بسيار فضيلت دارد.

¬ روز بيست و چهارم: روز مباهله دو ركعت نماز مانند روز عيد غدير بخواند و به هر طوري هم بخواهند بجا آورند جايز است و بعد از آن 70 مرتبه استغفار كنند.

¬ روز آخر ماه: به عنوان آخرين روز سالِ «عرب» دو ركعت نماز دستور است در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره‏ي توحيد و آية الكرسي و بعد از نماز دعاي مختصري وارد شده است.

«تمام موارد از كفاية المسائل»

 

«* وقایع الایام صفحه 41 *»

ادعيـه

¬ از براي روزهاي دهه‏ي اول دعاهايي وارد شده است كه بعضي از آنها بعد از نماز صبح و قبل از غروب خوانده مي‏شود.

¬ از براي شب عرفه و روز عرفه نيز دعاهايي وارد شده است.

¬ در روز عيد دعاهاي 48 صحيفه و 46 صحيفه و دعاي ندبه دستور داده شده است.

¬ در روز عيد غدير نيز چند دعا وارد شده است.

 

زيارت امام حسين7

¬ در شب عرفه و شب و روز عيد قربان مستحب است و براي روز عرفه و روز عيد زيارات مخصوصه براي آن حضرت وارد شده است.

¬ در روز غدير زيارت حضرت اميرالمؤمنين7 مستحب است و در اين باب براي آن حضرت زيارت مخصوصه رسيده است.

 

صـدقـه

¬ مستحب است صدقه دادن روز عرفه و روز عيد قربان و عيد غدير و در روز عيد غدير درهمي انفاق كردن مقابل با صد هزار درهم انفاق كردن در ساير روزها است.

 

«* وقایع الایام صفحه 42 *»

بهترين تصدق‏ها تصدقي است كه به مؤمن برسد و چيزي بر شيطان گران‏تر نيست از خيري كه به مؤمن برسد.

تصدق و انفاق بر خويشان بهتر است از بيگانگان اگر چه خويشان عداوتي هم با انسان داشته باشند.

 

«* وقایع الایام صفحه 43 *»

Gوقايع تاريخي ماه محرم الحرامS 

 

روز اول

¬ خداوند در اين روز دعاي حضرت زكريا7 را مستجاب فرمود و به او يحيي7 را عطا فرمود.

¬ روز بالا بردن حضرت ادريس علي نبينا و آله و عليه السلام به آسمان.

¬ روز هلاكت اصحاب فيل و اكثر در روز هفتم گفته‏اند و در هفدهم ماه نيز گفته شده است.

¬ در سال 4 هجرت غزوه‏ي ذات الرقاع واقع شد.

¬ دراين روز حضرت سيدالشهداء7 به قصر بني مقاتل رسيدند و برخي برخورد با لشگر حُرّ را در اين روز ذكر كرده‏اند.

¬ در سال 20 هـ ق شهر مصر به سر كردگي عمرو بن عاص فتح شد.

¬ در سال 65 اهل شام با مروان ملعون بيعت كردند.

¬ در سال 65 سليمان بن صرد با تائبين از كوفه خروج كرد.

روز دوم

¬ در اين روز حضرت يعقوب7 حضرت يوسف7 را همراه برادرانش به صحرا فرستاد.

 

«* وقایع الایام صفحه 44 *»

¬ در اين روز حضرت ابي‏عبداللّه7 به همراهي ياران خويش در سرزمين كربلا بار انداختند و در مقابل ايشان «حُر» نيز با لشگرش در آن‏جا تحصن نمود و در طي نامه‏اي اين واقعه را براي «عبيد اللّه زياد» گزارش كرد.

¬ در همين روز آن بزگوار آخرين نامه‏ي خود را به وسيله‏ي «قيس بن مسهّر صيداوي» به سوي كوفيان فرستاد.

¬ در سال 220 هـ ق حضرت جوادالائمه7 پس از آن‏كه معتصم عباسي لعنه اللّه آن حضرت را از مدينه طلبيده بود، وارد شهر بغداد شدند.

روز سوم

¬ در اين روز حضرت يوسف7 از چاه بيرون آورده شد و به نقلي روزي است كه آن حضرت از زندان رهانيده شد.

¬ روزي است كه حضرت يونس7 از شكم ماهي نجات يافت و در روز نهم نيز وارد شده است.

¬ روز ورود عمر سعد لعنة اللّه با چهار هزار تن به سرزمين كربلا.

روز چهارم

¬ روز هلاكت فرعونيان در درياي نيل و در پنجم هم وارد شده است.

 

«* وقایع الایام صفحه 45 *»

¬ در اين روز «ابن زياد» ملعون در جامع كوفه خطبه خواند و مردم را براي جنگ با امام حسين7 فرا خواند.

روز ششم

¬ روز شهادت حضرت يحيي علي نبينا و آله و عليه السلام.

¬ روزي است كه به نفرين و اعجاز حضرت موسي7 عذاب بر «بلعم باعور» نازل شد.

¬ در اين روز 20 هزار جنگ‏جو در نزد «عمر سعد» ملعون مجتمع شدند و «ابن زياد» او را واداشت به جنگ و سخت گرفتن بر حضرت ابي‏عبداللّه7.

روز هفتم

¬ در اين روز «عمرو بن حجاج» با پانصد سوار راه شريعه را به روي امام7 و اهل بيت و ياران آن حضرت بستند.

¬ به گفته‏ي بعضي در اين روز حضرت موسي7 در طور به نبوت و رسالت مبعوث گرديد.

 

«* وقایع الایام صفحه 46 *»

روز هشتم

¬ در روز هفتم يا هشتم يا نهم موقعي كه تشنگي سخت شد، امام در پشت خيمه‏ي زنان با فاصله‏ي 9 يا 19 قدمي به سمت قبله با نوك كلنگي بر زمين زده، در همان حال چشمه‏اي جوشيد و پس از آشاميدن و سقايت ناپديد شد. چون خبر اين حادثه به «ابن زياد» رسيد، دستور داد محاصره را تا جاي ممكن تنگ نمايند. از اين پس عمر ملعون طبق اين دستور شوم بر شدت تنگناي محاصره افزود.

¬ از وقايع اين چند روز، اين است كه «حبيب بن مظاهر اسدي» پس از كسب اجازه از امام7 شبانه عازم شد به سوي قبيله‏اش؛ «بني اسد» كه در نزديكي كربلا در «غاضريه» به سر مي‏بردند، و براي ياري و نصرت آن حضرت از آنان طلب ياري نمود. پس نود تن از ايشان مهيا شدند و همان شب حركت نمودند، اما شيطاني اين واقعه را به عمر سعد رسانيد آن ملعون هم لشگر بر منع ايشان فرستاد در نزديكي كربلا تلاقي بين ايشان دست داد و جز حبيب كسي ديگر موفق به شهادت نشد.

روز نهم

¬ روز تاسوعا است.

¬ در اين روز «شمر بن ذي‏الجوشن» لعنة اللّه عليه با آخرين نامه‏ي

 

«* وقایع الایام صفحه 47 *»

«ابن زياد» ملعون وارد صحنه‏ي كربلا شد.

¬ به نقلي ولادت حضرت موسي و حضرت عيسي8 و حضرت مريم3 در اين روز بوده است.

¬ به روايتي روز رجعت حضرت ابي‏عبداللّه7 است با هفتاد تن از اصحاب آن حضرت در اواخر عصر ظهور حضرت مهدي عجل اللّه فرجه.

¬ خطبه‏ي امام7 براي اصحاب و برداشتن بيعت خود را از گردن ايشان طبق روايت حضرت سجاد7، در پايان امام7 روضه‏ي مصايب فردا را از براي اصحاب خويش خواندند و همه باهم گريستند.

¬ خروج حضرت علي اكبر7 با 30 سوار و 20 پياده و برداشتن چند مشك آب براي استحمام و غسل و شستن لباس‏ها.

¬ به فرمان امام7 اطراف خيمه‏ها را خندق كندند تا جنگ از يك ناحيه انجام گيرد و خيام از يورش همه جانبي دژخيمان ستم پيشه‏ي بني اميه در امان باشد.

¬ پر كردن خندق از هيزم‏ها

¬ داخل كردن طناب خيمه‏ها و نزديك كردن آنها به يكديگر.

روز دهم

¬ روز عاشورا است.

 

«* وقایع الایام صفحه 48 *»

¬ روز قيام حضرت قائم عجل اللّه فرجه است كه به خون‏خواهي جد مظلوم خويش به پا مي‏خيزد.

يا رب الحسين بحق الحسين اشف صدر الحسين7 بظهور الحجة7

¬ در بامداد عاشوراي 60 يا 61 كه مصادف با روز جمعه بود، همزمان با طلوع خورشيد امام7 لشگر خود را صف آرايي فرمودند و «زهير بن قين» را در ميمنه و «حبيب بن مظاهر» را در ميسره‏ي لشگر قرار دادند و علم را به «حضرت ابوالفضل7» سپردند و خندق را نيز مشتعل ساختند به طوري كه تا بعد از ظهر آتش آن شعله‏ور بود.

¬ در عصر عاشورا رأس مطهر حضرت ابي‏عبداللّه7 توسط شقي سنگ‏دل «خولي بن يزيد اصبحي» و «حميد بن مسلم» به سوي كوفه فرستاده شد.

روز يازدهم

¬ رؤوس ساير شهدا به سركردگي چند تن از بزرگان اشقيا چون «شمر و قيس بن اشعث و عمرو بن الحجاج» به سوي كوفه فرستاده شد. و به نقلي مابين قبايل تقسيم شد و سپس اهل بيت سيدالشهداء: را اسيروار از آن سرزمين محنت قرين كوچ دادند.

 

«* وقایع الایام صفحه 49 *»

روز دوازدهم

¬ به روايتي روز وفات حضرت امام زين العابدين7 است. و به روايتي در روز بيست و پنجم است.

¬ خروج بني اسد براي دفن ابدان طاهره‏ي شهداء.

¬ روز ورود اهل بيت اسارت: به شهر كوفه.

روز شانزدهم

¬ تحويل قبله از سمت بيت المقدس به سوي كعبه‏ي معظمه.

روز هيجدهم

¬ در اين روز در سال 1225 ولادت مرحوم آقاي حاج محمد كريم كرماني اعلي اللّه مقامه واقع شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 50 *»

Gبخش اعمالS 

 

شب اول

¬ صد ركعت نماز مستحب است، در هر ركعتي بعد از حمد «سوره‏ي توحيد» بخواند.

روز اول

¬ حضرت رضا7 فرمودند: هر كس اين روز را روزه بگيرد و خدا را بخواند دعايش را مستجاب گرداند چنان‏كه دعاي حضرت زكريا علي نبينا و آله و عليه السلام را مستجاب كرد.

شب عاشورا

¬ قال موسي7: يا رب و ما العاشورا؟ قال: البكاء و التباكي علي سبط محمد9 و المرثيه و العزاء علي مصيبة ولد المصطفي9.

¬ در اين شب چهار ركعت نماز وارد شده است، در هر ركعتي بعد از حمد ده مرتبه آية الكرسي و سوره‏ي توحيد و سوره‏ي فلق و ناس بخواند و بعد از سلام صد مرتبه سوره‏ي توحيد بخواند.

 

«* وقایع الایام صفحه 51 *»

¬ احياي اين شب فضيلت دارد.

روز عاشورا

¬ در روز عاشورا بهترين اعمال اين است كه چون آفتاب بلند شود غسل كنند و جامه‏ي پاكيزه بپوشند و آستين دست‏ها را بالا زنند و زير جامه را بالا كشند كه ساق پاها نمايان باشد؛ مانند مصيبت زده‏گان و بروند به بياباني يا روي بامي يا مكاني ديگر كه كسي در آن‏جا نباشد و چهار ركعت نماز به جا آورند با خضوع و خشوع و آرامش و اطمينان و در ركعت اول بعد از حمد سوره‏ي كافرون و در ركعت دوم سوره‏ي توحيد و در ركعت سوم سوره‏ي احزاب و در ركعت چهارم سوره‏ي منافقين بخوانند يا هر سوره‏اي كه ميسر باشد و بعد از سلام روي خود را به سوي قبر مقدس سيدالشهداء7 كنند و سلام كنند و بر آن بزرگوار صلوات بفرستند و كشندگان و ظالمين و راضين به اعمال ايشان را لعنت كنند بعدد ما في علمه.

¬ فرموده‏اند در روز عاشورا از خوردن و آشاميدن امساك كنند بدون قصد روزه و در آخر روز بعد از عصر، به مانند غذاي اهل مصيبت قدري بخورند و بياشامند.

¬ در اين روز نزديك غروب نيز زيارتي وارد شده است به عنوان

 

«* وقایع الایام صفحه 52 *»

عرض تسليت و تعزيت به محضر رسول اكرم و ائمه‏ي معصومين و فاطمه‏ي زهرا:. (نمازهايي كه ذكر شد از كتاب مبارك كفاية المسائل است).

تذكر؛

نمازها و دعاهاي ديگر هم وارد شده، طالبين مي‏توانند به كتب ادعيه مراجعه نموده و عمل نمايند.

 

«* وقایع الایام صفحه 53 *»

Gوقايع تاريخي ماه صفر المظفرS 

 

روز اول

¬ در اين روز در سال 37 جنگ صفين با معاويه و اهل شام شروع شد. مدت اين جنگ طولاني شد و 150 هزار سوار از دو لشگر كشته شدند و با ضميمه‏ي ساير كشته‏گان تعداد آنهابه 300 هزار تن رسيد.

¬ به قول جمعي از مورخين روزي است كه اهل بيت عصمت و طهارت: را به همراهي سرهاي شهدا وارد شهر شام كردند. و بعضي ورود ايشان را در اول ماه صفر مستبعد شمرده‏اند.

¬ روز شهادت زيد بن علي بن الحسين7 در سال 131. وي پس از آن‏كه با جمعي از كوفيان بيعت نمود بر خليفه اموي، هشام بن عبدالملك خروج كرد و چون آتش جنگ شعله‏ور گرديد ياران او بنا به روش و عادت ديرين خود راه غدر و مكر را پيشه‏ي خويش ساخته، به جز اندكي بقيه فرار را اختيار كرده و او را در ما بين دشمنانش تنها گذاردند.

روز سوم

¬ به روايتي در سال 57 هـ حضرت امام محمد باقر7 متولد شدند.

 

«* وقایع الایام صفحه 54 *»

مادر مكرمه‏ي آن حضرت «فاطمه» دختر امام مجتبي7 بودند.

روز پنجم

¬ بنابر نقلي در اين روز طفلي از اُسرا آل محمد: در دارالاماره يزيد پليد از دنيا رحلت نمود، و ظاهر اين است كه اين نقل اشاره به شهادت حضرت رقيه3 است.

روز هفتم

¬ در اين روز در سال 128 ولادت حضرت امام موسي كاظم7 در سرزمين ابواء (ما بين مكه و مدينه) واقع شد و مادر مكرمه‏ي آن بزرگوار «حميده» نام داشت. امام صادق7 او را ملقب به «مصفّاه» فرمودند.

روز هشتم

¬ روز بر طرف شدن بلا از حضرت ايوب، پس از هفت (يا هجده) سال ابتلاء به مصائب ناگوار.

¬ در اين روز حضرت سلمان  رضي‏الله‏عنه در مدائن، در اواخر حكومت غاصبانه عثمان ملعون از اين جهان ديده فرو بست.

 

«* وقایع الایام صفحه 55 *»

روز نهم

¬ در جنگ صفين عمار ياسر در سن 93 سالگي به شهادت رسيد و كشنده‏ي او «ابو حراء سكسكي» نام داشت. پيامبر9 درباره‏ي او فرمود: عمار از مغز سر تا نوك قدم‏هايش آكنده از ايمان است. مي‏كشند او را گروه ستم‏كار.

روز دهم

¬ در اين روز در سال 38 جنگ نهروان عليه خوارج، رخ داد. در اين جنگ از چهار هزار تن از آنان كه راضي نشدند جز به ستيزه و نبرد، از دم تيغ بران اميرالمؤمنين7 و ياران آن حضرت به درك واصل شدند مگر نه تن از آنها كه راه گريز را پيش گرفتند. اما از لشگر حضرت كمتر از 10 نفر كشته شده، به فوز شهادت نائل گرديدند.

روز دوازدهم

¬ در اين روز حضرت هارون7 برادر حضرت موسي7 وفات كرد.

روز سيزدهم

¬ در اين روز در جنگ صفين موضوع «حكمين» را كه از طرف

 

«* وقایع الایام صفحه 56 *»

معاويه و عمرو بن عاص پيشنهاد شده بود اميرالمؤمنين7 به جهت اصرار و پافشاري بعضي از منافقين لشگر خود ناچاراً پذيرفتند.

روز چهاردهم

¬ در اين روز در سال 38 «محمد بن ابي‏بكر» طبق دستور معاويه به عمرو بن عاص ملعون، با سمّ جفا شهيد شد و سپس جنازه‏ي او را به آتش سوزانيدند.

روز پانزدهم

¬ به قولي شهادت «زيد بن علي بن الحسين7» در اين روز واقع شد.

روز شانزدهم

¬ به قولي روز شهادت «حضرت يحيي7» و به قولي روز وفات «حضرت حوا3» است.

روز هفدهم

¬ به قول كفعمي شهادت حضرت رضا7 در اين روز واقع شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 57 *»

روز هجدهم

¬ در اين روز در سال 37 «اويس قرني» در جنگ صفين به حضور حضرت اميرالمؤمنين7 شرفياب شد و سپس در ركاب آن بزرگوار به شهادت نائل گرديد. پيامبر9 درباره‏ي او فرمايشاتي فرموده بودند، از جمله اين بود: (من از سمت يمن بوي خدا مي‏شنوم.) وي معاصر با رسول خدا9 و از حواريين و اصحاب خاص اميرالمؤمنين7 بود.

روز بيستم

¬ روز اربعين حسيني صلوات اللّه عليه است. در اين روز در سال شهادت ابي عبداللّه الحسين7 (60 يا 61) «جابر بن عبداللّه انصاري صحابي» به قصد زيارت آن حضرت، از مدينه‏ي منوره عازم كربلا شد و در چنين روزي وارد آن سرزمين مقدس گرديد. او اول زائر آن حضرت و اولين كسي است كه به قصد زيارت شدِّ رحال نمود و رسماً سنّت زيارت حجت‏هاي الهي را در مملكت اسلامي و امت رسول اللّه9 اجرا كرد و جامه‏ي عمل پوشانيد و جهاني را به دنبال خويش عتبه‏بوس سرور دو سرا يعني سيدالشهدا7 نمود.

¬ به قول بعضي از مورخين در اين روز حرم عصمت و طهارت امام حسين7 از شام خراب، به مدينه‏ي جد خويش مراجعت نمودند و در

 

«* وقایع الایام صفحه 58 *»

بين راه به دليل و راهنماي خود فرمودند: ما را از كربلا عبور بده، پس در آن سرزمين اقدس با «جابر بن عبداللّه انصاري» برخورد كردند.

روز بيست و سوم

¬ روز انقراض دولت منحوس بني اميه و شروع خلافت غاصبانه بني‏العباس لعنهم اللّه.

¬ در اين روز حضرت يونس «علي نبينا و آله السلام» در دريا افكنده شد و در شكم ماهي دچار ابتلا شد.

¬ در اين تاريخ، روز چهارشنبه، ناقه‏ي حضرت صالح7 پي گرديد.

روز بيست و چهارم

¬ به نقل اهل سنت از اين روز مريضي پيغمبر اكرم9 شدت يافت و در اين روز مصادف با روز پنج‏شنبه آن حضرت، قلم و دوات و كتفي طلب فرمود تا اين كه بنويسد چيزي را كه امت بعد از او به گمراهي و ضلالت كشيده نشوند. ولي عمر ملعون از اين كار اِبا نمود و ديگر كسان را نيز از اجابت فرمان پيامبر9 منع كرد. (نقل از صحيح بخاري).

روز بيست و پنجم

¬ در اين روز در سنه‏ي 356 «سيف الدوله‏ي همداني» شيعي

 

«* وقایع الایام صفحه 59 *»

مذهب والي مقتدر شهر حلب فوت كرد.

روز بيست و ششم

¬ در اين روز «علي بن الحسن مثلث» در سال 146 كه در حبس زندان منصور لعين بود، به شهادت رسيد.

روز بيست و هفتم

¬ در اين روز «اسود بن كعب عنسي» كه در زمان رسول خدا9مدعي نبوت شده بود، كشته شد و رسول خدا9 پيش از آن، از كشته شدن او خبر داده بودند.

روز بيست و هشتم

¬ روز شهادت و رحلت پيامبر رحمة للعالمين حضرت محمد9در سن 63 سالگي روز دوشنبه، سال 11 هجري، به سبب سمّي كه دو همسر ناپاك آن حضرت به كرّات به آن حضرت خورانيده بودند.

¬ در اين روز منافقان و اشقياي صدر اسلام، در «سقيفه بني ساعده» مجتمع شدند و بر غصب خلافت اميرالمؤمنين7 همدست و هم‏پيمان شدند.

 

«* وقایع الایام صفحه 60 *»

¬ در سال 50 هجري حضرت امام حسن مجتبي7 در سن 48 سالگي، پس از يك عمر خون‏جگري، به زهر جفاي معاويه‏ي ملعون كه از براي همسر حق نشناس آن حضرت «جعده» فرستاده بود، به شهادت رسيد و تا قيامت دل دوستانش را به اين داغ ملتهب نمود.

¬ در اين روز مأمون ملعون «حضرت رضا7» را با انگور زهر آلود مسموم ساخت.

روز بيست و نهم

¬ روز نازل شدن عذاب بر قوم صالح7 و در روز آخر ماه هم نيز وارد شده است.

روز سـي‏ام

¬ در اين روز كفار و مشركين قريش در «دار الندوة» مجتمع شده، زمينه چيني قتل حضرت پيغمبر9 را نمودند. به اين سبب آن حضرت ديگر حرم خدا، مكه‏ي معظمه را مأمن امن نيافت و به سوي مدينه هجرت نمود.

¬ روز شهادت حضرت امام رضا7 به زهر جفا در سن 55 سالگي، در سال 203)

 

«* وقایع الایام صفحه 61 *»

¬ در اين روز «عمر بن خطاب» ملعون با چهار هزار تن از منافقان، گرد خانه‏ي اميرالمؤمنين7 جمع شدند تا آن حضرت را براي بيعت با ابي‏بكر ملعون، از خانه به مسجد ببرند.

¬ به نقلي شهادت حضرت مجتبي7 روز آخر ماه صفر واقع گرديد.

¬ در اين ايام غنچه‏ي نشكفته بوستان عصمت و طهارت «محسن فاطمه3» به دست ظالمي حق‏نشناس، از شاخه‏ي شجره‏ي طوبي جدا شد و بر زمين فتاد.

 

«* وقایع الایام صفحه 62 *»

Gوقايع تاريخي ماه ربيع الاولS 

 

شب اول

¬ در سال سيزدهم مبعث، حضرت رسول9 از مكه‏ي معظمه به قصد هجرت خارج شدند و نيز در همان شب حضرت اميرالمؤمنين7به جاي آن حضرت خوابيدند و آن شب مشهور شد به «ليلة المبيت» و آيه‏ي كريمه‏ي «و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رؤف بالعباد» در شأن و منزلت حضرت اميرالمؤمنين7 نازل شد.

روز اول

¬ روز وفات حضرت امام حسن عسكري7 است و به روايتي هم وفات آن حضرت در روز هشتم اتفاق افتاده است. (سنه‏ي 260 هـ ق)

روز دوم

¬ تجلي كرد نور خداوند از كوه طور و حضرت موسي7 غش كرد به مدت يك روز و يك شب و بني‏اسرائيل هم به تجلي اين نور سوختند.

 

«* وقایع الایام صفحه 63 *»

روز سوم

¬ در سال 64 هجري حُصَين بن نَمير به دستور يزيد پليد كعبه‏ي معظمه را سوزانيد و با منجنيق خراب كرد و اين به جهت دستگير كردن عبداللّه بن زبير بود كه به كعبه‏ي معظمه پناهنده شده بود.

شب چهارم

¬ در اين شب حضرت رسول9 از غار ثور بيرون آمدند و به جانب مدينه حركت فرمودند. مدت توقف آن بزرگوار9 در آن مكان سه روز و سه شب بوده است.

روز پنجم

¬ به قولي در اين روز سنه‏ي 117 حضرت سكينه سلام اللّه عليها دختر حضرت امام حسين7 در مدينه وفات يافت. هم‏چنين روايت شده در همان سال نيز وفات خواهر گرامي آن حضرت واقع شده است.

روز ششم

¬ در سال 125 هجري هشام بن عبدالملك به درك واصل شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 64 *»

روز هفتم

¬ به نقلي شهادت محسن بن علي در اين روز واقع شده است.

روز نهم

¬ روز سرور شيعه و روز عيد بقر است كه در اين روز عمر بن الخطاب (لعنة اللّه عليه) به دست ابولؤلؤ به درك واصل شد.

¬ و نيز در اين روز (و به قول جمعي در سيزدهم) ملا رضا همداني معروف به شش انگشتي در تهران به درك واصل شد. مرحوم ميرزا كريم كرماني؛ در كتاب «تاريخ عبرة لمن اعتبر» بعد از ذكر تاريخ به درك واصل شدن آن ملعون اين داستان را ذكر كرده است: «و يكي از ملازمان حضرتش بعد از رحلتش در خواب خدمتش رسيده به هيكل و حالت عجيبش ديده و از ديدارش همي رميده و دلش طپيده كه با قدي بس بلند و جثّه‏اي همچون الوند بر پا ايستاده و دو ميخِ آهنينِ آتشين از پشت پاها بر زمينِ آهنين و آتشين كوبيده، برهنه و عريان، گِريَنده و نالان، كه شعله‏هاي آتش الوان از چشم و گوش و دهانش سر بر آورده و دو دستش چون اهل قبور به پهلو و كنارش كشيده و از درازي تا كف اقدام رسيده. و از دست راست به جاي انگشت ششم و زيادش ماري تيره و بدنهاد روييده و از بند پا تا گردنِ درازش، چنان پيچيده كه تمام بدنش را پوشيده

 

«* وقایع الایام صفحه 65 *»

و دهان بر دهانش همي نهاده و هي زبانش را كشيده و گزيده و رها نموده و به همين نهج بر تكرار افزوده.

و عجب‏تر از آن‏كه مارش به شكلي چون هزار پا ديده كه از تمامي بدنش به جاي پاها عقرب‏ها روييده كه جمله به مقتضاي طبيعت به كار خود مشغول و اذيّت و آزارش را با نيش و دُم همچو مأمورانِ معذور، معمول مي‏داشتند. و ذلك عبرة لمن اعتبر.»

روز دهم

¬ حضرت رسول9 در سن 25 سالگي با حضرت خديجه ازدواج نمودند.

¬ در سال 1239 هجري مولاي بزرگوار مرحوم آقاي حاج ميرزا محمد باقر شريف طباطبايي (اعلي اللّه مقامه) در قريه‏ي قهي متولد شدند.

¬ در سال هشتم تولد رسول اللّه9، حضرت عبدالمطلب در مكه از دار دنيا رحلت نمودند.

¬ در سال دهم هجري وفات حضرت ابراهيم فرزند رسول اللّه9ذكر شده است.

روز دوازدهم

¬ در سال 227 هجري معتصم خليفه‏ي عباسي به درك واصل شد.

 

«* وقایع الایام صفحه 66 *»

¬ در سال 241 احمد بن حنبل كه چهارمين امام اهل سنت مي‏باشد به درك واصل شد. (نسبت احمد بن حنبل به ذي‏الثدية رئيس خوارج منتهي مي‏شود.)

روز چهاردهم

¬ در سال 64 هجري يزيد پليد در سن 37 سالگي به درك واصل شد و مدت خلافت جائرانه‏ي آن ملعون سه سال و نه ماه بود. (عليه لعنة اللّه و الملائكة و الناس اجمعين.)

¬ مختار بن ابو عبيده‏ي ثقفي به حكومت رسيد و مدت خلافت وي را حدوداً 12 سال گفته‏اند.

روز هفدهم

¬ در سال عام الفيل در روز جمعه وقت طلوع فجر ولادت با سعادت حضرت خاتم الانبياء محمد بن عبد اللّه9 انجام شد.

¬ در سال 83 هجري ولادت حضرت امام جعفر صادق7 واقع شد. والده‏ي ماجده‏ي آن حضرت ام‏فروه دختر قاسم بن محمد بن ابي بكر است.

 

«* وقایع الایام صفحه 67 *»

شب بيست و دوم

¬ مميت الدين اعرابي به درك واصل شد.

روز بيست و ششم

¬ خلقت حضرت آدم ابوالبشر7 تمام شد.

¬ در سال 41 هجري حضرت امام حسن7 با معاويه ملعون صلح كردند.

٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭

 

مسـأله

¬ روز هفدهم ربيع الاول روز تولد حضرت رسول9 است. پس كسي‏كه در آن روز روزه بگيرد از براي اوست ثواب شصت سال روزه.

(كفاية المسائل)

 

«* وقایع الایام صفحه 68 *»

Gوقايع تاريخي ماه ربيع الثانيS

 

روز ششم

¬ در سال 125 هشام بن عبدالملك مروان در سن 53 سالگي در «رصافه قنسرين» به درك واصل شد. آن لعين نزديك 20 سال سلطنت داشت.

روز هشتم

¬ در 8 يا 10 ربيع الثاني سال 231 يا 232 ولادت مسعود حضرت عسكري7 در مدينه‏ي منوره واقع گرديد. نام گرامي آن سلاله‏ي پاك رسالت «حسن» و كنيه‏ي مباركش «ابو محمد» است.

از القاب آن بزرگوار «الهادي، السراج، العسكري» شمرده شده است. اما لقب «عسكري» در ظاهر امر، به آن جهت بود كه محل سكونت آن امام معصوم و پدر بزرگوارشان در شهر «سُرّمن‏رأي»، در محله‏ي عسكر (قرارگاه لشگر) واقع بود، به اين سبب آن دو بزرگوار به لقب عسكري شهرت پيدا كردند. اين دو امام نيز به «ابن‏الرضا» معروف بودند.

مادر گرامي آن حضرت امّ‏ولدي بود به نام «سوسن، حُدَيثه، سليل».

مدت كوتاه زندگاني آن حضرت به سه دوره تقسيم مي‏گردد:

 

«* وقایع الایام صفحه 69 *»

1 ـ  تا حدود چهار سالگي (به قولي تا 13 سالگي) از عمر شريف خود را در مدينه به سر بردند.

2 ـ  پس از كوچ كردن از مدينه، تا 22 يا 23 سالگي در ايام امامت پدر بزرگوارشان در «سرمن‏رأي» زيست فرمودند.

3 ـ  بعد از شهادت پدر بزرگوارشان مدت شش سال دوران امامت آن حضرت بود. در اين مدت آن بزرگوار مابين خود و شيعيان نايب خاص تعيين فرمودند. كه ايشان اولين نايب حضرت بقية اللّه (عجل اللّه فرجه) نيز به شمار مي‏آيند و «عثمان بن سعيد عمروي» نام داشتند.

حضرت عسكري7 در ايامي كه در سرمن‏رأي اقامت داشتند زماني (غير معين) را در حبس و زندان حكومت ستم‏پيشه به سر بردند. سرانجام در سن 28 يا 29 سالگي در حكومت جائرانه‏ي «معتمد عباسي» به شهادت رسيدند. تا آن‏كه فرزند دلبندشان، حضرت صاحب الزمان7 بر آن بزرگوار نماز خوانده و با دست مبارك خود، ايشان را در خانه‏ي آن بزرگوار در جوار پدرشان حضرت هادي7 دفن نمودند.

امام عسكري (صلوات اللّه عليه) دو برادر داشتند. يكي به نام «ابوجعفر، محمد بن علي7» كه ايشان شخصيتي بس شريف و صاحب منزلت بودند. به ساني كه امام هادي7 به امامت او اشاره فرمودند اما آن

 

«* وقایع الایام صفحه 70 *»

بزرگوار در زمان حيات پدرشان از دنيا رحلت كردند. امام هادي7فرمودند: براي خداوند درباره‏ي ابوجعفر بدا حاصل شد و ابومحمد (امام عسكري7) به جاي وي براي اين منصب قرار داده شد، هم‏چنان كه براي خداوند بدا حاصل شد در اسماعيل (فرزند امام صادق7) پس از آن‏كه امام، او را براي اين مقام، نصب فرموده و معرفي كرده بودند.

قبر مطهر آن بزرگوار در يك فرسخي سامراء واقع است كه به واسطه‏ي كرامات بسيار، مورد علاقه‏ي وافر و توجه خاص عرب‏ها و شيعيان عراق بوده و به نام سيد محمد معروف مي‏باشد. (اللهم ارزقنا طوف قبره)

برادر ديگر امام7، «جعفر» نام داشت كه در نزد شيعيان معروف به «جعفر كذاب» بود.

روز دهم

¬ وفات حضرت معصومه (سلام اللّه عليها) در سال 201 هجري قمري.

¬ به توپ بستن گنبد مطهر حضرت امام رضا7 توسط عمال روسيه در سال 1330 قمري.

روز چهاردهم

¬ در اين روز سال 66 «مختار بن يوسف ثقفي» به خون‏خواهي امام

 

«* وقایع الایام صفحه 71 *»

حسين7 قيام نمود.

شب بيست و سوم

¬ در سال 289 «معتضد عباسي» خليفه‏ي 16 عباسي به هلاكت رسيد.

 

«* وقایع الایام صفحه 72 *»

Gوقايع تاريخي ماه جمادي الاوليS 

 

روز اول

¬ در اين روز، سال 193 هارون الرشيد (لعنة اللّه عليه) در طوس به هلاكت رسيد.

روز چهارم

¬ در اين روز، سال 763 معتضد عباسي هلاك شد.

روز پنجم

¬ در سال 5 هجرت، در اين روز ولادت حضرت زينب (سلام اللّه عليها) واقع گرديد. در اين وقت، رسول اكرم9 در سفر بودند چون بازگشتند و قنداقه‏ي آن بزرگوار را به دست مبارك آن حضرت دادند، گريستند سپس او را زينب نام نهادند.

روز دهم

¬ در اين روز سال 36 واقعه‏ي جنگ جمل روي داد و سبب پيدايش

 

«* وقایع الایام صفحه 73 *»

اين جنگ از پيمان‏شكني و نكث بيعت «طلحه» و «زبير» شروع شد كه به دست‏ياري عايشه (لعنة اللّه عليها) آن جنگ را بر پا ساختند. در آن جنگ از اصحاب اميرالمؤمنين7 5 نفر و از اصحاب جمل 13 نفر كشته شدند.

روز سيزدهم

¬ در اين روز بنابر قول 75 روز شهادت مظلومانه‏ي حضرت صديقه‏ي كبري، فاطمه‏ي زهرا3 واقع شد.

روز پانزدهم

¬ در اين روز «محمد بن ابي‏بكر» به دستور «معاويه لعنة اللّه عليه» به دست «عمرو عاص لعنة اللّه عليه» به شهادت رسيد. سپس بدن وي را در پوست حماري كرده، آن را آتش زدند. و اين حادثه باعث حزن و اندوه بسيار اميرالمؤمنين7 گرديد.

¬ در اين روز «بصره» به دست اميرالمؤمنين7 فتح گرديد.

¬ در اين روز «وليد بن عبدالملك مروان لعنة اللّه عليه» به هلاكت رسيد.

¬ در اين روز، سال 38 هـ ش ـ به روايت برخي از محدثين ـ ولادت با سعادت حضرت «علي بن الحسين7» در مدينه‏ي منوره واقع گرديد.

 

«* وقایع الایام صفحه 74 *»

والده‏ي ماجده‏ي آن حضرت «شهربانو» دختر «يزدگرد» پادشاه عجم بود. آن بزرگوار 2 سال با جد خود اميرالمؤمنين7 و 12 سال با عموي خويش حضرت مجتبي7 و 23 سال با پدر بزرگوارشان به سر بردند. دوره‏ي امامت آن حضرت 34 يا 37 سال به طول انجاميد و سرانجام در سن 57 يا 59 سالگي دار فاني را وداع فرمودند. البته ولادت آن حضرت در 6 شعبان نيز وارد شده است.

 

«* وقایع الایام صفحه 75 *»

Gوقايع تاريخي ماه جمادي الثانيS 

 

روز دوم

¬ در اين روز سال 193 «هارون الرشيد» در طوس در قريه‏ي سناباد به درك واصل شد و مدت حكومتش 23 سال و كسري طول كشيد.

روز سيزدهم

¬ وفات جناب ام‏البنين3، مادر حضرت ابالفضل العباس7 در سال 64 قمري.

روز پانزدهم

¬ در سال 73 «عبداللّه بن زبير» به دستور «عبدالملك مروان» به سر كردگي «حجاج» ملعون در مكه به قتل رسيد. «عبداللّه» فرزند «زبير بن عوام بن خويلد اسدي» بود. وي مردي بخيل و لئيم و بدخلق و حسود بود. و با اميرالمؤمنين7 نهايت عدوات داشت و چهل روز خطبه خواند و صلوات بر رسول اكرم9 را كه در خطبه بايد ذكر شود ترك كرد؛ و گاه گاهي در خطبه‏هاي خود سبّ اميرالمؤمنين7 مي‏نمود.

 

«* وقایع الایام صفحه 76 *»

روز بيستم

¬ در اين روز سال پنجم بعثت، سال 45 عام‏الفيل در روز جمعه ولادت با سعادت اختر تابان عصمت و طهارت حضرت صديقه‏ي كبري فاطمه‏ي زهرا3 در مكه‏ي معظمه واقع شد. آن بزرگوار مدت هشت سال به همراهي پدر بزرگوار خود در مكه زيست فرمود سپس به مدينه هجرت نمود و پس از دو سال رسول خدا9 آن مخدره را در روز اول ذي‏القعده به امر الهي به عقد اميرالمؤمنين7 در آوردند؛ در سن دوازده سالگي فرزند ايشان حضرت امام مجتبي7 ولادت يافتند. و حضرت هيجده سال داشتند كه پيامبر اكرم9 از دنيا رحلت نمودند. براي آن حضرت نزد خداوند «9» نام است: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدّثه، زهرا.

روز بيست و دوم

¬ بنا به نقلي در سال 13 «هـ ق» ابوبكر بن ابي‏قحافه به درك واصل شد. ولادت آن ملعون دو سال و چهار ماه بعد از عام‏الفيل در مكه‏ي معظمه واقع شد. درباره‏ي اسم او چند قول است كه قول معتبر و صحيح آن است كه شيخ بزرگوار اعلي اللّه مقامه مي‏فرمايند: نام ابوبكر در ابتداء «عبدالعزي» و كنيه‏اش «ابوالفضيل» بود. تا آن‏كه در اسلام رسول خدا9

 

«* وقایع الایام صفحه 77 *»

نامش را به «عبداللّه» و كنيه‏اش را به «ابي‏بكر» مبدّل ساختند. مادرش ام‏الخير سلمي دختر صخر بن عامر بن كعب بود. پس از رحلت پيامبر اكرم9 در سن شصت و سه سالگي و به قولي شصت و پنج سالگي به درك واصل شد.

مدت خلافت جائرانه‏ي پر شوم و مظلمه‏اش دو سال و كمي بود. و چون به درك واصل شد به ظاهر در جوار قبر پيامبر9 او را در خاك كردند، ولي امام صادق7 درباره‏ي او و رفيقش دومي ملعون فرمودند: اِنَّهما لَم‏يبيتا مَعَه9 الاّ ليلةً ثُمَّ نُقلا اِلي وادٍ يُقالُ لَها وادِ الدُودِ. آن دو نبودند با پيامبر9 مگر يك شب سپس از آن‏جا به وادي و درّه‏اي نقل داده شدند كه وادي دود گفته مي‏شود.

روز بيست و ششم

¬ در سال 1320 هـ ق مرحوم «حاج ميرزا حسين نوري;» صاحب مستدرك الوسايل در سن شصت و شش سالگي فوت نمود و در صحن نجف اشرف (در ايوان سوم) او را به خاك سپردند.

روز بيست و هفتم

¬ به نقلي در سال 254 شهادت «حضرت هادي7» واقع شد. نام

 

«* وقایع الایام صفحه 78 *»

آن حضرت «علي» و كنيه‏ي مباركشان «ابوالحسن» بود و چون اين كنيه براي بعضي از ائمه: بوده ايشان را «ابوالحسن ثالث» مي‏گويند. آن حضرت در سال 212 يا 214 در قريه‏ي «صريا» در نزديكي مدينه‏ي منوره در روز جمعه نيمه‏ي ذي‏حجه ولادت يافتند.

 

«* وقایع الایام صفحه 79 *»

Gوقايع تاريخي ماه رجب المرجّبS 

 

روز اول

¬ طبق مشهور ولادت حضرت باقر7 ذكرشده و در واقع سوم صفر است. به دليل دعاي مروي از حضرت حجت عجل اللّه فرجه: «اللهم اني اسئلك بالمولودين» كه در اين دعا ولادت حضرت جواد و حضرت هادي7 ذكر شده است.

روز دوم

¬ در اين روز يا روز پنج رجب سال 212 يا 214 روز سه‏شنبه، «حضرت هادي8» در سرزمين «صريا» كه از حومه‏ي مدينه‏ي منوره بود، ولادت يافتند. مادر گرامي آن حضرت امّ‏ولدي بود به نام «سمانه مغربيه» معروف به «ام‏الفضل».

روز سوم

¬ در اين روز «حضرت هادي7» در سال 254 قمري به شهادت رسيدند.

 

«* وقایع الایام صفحه 80 *»

روز دهم

¬ در سال 195 در مدينه‏ي منوره شب جمعه «حضرت جواد الائمه7» ديده‏ي حق‏بين خود را به اين جهان گشودند.

روز دوازدهم

¬ در سال 32 «عباس بن عبدالمطلب» عموي پيامبر اكرم9 وفات كرد و پسرش عبداللّه وي را در بقيع به خاك سپرد.

¬ روز ورود اميرالمؤمنين7 به كوفه و انتخاب آن شهر به مقر حكومت در سال 36 قمري.

روز سيزدهم

¬ مشهور است كه در اين روز، سال سي‏ام عام‏الفيل، ولادت «حضرت علي7» واقع شده است. ولي اين قول جز شهرت گزافي بيش نيست و روايتي كه از «امام صادق7» درباره‏ي ايام ولادت آن حضرت موجود است، آن را در ماه ذي‏حجه تثبيت مي‏نمايد و همين روايت در اين مورد براي شيعه‏ي پيرو كافي است.

¬ اما نظر به اين‏كه ولادت «شيخ اجل اوحد احمد بن زين‏الدين احسائي اعلي اللّه مقامه» در سال 1166 در سرزمين «احساء» در ماه رجب

 

«* وقایع الایام صفحه 81 *»

واقع شده و روز آن نامعلوم است، سه روز 12، 13 و 14 اين ماه را به عنوان بزرگداشت ايام ولادت آن بزرگوار جشن مي‏گيريم.

روز پانزدهم

¬ در اين روز شهادت «حضرت زينب3» در سال 63 هجرت در نزديكي دمشق واقع شد.

¬ در اين روز، سال 10 هجرت پس از گذراندن مدت 4 سال در شعب ابي‏طالب7 و تحمل مشقات بسيار، حضرت پيامبر9 و جماعت مسلمانان از آن رهايي يافتند.

¬ در اين روز، سال 2 هجرت، قبله از بيت‏المقدس به سوي مكه‏ي معظمه تحويل يافت. هنگامي كه پيامبر9 نماز ظهر را مي‏خواندند، جبرئيل در ركعت دوم آمد و روي آن حضرت را به سوي مكه برگردانيد و اصحاب نيز به متابعت آن حضرت رو سوي كعبه نمودند.

¬ در سال 60 معاوية بن ابي‏سفيان لعنة اللّه عليهما در سن 80 سالگي به درك نيران واصل شد. دوران حكومت و خلافت بيدادگر آن پليد 20 سال به طول انجاميد.

روز هفدهم

¬ در اين روز و به قولي در روز سيزدهم، سال 218 عبداللّه بن

 

«* وقایع الایام صفحه 82 *»

هارون ملقب به «مأمون لعنة اللّه عليه» در طوس به درك واصل شد.

روز هيجدهم

¬ در اين روز سال 9 هجرت «ابراهيم» فرزند پيامبر اكرم9از دنيا رحلت فرمود. براي پيامبر اسلام9 فرزنداني بود كه هفت تن ايشان از «حضرت خديجه3» بودند و فرزند ديگرشان، «ابراهيم» از «ماريه‏ي قبطيه» بود. با آن‏كه آن حضرت 19 زن داشتند و در هنگام رحلت از دنيا 9 همسر برايشان بود، اما جز اين دو بزرگوار، كسي ديگر از آن حضرت صاحب نسل و ذريّه نبود.

روز بيست و سوم

¬ در اين روز جراح بن سنان اسدي در تاريكي هاي مدائن خنجر مسمومي به ران مبارك حضرت مجتبي7 وارد آورد كه تا استخوان آن حضرت، كاري افتاد؛ آن‏سان كه تاب از وجود امام برد و دست به گريبان او شده، هر دو به زمين افتادند. پس دوستان حضرت آن ملعون را به درك واصل كردند و امام7 در نزد والي مدائن؛ سعد عموي مختار ثقفي مداوا نمودند.

 

«* وقایع الایام صفحه 83 *»

روز بيست و چهارم

¬ در اين روز سال 7 هجرت به دست مشكل‏گشاي حضرت اميرالمؤمنين7 مرحب يهودي، تكاور و يكه‏تاز سپاه اعداء، بر خاك تيره و تار درغلطيد و سر از تنش جدا شد و قلعه‏ي خيبر فتح گرديد.

روز بيست و پنجم

¬ در سال 183 يا 186 روز جمعه، 5 روز از ماه رجب مانده، «حضرت كاظم7» در حبس سندي بن شاهك يهودي لعنة اللّه به چند رطب زهرآلود اين دار فنا را وداع فرمودند. آن حضرت در سرزمين ابواء (منزلي بين مكه و مدينه) روز يك‏شنبه، 7 ماه صفر 128 يا 129 ديده به جهان گشود و پس از 35 سال، به منصب امامت رسيده و سرانجام در سن 54 يا 55 سالگي به شهادت رسيدند.

روز بيست و ششم

¬ در سال 10 هجرت سيد بطحاء «حضرت ابوطالب» وفات كرد و سبب حزن و اندوه فراوان پيامبر اكرم9 گرديد و چون با فاصله‏ي اندكي حضرت خديجه3 نيز از دنيا رحلت نمودند و بر غم آن حضرت افزود، آن سال را «عام‏الحزن» نام نهادند.

 

«* وقایع الایام صفحه 84 *»

روز بيست و هفتم

¬ روز «مبعث» از اعياد عظيمه است. در مثل اين روز، سال چهلم عام‏الفيل، «حضرت خاتم الانبياء9» به منصب نبوت و رسالت و تبليغ دين جاويد و آخرين شرايع، مبعوث گرديد.

روز بيست و هشتم

¬ روز حركت «امام حسين7» از مدينه به مكه در سال 60 قمري.

روز بيست و نهم

¬ وفات «حضرت خديجه3» در سه سال قبل از هجرت.

 

«* وقایع الایام صفحه 85 *»

Gبخش اعمالS

 

ادعـيـه

¬ حضرت رسول9 فرمودند: ماه رجب ما استغفار امت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را «اصبّ» مي‏گويند زيرا رحمت الهي در اين ماه بر امت من بسيار ريزش دارد. پس بسيار بگوييد: استغفر اللّه و اسئله التوبة.

¬ در هر صبح و شب اين ماه روايت شده 70 مرتبه بگويد: استغفر اللّه و اتوب اليه بعد دست‏ها را بلند كند و بگويد: اللهم اغفر لي و تب علي. پس اگر در ماه رجب بميرد، خدا از او راضي باشد و آتش او را مس نكند.

¬ نيز فرمودند: در اين ماه هزار مرتبه بگو: استغفر اللّه ذاالجلال و الاكرام من جميع الذنوب و الآثام.

¬ از رسول خدا9 نقل شده كه در اين ماه ده هزار مرتبه يا هزار مرتبه يا صد مرتبه «قل هو اللّه احد» بخوانند. خصوص در روز جمعه‏ي اين ماه صد مرتبه خواندن سوره‏ي «توحيد» سفارش شده است.

¬ حضرت سجاد7 در اين ماه شريف در سجده‏ي نمازهاي خود اين ذكر را قرائت مي‏فرمودند: عَظُمَ الذَنبُ من عبدك فَليَحسُنِ العفوُ من عندك.

 

«* وقایع الایام صفحه 86 *»

روزه‏هاي مستحبي

¬ ماه رجب ماه حضرت اميرالمؤمنين عليه صلوات المصلين است و روز اول آن روزي است كه حضرت نوح7 در آن به كشتي نشست؛ روزه‏ي آن مستحب است.

¬ كسي‏كه سه روز از اول ماه و سه روز از وسط و سه روز از آخر آن را روزه بگيرد، گناهان گذشته و آينده‏ي او آمرزيده شود.

¬ روز سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه، روزه‏ي آن مستحب است و فضيلت بسيار دارد.

¬ كسي‏كه در روز اول ماه رجب روزه بگيرد آتش جهنم به مسافت يك سال راه از او دور شود و كسي كه هفت روز از آن را، روزه بگيرد هفت درِ جهنم به روي او بسته خواهد شد و كسي‏كه هشت روزش را روزه بگيرد، هشت درِ بهشت بر او گشوده مي‏شود و كسي كه ده روز آن را روزه بگيرد، سؤال او اجابت خواهد شد و كسي‏كه پانزده روز آن را روزه بگيرد، هر چه بخواهد به او عطا شود و كسي‏كه بيست و پنج روزش را روزه بگيرد به او گفته شود عمل از سر گير و كسي‏كه سي روز آن را روزه بگيرد، منادي ندا كند اي بنده‏ي خدا گناهان تو آمرزيده شد، عمل از سر گير از براي آينده‏ي عمر خود.

¬ آن كس كه عاجز باشد از روزه گرفتن ايام ماه رجب، از براي هر روز قرص ناني به مسكين بدهد، ثواب روزه‏ي آنها را خواهد برد و كسي‏كه

 

«* وقایع الایام صفحه 87 *»

نداشته باشد هر روز اين تسبيح را بخواند: سبحان الاله الجليل. سبحان من لاينبغي التسبيح الاله. سبحان الاعزّ الاكرم. سبحان من لبس العز و هو له اهل.

 

نمازهاي مستحبي

¬ در شب اول ماه رجب بعد از نماز مغرب 20 ركعت نماز مستحب است، در هر ركعت بعد از حمد سوره‏ي توحيد بخواند.

¬ شب جمعه‏ي اول ماه رجب در ميان اوقات اين ماه، از فضيلت و اهميت خاصي برخوردار است. رسول اكرم9 در معرفي اين شب فرمودند: … شبي است كه ملائكه آن را «ليلة الرغائب» مي‏نامند به جهت آن‏كه چون ثلثي از آن بگذرد، ملكي در آسمان‏ها و زمين نمي‏ماند جز آن‏كه در كعبه و اطراف آن مجتمع مي‏شوند و خداوند بر آنها مطلع مي‏شود. پس مي‏فرمايد: اي ملائكه‏ي من هر چه مي‏خواهيد سؤال كنيد. پس عرضه مي‏دارند: اي پروردگار ما! خواسته‏ي ما اين است كه بيامرزي روزه‏داران ماه رجب را. پس خداوند عزّ و جلّ مي‏فرمايد: چنين است، اين حاجت شما برآورده شد. بعد حضرت اين نماز را دستور فرمودند (پس از آن‏كه پنج‏شنبه‏ي آن را روزه مي‏گيرد):

12 ركعت نماز مابين نماز مغرب و عشاء مي‏گزارد. پس 70 مرتبه مي‏گويد: اللهم صل علي محمد و آله. پس در سجده 70 بار مي‏گويد:

 

«* وقایع الایام صفحه 88 *»

سبوح قدوس رب الملائكة و الروح. بعد از سر برداشتن از سجده بگويد: رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلي الاكرم. پس در سجده‏ي دوم مانند سجده‏ي اول مي‏گويد و حاجت خود را مي‏طلبد كه برآورده خواهد شد.

¬ در ماه رجب 60 ركعت نماز دستور رسيده، در هر ركعت بعد از حمد 3 مرتبه سوره‏ي  «قل يا ايها الكافرون» و يك مرتبه سوره‏ي «قل هو اللّه احد».(در «مفاتيح‏الجنان» دعاي مختصري روايت شده است، جهت قرائت مراجعه شود.)

¬ در شبي از شب‏هاي ماه رجب دو ركعت نماز وارد شده است، به اين شكل كه در هر ركعت بعد از حمد 50 مرتبه سوره‏ي توحيد بخواند.

¬ شب نيمه‏ي ماه 12 ركعت نماز مستحب است و بعد از آنها 4 مرتبه هر يك از سوره‏هاي «حمد» و «قل اعوذ برب الفلق» و «قل هو اللّه احد» و «آية الكرسي» و 4 مرتبه «سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اكبر» را بخواند. بعد از آن بگويد: اللّهُ اللّهُ ربي لااُشْرِكُ به شيئاً ماشاء اللّه لا قوة الاّ باللّه العلي العظيم.

¬ هر مؤمني كه در ماه رجب 30 ركعت نماز به جا آورده، ده ركعت در روز اول ماه و ده ركعت در روز نيمه‏ي ماه و ده ركعت در روز آخر ماه، در هر ركعت بعد از حمد 3 مرتبه سوره‏ي «توحيد» و سوره‏ي «كافرون» بخواند، جميع گناهانش آمرزيده مي‏شود.

¬ شب 27 رجب 12 ركعت وارد شده، در هر ركعت 4 مرتبه «قل

 

«* وقایع الایام صفحه 89 *»

اعوذ برب الفلق» و «قل اعوذ برب الناس» و «قل هو اللّه احد»، بعد از آنها 4 مرتبه بگويد: لا اله الاّ اللّه و اللّه اكبر و الحمدللّه و سبحان اللّه و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه. پس هر چه بخواهد از خدا طلب كند.

¬ در روز 27 رجب، نيست مؤمني كه 12 ركعت نماز كند و چون از نمازها فارغ شد، از جاي خود حركت نكند تا 4 مرتبه سوره‏ي «حمد» بخواند و 4 مرتبه لا اله الاّ اللّه و اللّه اكبر و سبحان اللّه و لا حول و لا قوة الاّ باللّه را بگويد و 4 مرتبه بگويد: اللّه اللّه ربي لااُشرِكُ به شيئاً مگر هر چه از خدا طلب كند، خدا او را اجابت كند.

(نقل از كتاب كفاية المسائل با حذف بعضي از فضيلت‏ها و آثار مأثوره‏ي آنها)

¬ نماز ديگري كه فضيلت بسيار دارد به مناسبت، آن را يادآور مي‏شويم: از رسول خدا9 در روز جمعه‏ي ماه رجب، 4 ركعت نماز مابين ظهر و عصر روايت شده، در هر ركعت بعد از حمد 7 مرتبه «آية الكرسي» و 5 مرتبه «قل هو اللّه احد» سپس 10 مرتبه مي‏گويد: استغفر اللّه الذي لا اله الاّ هو و اسأله التوبة.              (نقل از بحارالانوار)

زيارات مستحبي

¬ مستحب است زيارت حضرت امام حسين7 در روز اول و در شب و روز نيمه‏ي ماه رجب.

 

«* وقایع الایام صفحه 90 *»

¬ زيارت حضرت اميرالمؤمنين7 در شب 27 رجب و زيارت حضرت رسول و اميرالمؤمنين صلوات اللّه عليهما و آلهما در روز 27 مستحب است.

 

غسل مستحبي

¬ در روز اول و روز نيمه‏ي ماه و روز آخر ماه و در شب و روز 27 ماه غسل مستحب است.

 

«* وقایع الایام صفحه 91 *»

Gوقايع تاريخي ماه شعبان المعظّمS 

 

روز اول

¬ در اين روز سال دوم هجرت (و به قولي روز آخر ماه) آيه‏ي مباركه‏ي «يا ايّها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم» نازل شد و روزه‏ي ماه مبارك رمضان فريضه شد.

¬ در اين روز سال 255 معتزّ ملعون، قاتل حضرت هادي7 به درك واصل شد.

روز سوم

¬ در اين روز (به نقلي روز 5) روز پنج‏شنبه سال 4 هجرت، ولادت سراسر سعادت حضرت سيدالشهداء7 در مدينه‏ي منوره واقع گرديد. ملائكه به فرمان پروردگار از آسمان به زير آمدند و به رسول اكرم9 بر ولادت اين نوزاد مبارك، تهنيت و تعزيت گفتند. از بدو طلوع اين اختر تابناك سپهر امامت، آثار يمن و بركت، (به بيان ديگر پرتو شفاعت) نمايان و جهانگير شد. در مثل چنين روزي فرشتگاني مانند: فطرس، دردائيل، صلصائيل به بركت قنداقه‏ي اين مولود، از تيرگي نافرماني و دوري از درگاه قرب الهي، خارج گرديدند و در آسمان اوج گرفته، بر تمام

 

«* وقایع الایام صفحه 92 *»

ملائكه مي‏باليدند كه آزادكرده‏ي حسينيم.

كنيه‏ي آن بزرگوار «ابوعلي» و اشهر «ابوعبداللّه» بود و از القاب شريف آن حضرت است: «رشيد»، «طيب»، «وفي»، «سيد»، «مبارك»، «سبط»، «التابع لمرضاة اللّه» و مشهور آنها «زكي» است و مي‏توان از مشهورترين آنها شمرد لقب «سيدالشهداء» را. آن حضرت در ميان معصومين:اگر نگوييم از هر جهت ممتاز بود، به اموري مختصّ بود از آن جمله اين‏كه از پستان هيچ زني حتي مادر مكرمه‏اش3  شير نياشاميد جز از ابهام يا زبان مبارك پيغمبر اكرم9. ديگر آن‏كه شش ماهه به دنيا آمد و جز حضرت يحيي7 كه آيتي از آن بزرگوار بود، كسي ديگر اين چنين ولادت نيافته و نخواهد يافت.

روز چهارم

¬ در سال 26 حضرت «اباالفضل العباس7» از مادر مكرمه‏اش حضرت «ام‏البنين» متولد شد. نام آن حضرت به گزينش اميرالمؤمنين7«عباس» بود و القاب نامي ايشان عبارت است از: «قمر بني‏هاشم»، «باب الحوائج»، «العبد الصالح»، «سقّاء» و «علمدار». از براي آن حضرت دو كنيه بود: «ابوالفضل» و «ابوالقِربَه». سن آن بزرگوار به هنگام شهادت 34 سال بود.

 

«* وقایع الایام صفحه 93 *»

روز پنجم

¬ در سال 38 (و به قولي 36 يا 37) روز جمعه (يا پنج‏شنبه يا دوشنبه) 5 شعبان (به قولي 9 شعبان يا 15 جمادي‏الاولي يا جمادي‏الثاني) حضرت سيدالساجدين7 ولادت يافتند و مدينه‏ي منوره مركز تجلي آن نور ايزدي گرديد. آن حضرت 2 يا 4 سال با جد خود اميرالمؤمنين7و 10 سال با عموي خود حضرت مجتبي7  و 10 سال هم با پدر خود زيست فرمود. دوران امامت آن حضرت 34 سال، و سن مبارك‏شان در وقت شهادت، 57 سال بود.

مادر آن حضرت امّ‏ولدي بود به نام «شاه‏زنان» يا «جهان‏شاه» دختر يزدجرد، پادشاه ايران. گفته شده كه حضرت امير7 او را «شهربانويه» نام نهادند. رسول خدا9 در عالم رؤيا آن كريمه‏ي جليله را به عقد فرزندشان حضرت ابي‏عبداللّه الحسين7 درآوردند. ديگر بار در خواب حضرت صديقه‏ي كبري فاطمه‏ي زهراء را زيارت نمود و به دست آن بزرگوار مسلمان شد. سپس آن حضرت او را از نزديكي ديدار و چگونگي ملاقات با فرزندشان، مخبر ساختند.

روز پانزدهم

¬ در سال 255 حضرت بقية اللّه في الارضين، امام عصر، محمد بن

 

«* وقایع الایام صفحه 94 *»

الحسن العسكري (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) شب جمعه مقارن با طلوع فجر صادق، جهان را به نور جمال بي مثالش، تابان و درخشان فرمود. و به اين سبب ديده‏هاي منتظران، در سراسر هستي، پر فروغ گرديد. مادر مكرّمه‏ي آن حضرت امّ‏ولدي بود به نام «مليكه» دختر يشوعا فرزند قيصر، پادشاه روم. ايشان را نيز «نرجس» يا «صقيل» مي‏ناميدند. آن مخدره از فرزندان «شمعون بن حمون صفا» وصي حضرت عيسي7بود. چون به سن 13 سالگي رسيد، شبي در خواب ديد كه حضرت خاتم انبيا و وصي و داماد آن بزرگوار حضرت علي بن ابي‏طالب با چند تن از امامان و حضرت عسكري: به قصر شاه تشريف فرما شده‏اند، و حضرت عيسي و شمعون وصي با بعضي از حواريون و جدّ آن جليله (قيصر دوم) در آن محفل حضور دارند. پس رسول اكرم7 از حضرت مسيح7 آن خاتون دو عالم را براي فرزندشان حضرت عسكري7خواستگاري فرمودند و در همان مجلس، عقد ازدواج را مابين‏شان برقرار ساختند. تا آن‏كه بار ديگر در خواب به دست سيده‏ي عالميان حضرت فاطمه‏ي زهرا3 به شرف اسلام مشرف گرديد. پس آن حضرت مژده‏ي ملاقات با فرزندشان را به او دادند.

اسم آن حضرت «محمد» و بنابر حديث مروي از حضرت باقر7«احمد و محمد و محمود» است.

 

«* وقایع الایام صفحه 95 *»

كنيه‏ي مباركش «ابوالقاسم» و القابش «مهدي»، «خاتم»، «منتظر»، «حجت»، «صاحب»، «منصور» و «قائم» است.

¬ در سال 329 چهارمين نائب خاص حضرت مهدي7«ابوالحسن علي بن محمد سمري (اعلي اللّه مقامه)» از دنيا رحلت فرمود و طبق توصيه‏ي آن حضرت كه از شش روز پيش به دست وي رسيده بود، بعد از خود نائب ديگري را تعيين نفرمود و به تعبير خود حضرت، «غيبت تامه» (غيبت كبري) شروع شد.

روز بيست و دوم

¬ محدّث معروف شيعي، محمد بن شهر آشوب (صاحب مناقب) فوت كرد.

¬ در سال 1288 مرحوم آقاي  حاج محمد كريم كرماني اعلي اللّه مقامه از دنيا رحلت نمود و در اين مصيبت جانسوز، آقا و مولايش «مهدي7» به سوك نشست. روز پنج‏شنبه 18 محرم 1225 در شهر كرمان ديده بر جهان گشود و به واسطه‏ي داشتن قابليت سرشار و خميره‏ي كمال، در اندك زماني جميع علوم متداوله از: ادبيات، فقه، اصول، رياضي و علوم غريبه و آنچه در نزد اساتيد بود فرا گرفت در حدي كه مانند يكي از ايشان يا برتر بود. در اين اثنا كه از سن شريف آن جناب 15 سال مي‏گذشت. پدر

 

«* وقایع الایام صفحه 96 *»

عالي مقدارش كه در امر تربيت و تعليمِ وي اهتمام تمام داشت، در سال 1240 از دنيا رحلت نمود. پس از اندي آوازه‏ي اوصاف سيد جليل او را دلباخته‏ي آن سرور نمود تا در سن 17 سالگي به شرف حضور آن عالم رباني سرفراز گرديد. پس از يك سال و نيم خدمت‏گذاري، چون به فرمان سيد خود عازم ايران شد، آن جناب كه پيوسته حرمت و تعظيم اين بزرگوار را منظور مي‏داشت، در آن وقت نيز تا خارج كربلا وي را بدرقه نمود و به هنگام وداع فرمود: به بلاد عجم مي‏روي و حال آن‏كه به احدي از علماء محتاج نيستي !!!.

پس از چند سال شوق ديدار سيد و استادش او را به ديار دوست كشانيد، مدت دو سال در محضر آن بزرگ دين به سر برد. سپس عازم حج شد و از آن جا به فرمان استاد براي هدايت و دستگيري مردم به ايران بازگشت. در سال 1259 به داغ رحلت و شهادت استاد مبتلا شد. از آن پس، غم‏ها و مصيبت‏ها از ناحيه‏ي منكران فضايل اهل‏البيت: به سويش سرازير شد. تا آن‏كه عاقبت در راه زيارت مولايش حضرت اباعبداللّه الحسين7در سه منزلي كرمان در قريه‏ي «تهرود» روز دوشنبه 22 شعبان، جان به جانان تسليم و به ديدار اوليايش شتافت.

روز بيست و سوم

¬ در 10 ربيع الاول 1239 در قريه‏ي قهي اصفهان نوزادي مبارك

 

«* وقایع الایام صفحه 97 *»

متولد شد. نامش «محمّد باقر» بود. چون به سن تعليم رسيد، پاره‏اي از علوم را در نزد پدر خويش كه از علماء و فضلاء آن زمان بود آموخت. سپس عازم اصفهان شد و در مدرسه‏ي «نيماورد» به ادامه‏ي تحصيل پرداخت. اما آنچه را كه به حسب سرشت و سرّ نهاني طالب بود، نزد احدي از آنان نيافت. تا آن‏كه بر طريقه‏ي شيخ احمد احسائي اعلي اللّه مقامه واقف گرديد و كتب ايشان را مطالعه مي‏كرد. پس صيت عالم كامل حاج محمد كريم كرماني اعلي اللّه مقامه دل از كَفَش ربود و سراسيمه و سر از پا نشناخته ديدارش را طلب مي‏نمود تا در شهر يزد اقتران نيّرين دست داد و سعادت بر سعادتش افزود. از آن جا عازم كرمان شد و در مدرسه‏ي ابراهيميه به تحصيل مدارج كمال پرداخت. تا زماني كه به امر استاد براي هدايت مردم و نشر حقايق دين، عازم «نائين» شد. چيزي نگذشت كه شهره‏ي آن آفاق گشت و ذكر اوصافش خور و بيابانك و جندق را نيز فراگرفت. و از آن زمان در آن نواحي ارادتمنداني نسبت به او پيدا شدند. پس از چند سال شور ديدار يار در دلش شعله‏ور شد، نزد استاد برگشت. و در آن جا بود تا گاهي كه مولايش به قصد عتبات از مسير اصفهان و همدان رهسپار آن ديار شد. آن بزرگوار نيز چون اطلاع بهم رسانيد با جمعي از دوستان عازم سفر شد و در منزل «جهرود» خارج شهر همدان تلاقي دست داد. پس مولاي كرماني اعلي اللّه مقامه پس از اظهار مسرت، به

 

«* وقایع الایام صفحه 98 *»

ياران همداني مژده داد كه وعده‏اي كه به شما دادم اينك خدا اسبابش را مهيا فرمود. سپس آن جناب را با تجليل و توصيف بسيار به سوي همدان گسيل داشت. اين جريان در سال 1283 واقع شد. آن بزرگوار متجاوز از سي سال در آن ديار پر ملال به نشر عقايد حقه و فضايل آل اللّه الاطهار پرداخت. عاقبت با برخورد با فاجعه‏ي اسفناك عيد فطر 1315، بنا به وظيفه‏ي الهي و تأسي به اوليايش، از ميان آن دژخيمان چپاولگر خائفاً يترقّب جاني به سلامت بيرون برد؛ اما چه جاني؟! و با چه روان پريشان و آشفته‏اي ؟! خدا مي‏داند. سرانجام در كنار پهنه‏ي سوت و كور كوير بار انداخت و به جهانيان نشان داد بي‏ارزشي دنيا و مجامع به ظاهر علمي آن را، و از آن طرف براي خاطر چند تن دين خواهِ حق‏جو، آن سرزمين را پناهگاه خويش ديد. در آن جا نيز لواء حمايت از قرآن و عترت را برافراشت. ديري نپاييد كه مولايش حضرت مهدي7 او را ندا كرد. پس در شب 23 شعبان 1319 بارگران مأموريت را به منزل رسانيد، و دعوت مولايش را لبيك گفت.(اعلي اللّه مقامه و رفع في الخلد اعلامه)

 

٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭

٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭

٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭

٭ ٭ ٭ ٭

 

فهرست

 

ماه مبارك رمضان··· 2

ماه شوال المكرم··· 14

ماه ذي القعدة‌الحرام··· 19

ماه ذي الحجة‌الحرام··· 30

ماه محرم الحرام··· 43

ماه صفر المظفّر··· 53

ماه ربيع الاوّل··· 62

ماه ربيع الثاني 68

ماه جمادي الاولي 72

ماه جمادي الثاني 75

ماه رجب المرجّب··· 79

ماه شعبان المعظّم··· 91