احکام حج
اقتباسی از کتاب مبارک
کفایةالمسائل
«* احکام حج صفحه 3 *»
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمين و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرين
و لعنة الله على اعدائهم اجمعين
احكام حجّ تمتّع
(مقدمه 1)
«حجة الاسلام و احكام آن»
واجب است حج بر هر مكلف عاقل بالغ آزاد مستطيعي در عمر يكمرتبه.
حرام است ترك حج در صورت استطاعت.
حرام است تأخير انداختن حج و تسويف آن.([1]) و كسي كه تأخير بيندازد آن را تا بميرد خداوند عالم جلّشأنه او را يهودي يا نصراني در قيامت محشور نمايد.
«* احکام حج صفحه 4 *»
هرگاه كسي به مشقت و گدايي برود به حج كفايت نميكند حجي كه بجاآورده از حج واجب و واجب است بر او كه بعد از استطاعت باز حج رود.
كسي كه به نيابت از ديگري حج رود كفايت نميكند حجي كه به نيابت از ديگري بجاآورده از حجةالاسلام و واجب است بر او كه از براي خود حج كند اگر استطاعت يافت.
كسي كه به خدمتگزاري حج كند، حج او حجةالاسلام است و واجب نيست بر او كه حج رود اگر استطاعت يابد.
كسي كه استطاعت حج ندارد و ديگري متعهّد شود كه او را به حج ببرد، يا او را به حج بفرستد و مخارج او را در هر صورت بدهد، واجب است بر او كه قبول كند و مستطيع ميشود و هرگاه حج كرد كفايت ميكند او را از حجةالاسلام و واجب نيست بر او كه بعد از آن حج رود اگر استطاعت يابد.
كسي كه از براي حجةالاسلام رود و در بين راه فوت شود، پس هرگاه فوت او در حرم اتفاق افتد كفايت ميكند او را از حج و هرگاه فوت او پيش از دخول حرم اتفاق افتد ولي او بايد از براي او حج رود و اگر مالي دارد كسي را به نيابت اجير كنند از همانجا كه از براي او حج رود و زيادي مال او تركه او خواهد بود كه بعد از اداي دين و وصيت او، به ورثه او ميرسد.
كسي كه حجةالاسلام بر او واجب شده و حج نرفته فوت شود، پس اگر وصيت كرده كه از براي او حج روند به مقتضاي وصيت او مخارج نيابت بايد از اصل تركه او خارج شود.
«* احکام حج صفحه 5 *»
هرگاه كسي وصيت كند كه شخص معيّني از جانب او حج كند، بايد به وصيت او عمل كرد و همان شخص حج رود مگر آنكه عذري از براي آن شخص روي دهد كه به حج نرود، پس كسي ديگر بايد نيابت كند.
هرگاه كسي فوت شود و حجةالاسلام بر ذمه او است و وصيت نكرده باشد از براي حج و تركه او به قدر حجّه ميقاتيه باشد، از اصل تركه او بايد برداشته شود و مابقي مخارج اجير از ثلث مال او بايد خارج گردد. و هرگاه از براي نيابت حج خود وصيت كرده باشد بايد به مقتضاي وصيت او از براي او نيابت كنند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 6 *»
(مقدمه 2)
«حج مستحب و احكام آن»
مستحب است حج رفتن اگرچه حجةالاسلام انجام شده باشد.
مستحب است مداومتِ رفتن حج و كسي كه سه سال متوالي حج رود مداومت حج كرده است.
مستحب است هر سال به حج رفتن اگرچه به خوردن نان و نمك بايد قناعت كرد.
مستحب است رفتن حج اگرچه به قرضكردن باشد و اگرچه شخص مديون باشد به شرط آنكه چيزي داشته باشد كه دين خود را از آن بدهد.
مداومت حج رفتن رفع ميكند فقر را و زياد ميكند مال را و طولاني ميكند عمر را و زياد ميكند اولاد را و عارض نميشود ناخوشي تب.
مستحب است كه تجّار هر وقت كه در تجارت سودي به ايشان ميرسد چيزي از آن سود را ذخيره كنند از براي مخارج حج خود تا در وقت رفتن بر ايشان دشوار و گران نباشد مخارج رفتن به حج.
مستحب است نيّت معاودت كردن به حج در هر حجي و نيّت معاودت به حج عمر را زياد ميكند و مكروه است ترك نيّت معاودت به حج و آن باعث كوتاهي عمر ميشود و عذاب را نزديك ميكند.
موفق نشدن به حج به جهت گناهي است كه از شخص صادر شده، پس بايد استغفار كند از آن گناه.
«* احکام حج صفحه 7 *»
مكروه است اشاره كردن به تعويق حج و ترك آن، و حرام است مانع شدن از رفتن حج اگر حج واجب باشد.
جايز نيست از براي فرزندان كه حج مستحبي بجاآورند مگر به اذن پدر و مادر ايشان و بدون اذن و رضاي پدر و مادر اگر حج مستحبي بجاآورند عاقّ والدين خواهند بود.
جايز نيست از براي زن كه حج مستحبي بجاآورد مگر به اذن شوهر خود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 8 *»
(مقدمه 3)
«شرايط حجةالاسلام و احكام آنها»
شرط است در واجب شدن حج، بلوغ و عقل و آزاد بودن و صحّت بدن و توانايي رفتن و توان مالي از براي مخارج سفر.
استطاعت در توان مالي اين است كه شخص مكلف مخارج رفتن و برگشتن و مخارج كساني كه واجبالنفقه او هستند داشته باشد و راه درآمدي به قدر كفايت خود و كفايت واجبالنفقه خود در مراجعت داشته باشد، خواه آن راه درآمد زراعت و تجارت يا كسبي و كاري باشد كه او را و واجبالنفقه او را كفايت كند.
شرط نيست در واجب شدن حج بر زن اذن شوهر او بلكه چون مستطيع شد به حسب مال و حال واجب است بر او كه به حج برود اگرچه شوهر او او را اذن ندهد.
زني را كه شوهرش طلاق داده ميتواند در بين عده حجةالاسلام را بجاآورد.
زني كه شوهر او فوت شده ميتواند در بين عده هر حجي بجاآورد.
شرط است در صحت حج مختون بودن، پس كسي كه مسلمان شود و بخواهد حج رود بايد پيش از حج او را ختنه كنند و بعد از آن حج رود.
كسي كه مستطيع شد و حج نرفت، گناهكار است و واجب است بر او كه به حج برود اگرچه بعد از استطاعت فقير شود. پس به هر مشقتي باشد بايد حج رود و حيا نكند.
«* احکام حج صفحه 9 *»
دَين مانع حج نيست اگر دَين مؤجَّل باشد، يا آنكه طلبكار راضي باشد و توان مالي باشد كه بعد از مراجعت اداي دين از آن بشود.
از براي پدر جايز است كه مال اولاد صغير خود را بردارد و به حج برود و بعد از مراجعت دين خود را ادا كند.
اراده تزويج و زنگرفتن مانع حج نيست و هرگاه كسي تزويج را مقدّم داشت و بعد نتوانست به حج برود، حج بر او واجب شده پيش از تزويج و واجب است بر او كه به هر مشقتي باشد به حج رود.
كسي كه بدون استطاعت حج رود و بعد از آن مستطيع شود كفايت نميكند او را حجي كه كرده اگرچه مكرر حج كرده باشد. پس بعد از استطاعت بايد حجةالاسلام را بجاآورد.
كسي كه فوت شود و تركه او به قدري باشد كه بتوان با آن حج كرد و بيشتر از مخارج يك حجي نباشد، تركه او مال وارث او است و نبايد وارث را از آن منع كرد و تركه را صرف حج كرد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 10 *»
«مسائل متفرقه»
ــ كسي كه موقع اسمنويسي براي حجّ وجه آن را دارد و اطمينان عادي هم دارد كه هنگامي كه شماره او اعلام ميشود توان مالي و حالي دارد كه حجّ رود و حج واجب هم نرفته است بر او واجب است كه براي اسمنويسي اقدام نمايد.
ــ كسي كه وجه اسمنويسي براي حجّ را دارد و اطمينان عادي هم دارد كه هنگامي كه شماره او اعلام ميشود توان مالي نخواهد داشت ولي ميتواند قرض كند و آن را به طور اقساط و به راحتي بپردازد، بر او واجب است كه براي اسمنويسي اقدام كند و اگر آنطوري كه گمان ميكرد برايش فراهم نشد يا شرايط ديگر استطاعت را نداشت، حجّ رفتن بر او واجب نيست.
ــ كسي كه در هنگام اسمنويسي وجه آن را ندارد ولي اطمينان عادي دارد كه اگر قرض كند ميتواند آن را به راحتي بپردازد و يا اطمينان عادي دارد كه بعد از وقت اسمنويسي متمكّن خواهد شد، بايد براي اسمنويسي اقدام كند.
ــ كسي كه حج واجب نرفته باشد و هنگام اسمنويسي توان حالي و مالي داشته و اقدام كرده ولي هنگامي كه شماره او را اعلام ميكنند توان حالي ندارد و به صحّت يافتن خود در سالهاي بعد هم اميد ندارد، بايد براي خود نائب بگيرد. و اگر توان مالي ندارد و به وجهي هم كه براي اسمنويسي
«* احکام حج صفحه 11 *»
پرداخته نيازمند نيست، بايد حجّ رفتن را تأخير اندازد و سال بعد اگر متمكّن شد حجّ رود و اگر اطمينان عادي دارد كه براي سالهاي بعد هم متمكّن نخواهد شد، ميتواند فيش خود را برگرداند.
ــ كسي كه اسم نوشته و هنگام اعلام، توان حالي ندارد كه حجّ رود ولي به صحّت خود براي سال بعد و يا سالهاي بعد اميد دارد، بايد تأخير اندازد و هر سالي كه توان حجّ رفتن را داشت، حجّ رود، در صورتي كه حجّ واجب نرفته باشد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 12 *»
(مقدمه 4)
«نيابت حجّ و احكام آن»
ثواب حج نائب از دهقسمت، نُهقسمت از براي خود اوست و يكقسمت از براي منوبٌعنه است.
نائبي كه حج ميكند از براي غير بايد حج واجبي بر ذمه خود او نباشد.
مرد از جانب مرد و زن، و زن از جانب مرد و زن ميتواند نيابت كند در حجرفتن بشرط آنكه مسائل حج را بداند.
مستحب است كه نائب حج كسي باشد كه پيش از نيابت، حج كرده باشد تا بابصيرت باشد در حجكردن.
مستحب است كه مرد به نيابت مرد، و زن به نيابت زن حج كنند هرگاه مسائل حج را بدانند.
مكروه است كه مرد و زني كه حج نكردهاند به نيابت غير حج كنند چراكه بصيرت در مسائل حج به طور سزاوار ندارند.
كسي كه ناخوشي يا پيري يا دشمني مانع اوست از سفركردن و به حسب مال استطاعت دارد، واجب است بر او كه در حال حيات خود كسي را نائب خود قرار دهد و او را بفرستد به حج كه از جانب او حج رود.
كسي كه حج واجبي بر ذمه او هست و خود بجانياورده واجب است بر او كه وصيت كند كه كسي به نيابت او حج كند. و اگر وصيت نكرده كه حجي از جانب او بجاآورند، واجب است بر ورثه و اولياي او كه حجي به
«* احکام حج صفحه 13 *»
نيابت او بجاآورند يا خود ايشان و يا كسي را اجير كنند و بفرستند كه او به نيابت حج بجاآورد.
جايز نيست از براي نايب بيش از يكحج در يكسال از براي يكنفر.
مستحب است حجكردن و ساير عبادات را بجاآوردن از براي ائمه طاهرين سلاماللّه عليهم اجمعين.
مستحب است طوافكردن و نماز طواف بجاآوردن از براي ائمه طاهرين سلاماللّه عليهم اجمعين.
بعد از حج و بعد از طواف واجب مستحب است هديهكردن ثواب آنها از براي ائمه طاهرين سلاماللّه عليهم اجمعين.
مستحب است حج و طوافكردن از براي مؤمنين و مؤمنات خصوص از براي اقارب و اوليالارحام.
مستحب است شريككردن در ثواب حج و طواف و ساير عبادات جمع بسياري را از مؤمنين و مؤمنات و جميع مؤمنين و مؤمنات را زنده و مرده ايشان.
مستحب است بعد از اداي مناسك، طوافكردن كعبه هفت دور و بعد دوركعت نماز طواف بجاآوردن و خواندن اين دعا اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الطَّواف وَ هاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ عَنْ اَبي وَ عَنْ اُمّي وَ عَنْ زَوْجَتي وَ عَنْ وُلْدي وَ عَنْ حامَّتي وَ عَنْ اَهْلِ بَلَدي حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ اَبْيَضِهِمْ وَ اَسْوَدِهِمْ و اگر كسي چنين كند و بعد از مراجعت به هركه بگويد كه من از براي تو طواف كردم و نماز كردم، راست گفته است.
«* احکام حج صفحه 14 *»
اگر نائبي كاري كرد كه موجب كفاره شد، يا موجب شد كه در سال آينده حج رود، ذمه او مشغول ميشود و بايد كفاره بدهد يا در سال آينده حج بجاآورد و ذمه منوبٌعنه بريء ميشود.
جايز است نايب تبرّعاً حج كند از براي ديگري و ذمه او بريء ميشود هرگاه حج واجبي بر ذمه او باشد، چنانكه جايز است كه نايب تبرّعاً قضاي نماز و روزه و ساير اعمال خير را از براي كسي بجاآورد و به طور كلي تبرّع براي هر مؤمني از براي هر مؤمني جايز است.
مستحب است از براي نايب كه اسم منوبٌعنه را ياد كند خصوص در وقت ذبحكردن قرباني و بگويد: اَللّهُمَّ ما اَصابَني في سَفَري هذا مِنْ تَعَبٍ اَوْ بَلاءٍ اَوْ شَعْثٍ فَاَجِر فُلاناً وَ اَجِرْني في قَضائي.
كسي كه اسم منوبٌعنه را اشتباه كند، چيزي بر او نيست و كفايت ميكند همان قصد او.
كسي كه وصيت كند كه شخص معيّني به نيابت او حج رود، همان شخص معيّن بايد نايب او شود مگر آنكه آن شخص نيابت نكند، پس جايز است كه كسي ديگر نايب شود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 15 *»
(مقدمه 5)
«اقسام حجّ و اجمال احكام آنها»
حج سه قِسم است: اول حجّ اِفراد به اين صورت است كه شخص در يكي از ميقاتگاهها به قصد حج مُحرم ميشود. پس از ميقاتگاه در حال احرام ميرود تا آنكه در روز عرفه در عرفات وقوف بجاميآورد و در غروب آفتاب از عرفات كوچ ميكند و ميرود به مشعرالحرام و نماز مغرب و عشاء را در آنجا بجاميآورد و وقوف در آنجا بجاميآورد و در روز عيد ميرود به مني و جمره عقبه را رمي ميكند و بعد از آن تقصير مينمايد و قرباني از براي او نيست. پس بعد از تقصير ميرود به مكه معظمه و طواف ميكند از براي حج و بعد از طواف، نماز طواف را بجاميآورد و بعد از نماز، بين صفا و مروه سعي مينمايد و بعد از سعي برميگردد به مسجدالحرام و طواف نساء را بجاميآورد و بعد از طواف نساء، نماز طواف را بجاميآورد. پس حلال ميشود از براي او آنچه در حال احرام حرام بود بر او. پس در شب يازدهم برميگردد به مني و در ايام تشريق جمرات ثلاث را رمي ميكند و اعمال حج او به انجام ميرسد.
دوّم حج قِران و به اين است كه شخص در يكي از ميقاتگاهها مُحرم ميشود و قرباني را به همراه خود از ميقاتگاه ميبرد تا به مني در حال احرام و اين حج را حج قِران ميگويند زيراكه قرباني حجكننده قرين و همراه او است و فرق در ميان حج قِران و حج افراد همين است كه در حج قران
«* احکام حج صفحه 16 *»
قرباني به همراه دارد كه بايد در مني بكشد و در حج افراد به طور كلي قرباني ندارد.
سوّم حج تمتع به اين است كه شخص در يكي از مواقيت محرم ميشود به قصد عمره تمتع و ميرود به مكه معظّمه در حال احرام. پس به قصد عمره تمتع طواف كعبه ميكند و نماز طواف ميخواند و بعد بين صفا و مروه سعي ميكند و بعد از آن تقصير ميكند پس حلال ميشود از براي او آنجه حرام بود بر او در حال احرام و در مكه ميماند تا روز ترويه كه هشتم ذيحجه است. پس در روز ترويه در مكه معظمه محرم ميشود به قصد حج و تلبيه ميگويد و ميرود به عرفات و وقوف بجاميآورد در آنجا در روز عرفه از ظهر تا نزديك غروب، پس از عرفات برميگردد و در مشعرالحرام بيتوته ميكند و وقوف بجاميآورد از طلوع صبح تا طلوع آفتاب و بعد از وقوف ميآيد به مني در روز عيد و جمره عقبه را رمي ميكند و بعد از آن تقصير ميكند و بعد از تقصير قرباني ميكند و بعد از قرباني مراجعت ميكند به مكه معظّمه و طواف ميكند به قصد حج و بعد از طواف، نماز طواف را بجاميآورد و بعد از نماز طواف سعي در ميان صفا و مروه بجاميآورد و بعد از سعي ميان صفا و مروه برميگردد به مسجدالحرام و طواف نساء را بجاميآورد و بعد از طواف نساء نماز طواف را بجاميآورد و جميع چيزهايي كه بر او حرام بود در حال احرام از براي او حلال ميشود و بعد از آن برميگردد به مني در ايام تشريق كه يازدهم و دوازدهم و
«* احکام حج صفحه 17 *»
سيزدهم است و جمرات ثلاث را رمي ميكند و اين حج را حج تمتع ميگويند زيراكه بعد از عمره تا احرام از براي حج، حلال ميشود از براي حجكننده چيزهايي كه در حال احرام بر او حرام است و متمتع ميشود به آن چيزهاي حلال ولي عمره حج اِفراد و حج قِران بعد از حج است.
كساني كه از اهل مكه معظّمه و اطراف آن هستند كه از هر طرفي بيش از چهل و هشت ميل دورتر از مكه معظّمه نباشند، حجةالاسلام ايشان حج مفرد و حج قِران است و كساني كه بيش از چهل و هشت ميل از مكه معظّمه دورند تا اقصاي بلاد، حجةالاسلام ايشان حج تمتع است.
اهل بلاد بعيده به نذر و عهد و قسم ميتوانند كه حج افراد و حج قران بر خود واجب كنند و بجاآورند چنانكه حج مستحبي را ميتوانند كه به طور افراد و قران بجاآورند.
حج تمتع افضل است از حج قران و حج قران افضل است از حج افراد.
اهل بلاد بعيده از حج تمتع به حج افراد و حج قران به طور اختيار نميتوانند عدول كنند.
هرگاه زني به عمره تمتع محرم شود و چون وارد شود به مكه معظّمه حائض گردد و نتواند طواف و سعي از براي عمره بجاآورد زيراكه حيض مانع است و وقت حج هم تنگ شود و مهلت نداشته باشد كه صبر كند تا از حيض پاك شود و اعمال عمره را بجاآورد و بعد از آن مشغول به اعمال حج شود، پس واجب است بر او كه از حج
«* احکام حج صفحه 18 *»
تمتع به حج افراد عدول كند و برود به عرفات و وقوف بجاآورد و در مشعرالحرام بيتوته بجاآورد و در مني جمره عقبه را رمي كرده و بعد تقصير نمايد پس چون از حيض پاك شود غسل كند و طواف كند و سعي كند از براي حج اِفراد و در اين صورت قرباني بر او واجب نيست و بعد از حج، عمره مفرده بجاآورد.
هرگاه كسي به عمره تمتع محرم شود و چون وارد مكه معظّمه گردد وقت بر او تنگ شده و بترسد كه اگر طواف و سعي كند نرسد به عرفات در روز عرفه، واجب است بر او كه از حج تمتع به حج افراد عدول كند و بعد از آنكه حج را به طور افراد تمام كرد عمره مفرده بجاآورد و در اين صورت قرباني بر او واجب نيست.
هرگاه كسي به عمره تمتع محرم شد و مانعي از براي او بهمرسيد كه نتوانست در روز هشتم ذيحجه داخل مكه معظّمه شود ــ خواه آن مانع دشمني باشد يا ناخوشي باشد يا مانعي ديگر ــ واجب است بر او كه از حج تمتع به حج افراد عدول كند و قرباني بر او واجب نيست و بعد از حج افراد، عمره مفرده بجاآورد.
مستحب است كه احرام از براي حج در روز هشتم ذيحجه كه روز ترويه است واقع شود.
كسي كه در شب عرفه و يا در روز آن وارد مكه معظّمه شود، يا آنكه زن حائض در شب عرفه و يا در روز آن از حيض پاك شود، هرگاه به
«* احکام حج صفحه 19 *»
تعجيل طواف كنند و سعي كنند و تقصير كنند و خود را به عرفات برسانند در روز عرفه و اعمال عرفات و مشعر و مني و ساير اعمال را بجاآورند، حج تمتع را دريافتهاند.
كسي كه وقوف اضطراري عرفات و مشعرالحرام را دريابد و ساير اعمال بعد را بجاآورد حج تمتع را دريافته.
كسي كه در روز عرفه وارد شود، يا زني در روز عرفه از حيض پاك شود، يا مريضي مرض او برطرف گردد، يا ساير موانع او رفع شود و در اين صورتها نتوانند طواف و سعي و تقصير كنند و خود را به عرفات برسانند اگرچه در شب عيد باشد، واجب است كه از حج تمتع به حج افراد عدول نمايند و طواف و سعي نكنند و بروند به عرفات و حج افراد بجابياورند و بعد از آن عمره مفرده بجابياورند.
عمره حج تمتع بايد در ماههاي حج واقع شود و ماههاي حج ماه شوال و ذيقعده و ذيحجه است.
هر عمرهاي كه در غير ماه شوال و ذيقعده و ذيحجه واقع شود، عمره مفرده است و با آن عمره، حج تمتع نميتوان بجاآورد.
كسي كه در ماه شوال يا ماه ذيقعده يا ماه ذيحجه محرم شود و وارد مكه معظّمه گردد و طواف و سعي و تقصير نمايد و حلال شود بر او آنچه بر محرم حرام بود، بايد بماند در مكه معظمّه و از آنجا بيرون نرود تا زمان حج، پس در روز ترويه محرم شود از براي حج.
«* احکام حج صفحه 20 *»
هرگاه محرمي كه در يكي از اين سهماه محرم شد وارد مكه معظمه شود و ناچار شود كه بيرون رود از آنجا، پس اگر مُحِلّ نشده، با احرام برود و با احرام برگردد و تلبيه بگويد، و اگر مُحِلّ شده و بيرون ميرود پس اگر در همان ماهي كه بيرون ميرود برميگردد احرامي بر او نيست و هرگاه در ماهي ديگر برميگردد بايد محرم شود و تلبيه بگويد و با احرام داخل مكه معظمه شود و طواف و سعي و تقصير بجاآورد زيراكه از براي هر ماهي عمرهاي است و بعد از آن بماند تا زمان حج و در روز هشتم ذيحجه محرم شود از براي حج و عمره دوم او عمره تمتع او است و عمره اولي عمره مفرده خواهد بود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 21 *»
«حجّ تمتّع»
حج تمتع دو بخش دارد: عمره و حج
بخش اول: احكام عمره تمتع
مطلب اول: احرام از ميقات و احكام آن
از اطراف زمين بدون احرام در حال اختيار نميتوان داخل حرم و مكه معظمه شد مگر كساني كه اذن داده شدهاند. و آن موضعي را كه در آنجا بايد محرم شد ميقات ميگويند كه نبايد پيش از آن موضع محرم شد و نبايد هم بعد از آن موضع محرم شد مگر در پارهاي از احوال كه بيان خواهد شد.
ميقات اهل مدينه طيّبه و كساني كه از آن راه ميخواهند بروند به مكه معظّمه يعني موضعي كه بايد در آنجا محرم شوند «ذوالحَليفة» است كه مسجد شجره باشد.
ميقات اهل مغرب و اهل شام و مصر و كساني كه از آن راه ميخواهند بروند به مكه معظّمه «جُحفَه» است كه آن را مهيعه نيز ميگويند.
ميقات اهل يمن و كساني كه از آن راه ميخواهند بروند به مكه معظّمه «يَلَملَم» است.
ميقات اهل طائف و كساني كه از آن راه ميخواهند بروند به مكه معظّمه «قَرنالمنازل» است.
ميقات اهل نجد و اهل كوفه و كساني كه از راه نجد ميخواهند بروند به مكه معظّمه «عَقيق» است.
«* احکام حج صفحه 22 *»
مواقيت را رسولخدا9 تعيين فرمودهاند و هر موضعي را كه تعيين فرمودهاند از همان موضع بايد محرم شد.
كساني كه از راه مدينه طيبه ميخواهند به حج بروند و مرضي و ضعفي داشته باشند جايز است از براي ايشان كه از مسجد شجره بگذرند و در جُحفه محرم شوند به اميد رفع مرض و ضعف تا جحفه يا خوف شدت مرض و ضعف در احرام از مسجد شجره.
كسي كه فراموش كرد كه در ميقات محرم شود، يا نداند كه بايد محرم شود تا آنكه وارد حرم و يا آنكه وارد مكه معظّمه شود، پس هرگاه وقت باقي است بقدري كه برود به ميقات و برگردد و به حج برسد، بايد برگردد و در ميقات محرم شود و با احرام برگردد به مكه و هرگاه وقت تنگ است و ميترسد كه اگر برگردد به ميقات به حج نرسد، برگردد به حرم و از حرم بگذرد پس چون از حرم بيرون رفت محرم شود و با احرام برگردد به مكه. هرگاه اينقدر هم مهلت ندارد در مكه معظّمه محرم شود و اعمال را با احرام بجاآورد.
ميقات از براي اطفال ميقات ساير مردم است و هرگاه بر جان آنها بترسند در جحفه آنها را محرم كنند و هرگاه در آنجا هم خوفي باشد در بطنمـرّ و در عرج آنها را محرم كنند و هرگاه در آنجا هم خوفي باشد در فخّ كه چاهي است در يك فرسخي مكه معظّمه آنها را محرم كنند.
«* احکام حج صفحه 23 *»
هر احرامي كه پيش از رسيدن به يكي از مواقيت اتفاق افتد احرام شرعي نيست مگر احرام عمره رجبيه و نذر و شبه نذر.
چون حجكننده به يكي از مواقيت رسيد واجب است بر او كه محرم شود و بدون احرام در حال اختيار جايز نيست كه از ميقات بگذرد.
هرگاه كسي بر جان خود بترسد كه در ميقات محرم شود، پس احرام را به تأخير اندازد تا برسد به حرم، پس در حرم محرم ميشود.
كسي كه محرم شد پيش از آنكه برسد به يكي از مواقيت، اگر كاري انجام داد كه بر محرم حرام است چيزي بر او نيست و كفاره نبايد بدهد.
كسي كه از روي عمد از ميقات گذشت و محرم نشد، واجب است بر او كه برگردد و در آنجا محرم شود و با احرام برود به مكه معظّمه.
كسي كه در مكه معظّمه اقامه كرده و ميخواهد حج تمتع بجاآورد، بايد برود به يكي از مواقيت و در آنجا محرم شود از براي عمره تمتع براي حج تمتع.
مستحب است مهيا شدن از براي احرام پيش از احرام، به ناخنگرفتن و شاربزدن و زائلكردن موي زير بغل و موي ظهار و امثال آن را به تراشيدن و نوره كشيدن و تنظيف بدن و مسواك كردن.
جايز است خون گرفتن و حجامت كردن پيش از احرام هرگاه محتاج به آن شدند.
«* احکام حج صفحه 24 *»
مستحب است وافر كردن موي سر و ريش و نتراشيدن سر در ماههاي حج كه ماه شوال و ذيقعده و ذيحجه باشد از براي كسي كه اراده حج دارد و از دهم شوّال به بعد بيشتر تأكيد شده و از اول ذيقعده به بعد بيشتر تأكيد شده است.
مستحب است غسلكردن از براي احرام پيش از احرام.
اگر بعد از غسل ناقض وضوئي روي داد پيش از احرام، مستحب است اعاده غسل.
جايز است كه پيش از رسيدن به ميقات غسل كنند از براي احرام در ميقات.
اگر آب يافت نشد از براي غسل احرام، تيمم بدل از غسل مستحب است.
واجب است احرام بر كسي كه حج و عمره بر او واجب شده در ميقات هريك از آنها.
احرام شرط است در حج و عمره مستحبي.
واجب است در احرام واجب دو جامه احرام از براي مردان و شرط انعقاد هر احرامي است اگرچه مستحب باشد. كه يكي لنگي است كه از ناف تا زانو را بپوشاند و بهتر آنكه تا نصف ساق و تمام ساق را بپوشاند و يكي ردائي است كه به دوش مياندازد تا برسد به لنگ و بگذرد.
احرام منعقد ميشود به قصد قربة الي اللّه و گفتن تلبيه از براي عمره تمتع.
«* احکام حج صفحه 25 *»
واجب است چهار تلبيه كه مثل تكبيرةالاحرام است از براي نماز و عبارتند از لَبَّيْك اَللّهُمَّ لَبَّيْك لَبَّيْك لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْك و بعضي از فقهاء اِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ وَ الْمُلْكَ لَك لاشَريكَ لَك را بعد از آن چهار تلبيه واجب دانستهاند و گفتن آن افضل و به احتياط نزديكتر است.
اگر بعد از غسلكردن و جامه احرام پوشيدن پيش از گفتن تلبيه كاري كه بر محرم حرام است از شخصي سرزد چيزي بر او نيست، و هرگاه بعد از انعقاد احرام يعني بعد از تلبيه گفتن منافي سرزد احكام به او تعلق ميگيرد كه بيان خواهد شد ان شاءاللّه.
كسي كه غسل كرد از براي احرام و پيش از آنكه تلبيه بگويد حدثي از او صادر شود مستحب است كه غسل را اعاده كند و بعد از غسل تلبيه بگويد.
كسي كه غسل كرد از براي احرام و بعد از غسل پوشيد جامهاي را كه محرم نبايد بپوشد، يا خورد غذايي را كه نبايد بخورد، يا سر خود را پوشيد، مستحب است كه غسل را اعاده كند و بعد از غسل محرم شود.
كسي كه غسل كرد از براي احرام و سر خود را با جامه خشك كرد، يا ناخن گرفت، غسل را نبايد اعاده كند پس سر انگشتان را با آب مسح كند و محرم شود.
مستحب است كه بعد از نمازهاي فريضه محرم شوند خصوصاً نماز ظهر.
مستحب است كه پيش از احرام ششركعت نماز نافله بجاآورند از براي احرام يا چهار ركعت يا دو ركعت.
«* احکام حج صفحه 26 *»
هرگاه در وقت نماز فريضه بخواهند محرم شوند پس دوركعت نماز نافله را بجاآورند و بعد از آن نماز فريضه را بجاآورند و بعد از آن محرم شوند.
كسي كه محرم شود بدون غسلي و نمازي مستحب است كه غسل كند و نماز كند و احرام را بعد از غسل و نماز اعاده كند.
كسي كه نيّت كرد از براي احرام و فراموش كرد تلبيه بگويد كفايت ميكند نيّت او و احرام او واقع شده است.
كسي كه محرم شود و عارضهاي بر او عارض گردد كه نتواند عمره را به انجام رساند، مثل آنكه بعد از احرام بيمار شود كه نتواند به مكه معظّمه برسد، يا آنكه دشمني مانع او شود از رفتن به مكه، پس از احرام بيرون ميآيد و آنچه را بر خود حرام كرده بود در وقت احرام بر او حلال ميشود اگرچه در وقت احرام شرط نكرده باشد با خداي خود كه اگر مانعي روي داد بر من حلال شود آنچه بر خود حرام كردهام ولكن مستحب است كه در وقت احرام شرط كند با خداي خود كه اگر مانعي روي داد بر من حلال شود آنچه را كه بر خود حرام كردهام و كفارهاي بر او نيست و در سال آينده بايد حج رود اگر حج واجبي بر ذمه او هست و اگر حج واجبي بر ذمه او نيست جايز است از براي او كه به حج نرود.
جايز نيست از براي مردان كه جامه احرام ايشان حرير محض باشد و مكروه است از براي زنان.
مستحب است كه جامه احرام از پنبه باشد.
«* احکام حج صفحه 27 *»
جايز است كه جامه احرام از حرير و غير آن مخلوط باشد از چيزهايي كه نماز در آنها جايز است مثل پنبه و كورك و پشم حيواناتي كه نماز در آنها جايز است.
جايز است كه محرم بيش از دو جامه بر روي يكديگر اندازد به جهت حفظ از سردي هوا و گرمي آن.
جايز است كه محرم جامه احرام خود را عوض كند هرگاه چركين باشد و جايز است كه آنها را بشويد هرگاه نجس و چرك شود.
مكروه است كه محرم جامه احرام خود را بفروشد.
جايز نيست از براي مردان كه در جامه دوخته محرم شوند در حال اختيار.
جايز نيست از براي مردان كه طرفهاي جامه احرام را به يكديگر گره زنند در حال اختيار.
جايز است از براي زنها كه در جامه خود محرم شوند ولكن روي خود را به نقاب نپوشانند.
مكروه است كه زنها در حال احرام جامهاي كه به زعفران و ورس رنگ شده بپوشند هرگاه بوي زعفران و ورس در آن نباشد و اگر بوي زعفران و ورس در آن باشد جايز نيست پوشيدن آن.
مكروه است كه جامه احرام سياه باشد و مستحب است كه سفيد باشد و جايز است كه سبز باشد.
«* احکام حج صفحه 28 *»
براي انعقاد احرام يكمرتبه گفتن هر چهار تلبيه واجب است و هفتادمرتبه گفتن مستحب است.
مستحب است تكراركردن تلبيه از براي محرم و بلندگفتن آن از براي مردان، و واجب است بر زنان كه آهسته بگويند. در هر وقتي خصوص وقتي كه از پستي بر بلندي و تلي بالا روند و از بلندي به پستي و رودخانه سرازير شوند و هرگاه به سواره برسند و در آخر شب و بعد از هرنماز فريضه.
هرگاه در مسجد شجره محرم شدند پس پيادگان در مسجد تلبيه ميگويند و مكرر ميكنند و ميروند و سواران چون به بيابان رسيدند مشغول به تلبيه ميشوند و چون به زمين هموار رسيدند پيادگان و سواران جميعاً مشغول به گفتن تلبيه ميشوند.
كسي كه گنگ و لال است زبان خود را حركت ميدهد و با انگشت خود اشاره ميكند از براي تلبيه.
جايز است تلبيهگفتن در حال جنابت و در حال حيض و نفاس و طهارت شرط نيست در گفتن تلبيه.
كسي كه محرم شود از براي عمره تمتع، چون عمارات مكه معظّمه از براي او نمايان گردد تلبيهگفتن را قطع ميكند و تكبير و تهليل و تحميد و ثناي الهي ميگويد هرقدر بتواند.
محرم در حال احرام در جواب كسي نبايد لبيك بگويد.
«* احکام حج صفحه 29 *»
حائض ميتواند محرم شود پس خود را ميشويد و پنبه در موضع خون ميگذارد و خود را محكم ميبندد و چون به يكي از مواقيت ميرسد محرم ميشود و تلبيه ميگويد، بدون نماز. و در مكه معظّمه داخل مسجد نميشود و حكم زن در حال نفاس مثل حكم حائض است.
حكم زن در حال استحاضه بعد از عملكردن به اعمال استحاضه مثل زن پاك است. پس عمل استحاضه را بجاميآورد و نماز ميكند و محرم ميشود و داخل مسجدالحرام ميشود و طواف ميكند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 30 *»
«مسائل متفرقه»
ــ در حال حاضر با توسعه يافتن مسجد شجره براي كساني كه از مدينه منوّره براي انجام عمره (تمتّع و يا مفرده) ميروند، در هر كجاي مسجد محرم شوند صحيح است و تفحّص براي دانستن مسجد اصلي لازم نيست. زيرا آنچه از روايات فهميده ميشود مراد از «ذوالحليفه» خود آن سرزمين است و ذكر مسجد براي تفسير «ذوالحليفه» نيست و ظاهراً براي آن است كه محرمشدن در مسجد افضل است.
ــ «نيّت» كارِ دل است و اينگونه كه مرسوم شده (به زبانآوردن آن) لزومي ندارد. ولي نظر به اينكه نوعاً اشخاص توجه به مسائل ندارند، خصوص كساني كه نخستين بار حجّ رفتن آنها است «به زبانآوردن نيّت» به منظور توجه كامل داشتن مناسب ديده ميشود.
ــ احتياطهايي كه در نوع اعمال عمره و يا حجّ انجام ميشود از قبيل «تكرار گفتن نيّت به زبان» و «تكان دادن جامه احرام» در هنگام گفتن تلبيه و «تكرار تلبيه» براي انعقاد احرام، لزومي ندارد.
ــ خوردن دارو براي زنان به منظور جلوگيري از حيض شدن براي انجامدادن مناسك، اشكالي ندارد.
ــ زني كه براي جلوگيري از حيض شدن دارو خورده اگر خون ديد، آن را بايد خون حيض بداند و مطابق دستوري كه حائض دارد رفتار نمايد.
«* احکام حج صفحه 31 *»
ــ براي مردي كه مبتلاي به عرقجوش است و يا عهدهدار كارهايي است كه نميتواند حوله و لنگ خود را در حال احرام نگهداري كند جايز است پارچه ندوختهاي را از وسط پا به طرف جلو و عقب، زير لنگ خود قرار دهد.
ــ در مساجد مدينه منورّه و مكّه معظّمه در نمازهاي مستحبي روي فرشها سجده جايز است اگرچه نماز براي احرام باشد و اگرچه احرام براي عمره تمتّع واجب و يا حجّ واجب باشد. و در نمازهاي واجب هم اگر سجده بر چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است ميسّر باشد (مانند: سنگ، حصير، تسبيح تربت و يا چوبي) واجب است سجده بر آنها انجام شود ولي اگر ميسّر نباشد سجده بر فرش جايز است و نبايد خود را به زحمت انداخت و موجبات استخفاف و توهين و ذلّت خويش و ديگران را فراهم نمود.
ــ عينك در حال احرام اگر براي زينت نباشد به چشمزدن اشكال ندارد.
ــ محرم در شب ميتواند در ماشينهاي سقفدار سوار شود زيرا رواياتي كه استظلال (سايبان قراردادن) را براي محرم در حال پيمودن راه (نه در منزل) اجازه نداده و منع ميكند، مربوط به روز است و شب را شامل نميشود.
ــ در روز اگر در راه سايبان باشد مانند پلها و تونلها و ايستگاههاي بنزين، عبور كردن در سايه آنها در حال احرام چه پياده و چه سواره (وسيلههاي بيسقف) براي مردها اشكالي ندارد.
«* احکام حج صفحه 32 *»
ــ براي زنها در حال احرام در همه حال سايبان قرار دادن جايز است پس ميتوانند در روز هم در حال پيمودن راه از سايه چتر استفاده كنند و يا در وسيلههاي سواري سقفدار سوار شوند.
ــ اگر كسي نذر كرده كه از جايي محرم شود كه پيش از ميقات است و چارهاي ندارد مگر مسافرتكردن با هواپيما و يا ماشينهاي سقفدار، از همانجايي كه نذر كرده محرم ميشود و اگر در روز سفر كرد بواسطه زير سقف بودن كفّاره ميدهد. (و كفّاره آن در بخش كفّارات بيان شده است)
ــ تزريق آمپول در حال احرام در صورت ضرورت اشكالي ندارد اگرچه از بدن خون بيرون آيد و در غير ضرورت خالي از اشكال نبوده و بايد احتياط كرد.
ــ محرم در مكه معظّمه از منزل خود در روز ميتواند در سواريهاي سقفدار سوار شود براي انجام كاري و يا براي رفتن به مسجدالحرام و انجام اعمال.
ــ در حال احرام از استفادهكردن از صابونها و شامپوهاي معطّر بايد خودداري كرد و در صورت ناچاري در هنگام استعمال از استشمام بوي آنها بهتر است خودداري شود. (از راه بيني نبايد تنفس شود).
ــ در دست گرفتن و حملكردن ساك لباس و محفظه دوخته براي قمقمه آب و از اين قبيل، براي محرم اشكالي ندارد اگرچه همراه خود نمايد به اينكه به شانه افكند و يا به گردن خود آويزد.
«* احکام حج صفحه 33 *»
ــ نظر كردن در چيزهاي شفاف كه آئينه گفته نميشود در حال احرام اشكالي ندارد.
ــ قرار گرفتن در برابر دوربين عكاسي و فيلمبرداري در حال احرام اشكالي ندارد.
ــ سوگند خوردن به غير اللّه در حال احرام اشكالي ندارد.
ــ استعمال پماد براي موضع عرقسوز شده در بدن در حال احرام اشكالي ندارد و در حكم روغنماليدن به بدن نيست ولي اگر بوي خوش دارد از استشمام بوي آن بهتر است خودداريشود.(از راهبيني تنفس نشود).
ــ جايز نيست بر مرد در حال احرام از كلاهگيس استفاده كند و اگر بر سر گذارد بايد كفّاره بدهد.
ــ اگر در شب محرم در وسيله سقفدار سوار شود ولي بواسطه خرابي وسيله يا امر ديگري بطور ناچار بعد از طلوع آفتاب در حال سير زير سقف آن وسيله بنشيند بايد كفاره بدهد و يك كفاره كفايت ميكند اگرچه بطور متعدد پياده و سوار شود.
ــ در حال احرام جايز است ناخن شخصي را كه در حال احرام نيست گرفت.
ــ در حال احرام جايز است چيدن موي بدن و يا گرفتن ناخن شخصي را كه ميخواهد تقصير نمايد.
«* احکام حج صفحه 34 *»
ــ در حال احرام جايز است كندن دندان غير، اگرچه خون از آن بيرون آيد.
ــ در حال احرام جايز است دستور دادن به ديگران مانند آنكه به كسي بگويد: آب به من بده و يا غذاي مرا بياور، اگرچه از نظر اخلاقي به ديگران دستور دادن بطور كلي پسنديده نيست، و در حال احرام ناپسنديدهتر است.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 35 *»
مطلب دوم
«چيزهايي كه مُحرم بايد از انجام آنها خودداري كند»
اول: صيد و احكام آن
حرام است صيد كردن در حرم خواه آن صيد از حرم باشد يا از خارج حرم داخل حرم شده باشد بر جميع مكلّفين، خواه محرم باشند يا محرم نباشند و حدّ حرم دوازده ميل در دوازده ميل است كه چهارفرسخ در چهارفرسخ باشد از جميع جوانب مكه معظّمه.
حرام است بر محرم صيد كردن از صيدهاي بياباني اگرچه در حرم نباشد و همچنين حرام است بر او نشاندادن صيد كه ديگري آن را صيد كند و اشارهكردن به آن و دري را بر روي آن بستن و آزار و اذيت آن كردن و آن را فراردادن يا سر آن را بريدن يا گوشت آن را خوردن.
جايز نيست از براي محرم خوردن چيزي از صيد بيابان اگرچه آن را غير محرمي شكار كرده باشد در غير حرم.
هرگاه صيد بياباني را در حرم ذبح كنند آن صيد ميته است و حلال نيست خوردن آن از براي محرم و غير محرم در حال اختيار اگرچه آن را غير محرم ذبح كرده باشد.
جايز نيست خوردن صيد حرم از براي محرم و غير محرم اگرچه آن صيد را غير محرم در خارج ذبح كرده باشد و آن را داخل حرم كرده باشد.
«* احکام حج صفحه 36 *»
جايز نيست از براي محرم خوردن تخم مرغي كه صيد آن حرام است و همچنين حرام است بر او خوردن جوجههاي مرغي كه صيد آن حرام است.
جايز نيست صيد كردن كبوتران حرم اگرچه در خارج باشند.
جايز نيست خريدن صيد در حرم مگر آنكه آن صيد در خارج حرم غير محرمي آن را ذبح كرده باشد و آن صيد، صيد حرم نباشد پس آن صيد براي غير محرم حلال است و بر محرم حرام است.
هرگاه محرم در حرم ذبح كرد صيدي را بايد آن صيد را دفن كند و جايز نيست كه آن را بر روي زمين بيندازد.
جايز است كشتن مرغان شكاري در حرم هرگاه بخواهند شكار كنند كبوتران حرم را.
مرغهايي كه صيد آنها جايز نيست مرغهايي هستند كه در هوا پرواز ميكنند مثل كبوتر نه مرغهايي كه در هوا نميپرند مثل مرغهاي خانگي.
ملخ خوردني از جمله صيدهاي بيابان است كه صيد آن بر محرم حرام است چنانكه خوردن آن بر او حرام است اگرچه ابتداء تكوّن آنها از دريا باشد.
محرم نبايد تعمّد كند بر كشتن ملخ ولكن هرگاه بسيار باشند بطوريكه نتوان از آنها كناره كرد و پايمال و كشته شدند چيزي بر محرم نيست.
«* احکام حج صفحه 37 *»
جايز نيست از براي محرم كه مرغهايي كه در هوا ميپرند بگيرد و از حرم بيرون برد ولكن مرغهايي كه در هوا نميپرند مثل مرغهاي خانگي جايز است از براي محرم كه آنها را از حرم بيرون برد.
جايز است خريدن حيوانهاي شكاري در حرم و بيرونبردن آنها از حرم.
حلال است بر محرم صيدكردن و خوردن حيوانهاي آبي دريايي كه حلال باشند مثل ماهي فلسدار.
هر مرغي كه در دريا تخم بگذارد و در دريا جوجه كند دريايي است و حلال است بر محرم صيد آن و خوردن آن و هر مرغي كه در بيابان تخم گذارد و جوجه كند برّي است و حرم است بر محرم صيد آن و خوردن آن.
هر حيواني كه هم در دريا زيست ميكند و هم در خشكي جايز نيست از براي محرم صيد آن و خوردن آن.
جايز است از براي محرم كه در منزل او در وطن او صيدي باشد و مستحب است از براي اهل او كه در منزل او هستند كه متعرّض آن صيد نشوند در حالي كه او در احرام است تا روز عيد.
كسي كه مرغ پَركنده را صيد كرده داخل حرم كند، يا صيد پَركنده را از براي او هديه كرده باشند و داخل حرم كند، واجب است بر او كه آن را آب و دانه دهد تا آنكه پر آن بيرون آيد و بتواند بپرد پس آن را رها كند. و جايز است كه آن را به اميني بسپارد كه او آن را آب و دانه دهد تا وقتي كه بتواند بپرد پس آن را رها كند.
«* احکام حج صفحه 38 *»
هر صيدي كه زنده به همراه محرم داخل حرم شد در مأمن خود داخل شده و واجب است كه آن را رها كنند.
جايز نيست از براي محرم كشتن شپش. و هرگاه شپش او را اذيت كند او را جابجا كند و هرگاه او را زياده آزار رساند آن را بيندازد و نكشد.
جايز است كه محرم كَنه را از جامه و بدن خود بگيرد و بيندازد خواه كنه كوچك باشد يا كنه شتري بزرگ باشد.
هرگاه مضطر شود محرم به خوردن صيد و ميته و غذايي ديگر نيابد، صيد را بخورد و فدا دهد.
جايز است از براي محرم كه از خيكي و مشكي كه از پوست صيد است آب بياشامد.
دوم: نكاح و احكام آن
حرام است بر مرد محرم جماع كردن و حرام است بر زن محرمه تمكين كردن براي مرد از براي جماع.
جايز نيست از براي محرم بوسيدن زن خواه به شهوت باشد يا بدون شهوت.
جايز نيست از براي محرم كه لمس كند زن را به شهوت.
جايز است از براي محرم كه نظر كند به زن خود و او را سوار كند و پياده كند بدون شهوت.
حرام است بر محرم استمناء.
«* احکام حج صفحه 39 *»
جايز نيست از براي محرم زن گرفتن در حال احرام چنانكه جايز نيست از براي محرمه شوهر كردن در حال احرام.
جايز نيست از براي محرم تزويج كردن و عقد كردن از براي ديگري، خواه آن ديگري مرد باشد يا زن و خواه محرم باشد يا محرم نباشد.
جايز نيست از براي غير محرم كه تزويج كند محرم و محرمه را و صيغه نكاح را جاري كند.
جايز نيست از براي محرم كه شاهد شود بر نكاح و خطبه كند زني را.
جايز نيست از براي زن غير محرمه كه شوهر كند به محرم در حال احرام او.
هرگاه محرم در حال احرام عقد كرد از براي خود زني را و حال آنكه ميدانست كه حرام است از براي او زن گرفتن، عقد او باطل است و بايد تفريق شود ميان ايشان و بعد از احرام هم نميتواند آن زن را از براي خود عقد كند ابداً.
جايز است از براي محرم طلاقدادن.
سوم: استعمال بوي خوش و احكام آن
حرام است از براي مرد محرم و زن محرمه استعمال مِشك و عنبر و زعفران و ورس در جامه و بدن.
حرام است كه طعام خود را به اين چهار خوشبو كنند.
حرام است بر محرم و محرمه استعمال عود در جامه و بدن.
«* احکام حج صفحه 40 *»
جايز نيست از براي محرم و محرمه استعمال زعفران، خواه آن را در طعامي يا روغني يا چيز ديگر مخلوط كرده باشند يا جامهاي را با آن رنگ كرده باشند.
هرگاه جامه احرام به مجاورت چيزي خوشبو يا جامه خوشبو معطّر شده باشد، بايد آن را باز كنند و در هوا پهن كنند تا بوي آن زائل شود و بعد از زائل شدن عطر از آن، در آن محرم شوند.
مكروه است استعمال ساير چيزهاي خوشبو و خوردن طعامي كه آن را با ساير ادويه خوشبو كرده باشند غير از اين چهار چيز معطر كه ذكر شد.
مستحب است كه بيني خود را بگيرند در حال احرام از هر بوي خوشي.
مكروه است كه بيني خود را بگيرند در حال احرام از هر بوي بدي.
مكروه است بوييدن گلهاي خوشبو و رياحين و لذتبردن از آنها در حال احرام خصوص بوستاني آنها.
جايز است بوييدن چيزهاي معطّر و در بيني كردن آنها در وقت ضرورت و رفع ناخوشي.
جايز است بوييدن عطر كعبه اگرچه زعفران مخلوط به آن باشد در حال احرام.
جايز است شستن جامه از چيزهاي خوشبو در حال احرام اگرچه دست به آنها برسد.
جايز است بوييدن اذخِر و قيصوم و شيح و گياههاي بياباني در حال احرام.
«* احکام حج صفحه 41 *»
جايز است خوردن ترنج و سيب و ساير ميوههاي خوشبو در حال احرام.
مكروه است شستن دست با اشناني كه چيز معطري در آن باشد.
هرگاه كسي در حال احرام فوت شد كافور و چيزهاي خوشبو را نزديك او نبايد ببرند.
چهارم: زينت كردن و احكام آن
مكروه است خضاب كردن با حنا در حال احرام و هرگاه از تركيدن دست و پا بترسند، پيش از احرام خضاب كنند.
جايز نيست خضاب كردن و سرمه كشيدن از براي زينت در حال احرام.
جايز نيست نظر كردن در آينه از براي زينت.
جايز است كه زن سرمه بكشد و بعد از آن غسل كند از براي احرام.
جايز است در حال احرام به چشم كشيدن صَبِر و انذروت و حضض به شرط آنكه مِشك و عنبر و زعفران و ورس مخلوط به آنها نباشد.
جايز است سرمه كشيدن در حال احرام از براي كسي كه چشم او ضعيف است و ترك سرمه ضرر به او ميرساند.
پنجم: پوشش و احكام آن
جايز نيست پوشانيدن سر و پشت پا از براي مرد در حال احرام.
جايز نيست از براي زن نقاب انداختن در حال احرام.
جايز نيست از براي مرد پوشيدن قبا و پيراهن و زيرجامه در حال احرام در حال اختيار.
«* احکام حج صفحه 42 *»
جايز است از براي زن پوشيدن جامهاي كه پيش از احرام پوشيده بود ولكن نقاب نيندازد.
جامه احرام به هر رنگي كه باشد جايز است و مستحب است كه سفيد باشد.
هرگاه رنگ جامه احرام از زعفران باشد و آن را بشويند تا بوي زعفران از آن زائل شود جايز است احرام در آن.
هرگاه محرم جامه احرام نيابد و مضطر شود به قبا، پس قبا را وارو كند و دستهاي خود را از آستين قبا بيرون نياورد و آن را مثل ردا به دوش خود اندازد و بندهاي آن را گره نزند و تكمه آن را نيندازد.
هرگاه محرم مضطر شود به پوشيدن زيرجامه، بند زيرجامه را گره نزند و طرف بند را از راست به چپ و از چپ به راست بدون گره محكم كند.
هرگاه محرم مضطر شود به پوشيدن پيراهن، آن را مانند ردا بدوش اندازد و دستهاي خود را از آستين آن بيرون نياورد و بند آن را گره نزند و تكمه آن را نيندازد.
مكروه است كه در جامه چركين محرم شوند ولكن هرگاه جامه در حال احرام چركين شد مكروه است شستن آن تا از احرام فارغ شوند.
هرگاه جامه احرام نجس شود ـ خواه احتلامي در آن اتفاق افتد يا به ساير نجاسات نجس شود ـ آن را ميشويند و ميپوشند و به احرام نقصي نميرسد.
«* احکام حج صفحه 43 *»
هرگاه محرم مضطر شود به پوشيدن كفشي كه پشت پا را بپوشاند، پس بايد روي آن را بدرد كه پشت پا را نپوشاند، يا پاي را بر روي آن گذارد كه پشت پا پوشيده نشود و با ريسمان آن را محكم كند بدون گرهزدن.
جايز نيست گرهزدن جامه احرام لكن طرف راست آن را به چپ و چپ را به راست محكم كند بدون گره زدن.
جايز است بستن همياني و كمربندي كه نفقه شخص در آن است بر كمر در حال احرام.
جايز است انگشتر به دست كردن در حال احرام به قصد فضيلت نه به قصد زينت.
جايز است به خود بستن سلاح حرب در حال احرام از براي كسي كه از دشمني يا دزدي ترس داشته باشد.
احرام زن در صورت و روي او است، پس نقاب نيندازد ولكن جامه را بر سر اندازد و آن را بياويزد تا سر بيني خود به طوري كه مانع ديدن او نشود و هرگاه سوار باشد بياويزد آن را تا دهن و ذقن خود.
جايز نيست از براي زن در حال احرام زيور به خود بستن از براي زينت.
جايز است از براي محرم كه صورت خود را بپوشاند از گرد و غبار و مگس در وقت خواب و غير آن.
مكروه است از براي محرم كه تمام صورت خود را بپوشاند.
جايز است بستن سر به دستمالي در وقت سردرد در حال احرام.
«* احکام حج صفحه 44 *»
جايز است كه بند مشك و خيك آب را به سر بيندازد در حال احرام.
جايز است كه در وقت آمدن باد و غبار در حال احرام، چيزي در گوش بگذارد.
جايز نيست كه محرم سر خود را فرو برد در آب در حال احرام و جايز است كه آب را بر سر خود بريزد.
جايز نيست از براي محرم كه سايباني از براي خود قرار دهد در حال سيركردن و جايز است از براي او در سايهبودن در وقتي كه به منزل ميرسد و در جايي منزل ميكند.
جايز است از براي محرم كه بپوشاند بعضي از اعضاي بدن خود را از آفتاب به بعض اعضاي خود ولكن با جامه نپوشاند.
سايه انداختن ميلهها و يا چوبهاي وسيله سواري در حال سواري بر بعضي از اعضاي محرم اشكالي ندارد.
جايز است كه مريض سايباني از براي خود قرار دهد.
جايز است از براي محرم كه در سايه راه رود ولكن سايباني از براي خود قرار ندهد مانند چترهاي معروف.
ششم: مجروحكردن بدن و احكام آن
جايز نيست مجروحكردن بدن در حال احرام مگر در وقت ضرورت.
جايز است حجامت كردن و كمكردن خون در حال احرام در وقت ضرورت ولكن هرگاه حجامت كند موي موضع حجامت را نتراشد و قطع نكند.
«* احکام حج صفحه 45 *»
جايز است گشودن سر دمل و فشردن آن در حال احرام.
جايز است بستن دمل و جراحات در حال احرام.
هرگاه در حال احرام بخواهد موضعي از بدن خود را بخاراند به ملايمت بخاراند كه مويي كنده نشود و خراشي در بدن واقع نشود و شپشي كشته نشود.
هرگاه در بدن كسي جرب باشد جايز است كه آن را بخاراند به سختي در حال احرام اگرچه خون بيرون آيد.
جايز است مسواك كردن در حال احرام و بايد سعي كرد كه از لثه خون بيرون نيايد.
جايز است خلال كردن در حال احرام.
جايز است كندن دندان در حال احرام در وقت ضرورت اگرچه خون بيايد.
هفتم: كمكردن مو و چيدن ناخن و احكام آن
جايز نيست ناخن گرفتن در حال احرام مگر اينكه اذيت كند.
جايز نيست تراشيدن و كندن و چيدن موي سر و بدن در حال احرام.
هشتم: دروغ (فسوق)
جايز نيست در حال احرام دروغ خصوص دروغ بر خدا و رسول و ائمههدي:.
«* احکام حج صفحه 46 *»
نهم: لاواللّه و بليواللّه گفتن (جدال) و احكام آن
جايز نيست در حال احرام براي نفي امري «لاواللّه» گفتن و يا براي اثبات امري «بَلي واللّه» گفتن. پس در صورت راستبودن سهمرتبه مكرر نشود و در صورت دروغبودن به طور كلي جايز نيست.
جايز است در حال احرام براي احترام و اطمينان برادر مؤمن گفتن واللّه چنين خواهم كرد و يا واللّه چنين نخواهم كرد.
دهم: كندن گياه و شكستن درخت
جايز نيست در حال احرام كندن گياه و شكستن درخت در حرم اما در غير حرم جايز است.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 47 *»
مطلب سوم
كفارات
اول: كفارات صيد([2])
كفاره صيد كردن گاو وحشي و گورخر، گاو است.
كفاره صيد كردن شترمرغ، شتر است.
كفاره صيد كردن آهو، گوسفند است.
كفاره كشتن شير و روباه و شغال و مانند آنها در حرم، كشتن گوسفند است.
كسي كه در حال احرام شكار كرد، يا در حرم شكار كرد اگرچه در حال احرام نباشد، بايد قرباني كند خواه از روي علم و دانايي شكار كرده باشد و خواه از روي جهل و ناداني شكار كرده باشد كه ندانسته كه شكاركردن بر او حرام است. و فرقي در كفارهدادن در آن نيست مگر آنكه آن كس كه از روي علم و دانايي شكار كرده گناهي هم بر او است كه با دين خود بازي كرده و بايد توبه كند.
هر حيواني را كه در حال احرام يا در حرم پايمال كنند و كشته شود، كفاره آن فدادادن است (يعني حيواني را بايد قرباني كرد) خواه خود شخص آن را پايمال كند يا با وسيله سواري خود آن را بكشد.
«* احکام حج صفحه 48 *»
هرگاه كسي در حال احرام صيد كرد در غير حرم، يا كسي در غير حال احرام صيد كرد در حرم، يك قرباني كفايت ميكند در كفاره آن صيد.
هرگاه كسي در حال احرام صيد كرد در حرم دو فداء بايد بدهد و دو حيوان بايد ذبح كند يكي به جهت كفاره آنكه در حال احرام صيد كرده و يكي به جهت كفاره آنكه در حرم صيد كرده.
جايز است در حال احرام كشتن مار و عقرب و زنبور و حيوانات درنده هرگاه از آنها بترسد و رو به او بيايند.
كسي كه در حال احرام بكشد موشي يا سنگپشتي يا سوسماري را واجب است بر او ذبحكردن بزغالهاي از براي كفاره آن.
كسي كه بكشد گنجشكي و صعوهاي و هر پرندهاي كه به بزرگي آنها باشد، بر او است مُدّي از طعام كه آن را تصدق كند.
كسي كه بكشد جوجه مرغي را غير از جوجه شترمرغ، پس هرگاه در حال احرام در خارج حرم كشته، برهاي را بايد ذبح كند كه از شير باز شده باشد و هرگاه در حرم كشته به علاوه ذبح بره قيمت آن جوجه را بايد تصدق كند به جهت حرمت حرم.
كسي كه در حال احرام بكشد ملخي را بر او است تصدقكردن كفي از طعام.
كسي كه در حال احرام بكشد ملخ بسياري را بر او است ذبحكردن گوسفندي.
«* احکام حج صفحه 49 *»
كسي كه در حال احرام پايمال كند ملخها را، يا با وسيله خود بكشد آنها را، بر او است ذبحكردن گوسفندي مگر آنكه ملخ بسيار باشد كه احتراز از آنها ممكن نباشد پس چيزي بر او نيست.
كسي كه در حال احرام بكشد زنبوري را كه قصد اذيت او نكرده، بر او است كه چيزي تصدق كند و هرگاه قصد اذيت او كرده چيزي بر او نيست.
كسي كه در حال احرام فرار دهد كبوتران حرم را پس هرگاه بروند و برگردند به حرم، يك گوسفند بايد ذبح كند از براي فرار دادن آنها و هرگاه آنها بروند از حرم و برگشتن آنها را نبيند، از براي هر كبوتري گوسفندي بايد ذبح كند.
كسي كه ببندد دري را بر روي كبوتري از كبوتران حرم تا آن هلاك شود، پس هرگاه در حال احرام بوده بايد يك گوسفند ذبح كند و هرگاه در حال احرام نبوده بايد قيمت آن كبوتر را تصدق كند و قيمت آن يكدرهم است.
قيمت كبوتر حرم يكدرهم است و قيمت جوجه آن نيمدرهم است و قيمت تخم آن ربعدرهم است.
كسي كه بكَند بال كبوتري از كبوتران حرم را، يا بكَند يكي از بالهاي آن را تصدق كند به فقيري چيزي را و مستحب است كه با همان دستي كه پر را كنده تصدق كند.
تصدقاتي كه در صيد كبوتران حرم بايد كرد جايز است كه به فقراء دهند يا دانه بخرند و به كبوتران حرم دهند.
«* احکام حج صفحه 50 *»
دوم: كفارات تخممرغها
هر مرغي كه صيد آن جايز نيست در حال احرام، خوردن تخم آن و شكستن آن هم جايز نيست.
كسي كه در حال احرام بشكند تخمهاي كبوتر را، پس هرگاه در آن تخمها جوجهها بوجود آمده از براي هر جوجه گوسفندي بايد ذبح كند خواه بره باشد يا بزغاله و هرگاه در ميان آنها جوجه نباشد، پس كفاره آنها قيمت آنها است كه دانه بخرد از براي كبوتران حرم و قيمت هر تخم كبوتري يكدرهم است.
هرگاه ساير تخمهاي ساير مرغهايي كه صيد آنها جايز نيست شكسته شود در حال احرام، كفاره آنها قيمت آنها است كه تصدق كنند بر فقرا يا دانه بخرند از براي كبوتران حرم.
هر كفاره كه به صيد تعلق گيرد در حال احرام كه بايد نحري كنند يا ذبحي كنند، پس هرگاه احرام از براي حج است مكان نحر و ذبح در مني است و هرگاه احرام از براي عمره است ـ خواه عمره مفرده و خواه عمره تمتع باشد ـ مكان نحر و ذبح در مكه معظّمه است.
تذكر: بدلهاي كفارات
كسي كه بايد شتري نحر كند از براي كفاره و نتواند، پس شصت مسكين را طعام دهد و به هرمسكيني يك مدّ از طعام دهد و هرگاه نتواند طعام دهد هجدهروز روزه بگيرد.
«* احکام حج صفحه 51 *»
كسي كه بايد گاوي بكشد از براي كفاره و نتواند، پس سيمسكين را طعام دهد به هر مسكيني يك مدّ از طعام پس هرگاه نتواند كه اطعام كند پس نُهروز روزه بگيرد.
كسي كه بايد گوسفندي ذبح كند از براي كفاره و نتواند پس دهمسكين را طعام دهد به هر مسكيني يك مُدّ از طعام. و اگر نتواند كه اطعام كند پس سهروز روزه بگيرد.
سوم: كفارات استمتاع (لذتبردن شهوي)
كسي كه از روي جهل و ناداني يا از روي فراموشي در حال احرام جماع كند چيزي بر او نيست و مانند روزهداري است كه در ماه رمضان از روي فراموشي جماع كند و كفاره بر او نيست.
هرگاه كسي در حال احرام زني از براي خود عقد كند و دخول كند بر او و بداند كه جايز نيست از براي او عقدكردن و زنگرفتن در حال احرام، واجب است بر او نحر كردن شتري. و هرگاه زن ميداند كه مرد محرم است و ميداند كه عقدكردن در حال احرام جايز نيست، واجب است بر او هم نحر كردن شتري از براي كفاره اين كار اگرچه خود آن زن در حال احرام نباشد و هرگاه زن در حال احرام نباشد و نداند كه مرد محرم است، يا نداند كه عقدكردن در حال احرام جايز نيست كفاره بر او واجب نيست.
هرگاه غير محرمي عقد كند زني را از براي محرمي و آن محرم دخول كند به آن زن، پس در صورتي كه هرسه بدانند كه عقد كردن جايز نيست در
«* احکام حج صفحه 52 *»
حال احرام، واجب است بر هريك از ايشان كه شتري نحر كند از براي كفاره اين كار اگرچه زن در حال احرام نباشد. و هرگاه زن نميداند كه مرد محرم است يا نميداند كه عقد كردن در حال احرام جايز نيست كفاره بر او واجب نيست و نبايد شتري نحر كند.
كسي كه در حال احرام جماع كند و بداند كه حرام است بر او جماع كردن، واجب است بر او كه شتري پنجساله پا به شش كه فربه باشد نحر كند از براي كفاره اين كار، و هرگاه عاجز باشد از اين پس اطعام كند شصت مسكين را به هر مسكيني يك مد از طعام، و هرگاه از اين هم عاجز باشد هجده روز روزه بگيرد.
كسي كه اكراه كند زن را به جماع كردن در حال احرام، دو شتر بايد نحر كند از براي كفاره، يكي از براي خود و يكي از براي زن.
هرگاه زن كراهتي نداشته باشد از جماع كردن، بر خود او واجب است كه شتري نحر كند از براي كفاره.
كسي كه از روي علم و تذكر جماع كند در غير فرج در حال احرام، واجب است بر او كه شتري نحر كند از براي كفاره اين كار و نبايد اعاده كند حج را در سال آينده.
هرگاه متمتع پيش از آنكه طواف كند جماع كند، واجب است بر او كه شتري پنجساله پا به شش نحر كند و هرگاه جاهل به مسأله است چيزي بر او نيست.
«* احکام حج صفحه 53 *»
هرگاه متمتع بعد از طواف و سعي جماع كند پيش از آنكه تقصير بجاآورده باشد، واجب است بر او كه شتري نحر كند يا گاوي بكشد از براي كفاره اين كار و هرگاه ببوسد زن خود را پيش از تقصير كردن، بايد خوني بريزد اگرچه به ذبحكردن گوسفندي باشد و هرگاه نداند كه پيش از تقصير جماع جايز نيست كفاره بر او واجب نيست.
هرگاه مرد از احرام فارغ شده و زن او در حال احرام است و در اين حال جماع كند، واجب است كه شتري نحر كند و شوهر او از براي او نحري كند.
هرگاه كسي با زن خود بازي كند در حال احرام تا آنكه انزال كند، واجب است بر او كه شتري نحر كند از براي كفاره اين كار.
كسي كه نظر كند به زن خود در حال احرام از روي شهوت تا آنكه انزال كند، واجب است بر او كه از براي كفاره اين كار شتري نحر كند هرگاه داراست، يا گاوي بكشد هرگاه حال او متوسط است، يا گوسفندي ذبح كند اگر فقير است.
كسي كه نظر كند به زن خود در حال احرام و تعمد نكند و از روي شهوت نباشد و اتفاق افتد كه انزال كند و مني از او خارج شود، كفاره بر او واجب نيست.
كسي كه ببوسد زن خود را در حال احرام از روي شهوت، بايد شتري نحر كند و هرگاه بدون شهوت ببوسد بايد گوسفندي ذبح كند از براي كفاره.
«* احکام حج صفحه 54 *»
هرگاه كسي در حال احرام پياده كند و يا سوار كند زن خود را از روي شهوت پس انزال كند و مني از او جدا شود، بايد شتري نحر كند و هرگاه از روي شهوت نباشد ولكن چون او را گرفت كه پياده كند يا سوار كند مني از او خارج شد، يا مذي از او بيرون آمد كفاره بر او واجب نيست.
كسي كه در حال احرام پياده كند زن خود را يا سوار كند از روي شهوت، بايد گوسفندي ذبح كند از براي كفاره شهوت اگرچه مني يا مذي از او خارج نشود.
هرگاه كسي در عمره تمتع ببوسد زن خود را پيش از تقصير، پس هرگاه هيچيك تقصير نكردهاند هريك، يك گوسفند بايد ذبح كنند و هرگاه زن تقصير كرده و مرد تقصير نكرده، مرد بايد يك گوسفند ذبح كند از براي كفاره.
كسي كه در حال احرام نظر كند به زن اجنبيه پس انزال كند و مني از او جدا شود، واجب است بر او كه شتري پنجساله پا به شش نحر كند، يا گاوي بكشد و هرگاه نيابد، گوسفندي ذبح كند از براي كفاره.
كسي كه در حال احرام نظر كند به ساق زني پس انزال كند و مني از او خارج شود، پس اگر داراست بايد شتري نحر كند و اگر حالت او متوسط است گاوي بكشد و اگر فقير است گوسفندي ذبح كند از براي كفاره.
«* احکام حج صفحه 55 *»
چهارم: ساير كفارات
جدال، گفتن «لا واللّه» و «بلي واللّه» است يعني فلانامر چنين نيست به خدا قسم و چنان است به خدا قسم. پس هرگاه كسي در حال احرام قسم ياد كرد يكمرتبه يا دومرتبه در يكمجلس و قسم او صدق است، كفاره بر او واجب نيست. و اما كسي كه در حال احرام در مجلس واحد سهمرتبه قسم ياد كند و قسم او صدق باشد، گوسفندي بايد ذبح كند از براي كفاره قسم.
كسي كه در حال احرام قسمي ياد كند و قسم او كذب باشد و از روي تعمّد به ناحق قسم ياد كند اگرچه يكمرتبه باشد، شتري بايد نحر كند از براي كفاره آن يا گاوي بكشد.
كسي كه در حال احرام فحش دهد پس هرگاه از روي عمد نيست استغفار كند و هرگاه از روي عمد است بايد گاوي بكشد از براي كفاره آن.
هرگاه دونفر در حال احرام نزاع كنند و كار آنها به زد و خورد انجامد، بر هريك از آنها واجب است كه خوني بريزند و اقل آن اين است كه هريك گوسفندي ذبح كنند از براي كفاره.
هرگاه كسي در حال احرام بخورد غذايي را كه در آن زعفران و ادويه خوشبو است، پس اگر از روي تعمّد است بايد ذبح كند گوسفندي را از براي كفاره و هرگاه از روي ناداني و غفلت خورده كفاره بر او واجب نيست و مستحب است كه چون بخواهد از مكه بيرون رود درهمي بدهد و خرما
«* احکام حج صفحه 56 *»
بخرد و تصدق كند از براي چيزي كه بر او وارد شده در حال احرام از روي غفلت و ناداني.
هرگاه كسي در حال احرام دست بمالد به چيز خوشبويي از روي فراموشي، دست خود را بشويد و تلبيه بگويد.
هرگاه كسي قرحهاي داشته باشد و مداوا كند آن را به روغن بنفشه، پس هرگاه از روي ناداني كرده تصدق كند به يك مسكيني و هرگاه از روي علم و عمد كرده بايد گوسفندي ذبح كند از براي كفاره آن.
هرگاه محرمي سر خود را بپوشاند، پس هرگاه از روي فراموشي است از سر خود بيندازد ساتر را و تلبيه بگويد و هرگاه از روي عمد است طعام دهد مسكيني را.
هرگاه كسي در حال احرام سايباني از براي خود قرار دهد از براي رفع اذيت آفتاب و باران، بايد گوسفندي ذبح كند از براي كفاره، يا از براي هرروزي يكمد از طعام تصدق كند.
كسي كه در احرام حج و احرام عمره هردو سايبان از براي خود قرار دهد، دو گوسفند بايد ذبح كند يكي از براي حج و يكي از براي عمره.
هرگاه كسي بپوشد جامهاي را كه در حال احرام نبايد پوشيد مثل قبا و پيراهن، پس اگر از روي فراموشي پوشيده چيزي بر او نيست و هرگاه از روي عمد پوشيده گوسفندي بايد ذبح كند از براي كفاره آن.
«* احکام حج صفحه 57 *»
هرگاه كسي محتاج شود به پوشيدن جامههاي متعدد، مثل اينكه هم پيراهن بپوشد و هم ژاكت و هم قبا، از براي هريكي يك گوسفندي بايد ذبح كند و كفايت نميكند يك گوسفند از براي همه آنها.
هرگاه كسي در حال احرام ناخن خود را بگيرد از روي ناداني يا فراموشي كفاره بر او واجب نيست و اگر از روي دانايي و عمد گرفت، پس هرگاه ناخن يك انگشت را گرفت يك مدّ از طعام بايد تصدق كند و هرگاه از دو انگشت ناخن گرفت دو مدّ بايد تصدق كند و به همين نسق از براي گرفتن ناخن هر انگشتي يك مدّ از طعام بايد بدهد تا برسد به گرفتن ده انگشت از هر دو دست، پس بايد گوسفندي از براي كفاره ذبح كند.
هرگاه كسي تمام ناخنهاي دست و پا را گرفت، پس اگر در يكمجلس تمام را گرفته يك گوسفند كفايت ميكند و اگر ناخنهاي دستها را در مجلسي گرفته و ناخنهاي پا را در مجلسي ديگر گرفته، دو گوسفند بايد ذبح كند يكي از براي كفاره ناخنهاي دستها و يكي از براي كفاره ناخنهاي پاها.
هرگاه كسي در حال احرام به فتواي شخصي ناخن گرفت و انگشت او مجروح شد و خون بيرون آمد، آن شخص صاحب فتوي بايد يكگوسفند ذبح كند از براي كفاره.
هرگاه كسي در حال احرام در حال وضو ساختن و غيره دست بمالد به سر و ريش خود و چند مويي كنده شود بدون تعمّد، كفاره بر او نيست و هرگاه مبالغه كرد در دست ماليدن از روي عمد و چند مويي كنده شد،
«* احکام حج صفحه 58 *»
مسكيني را طعام دهد و سير كند، و مدّي از طعام و دو كفّ از طعام هم وارد شده.
هركسي كه در حال احرام سر خود را بتراشد به جهت زيادتي شپش و اذيت آنها، يا به جهت مرضي و اذيتي ديگر، پس واجب است بر او كه از براي كفاره سر تراشيدن سهروز روزه بگيرد يا تصدق كند بر شش مسكين به هر مسكيني دو مدّ از طعام، يا گوسفندي ذبح كند و به مساكين قسمت كند و خود او از آن نخورد.
كسي كه در حال احرام بكند موي زير بغل خود را، پس هرگاه از روي جهل و ناداني يا فراموشي كنده كفاره بر او واجب نيست و هرگاه از روي علم و عمد كنده بايد گوسفندي از براي كفاره ذبح كند.
هرگاه كسي در حال احرام دندان خود را بكند و خون جاري شود، بايد گوسفندي ذبح كند از براي كفاره آن.
هرگاه كسي در حال احرام شپشي را بگيرد و بيندازد يا بكشد از روي عمد، كفي از طعام تصدق كند و هرگاه از روي فراموشي باشد چيزي بر او نيست.
هرگاه كسي در حال احرام بشكند از درختهاي حرم شاخهاي را غير از درختهاي ميوه و غير از نخل خرما، قيمت آن را بايد تصدق كند و هرگاه درخت بزرگي را بكند، بايد گاوي از براي كفاره آن بكشد و گوشت آن را بر مساكين تصدق كند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 59 *»
مطلب چهارم
احكام كساني كه براي آنها مانعي پيش آيد
مانند: دشمن، بيماري، ناتواني
هرگاه دشمني مانع شود كسي را كه در حال احرام است از رسيدن به مكه پس در همان مكاني كه مانع از براي او روي داده قرباني ميكند و تقصير ميكند، پس از احرام بيرون ميرود و حلال ميشود از براي او آنچه حرام كرده بود بر خود در حال احرام، حتي جماعكردن پس برميگردد به وطن خود و در سال آينده برميگردد به مكه معظمه و حج خود را بجاميآورد اگر واجب است به قصد وجوب و اگر مستحب است به طور استحباب.
هرگاه كسي در حال احرام مريض شود و نتواند خود را به مكه معظمه رساند، بايد قرباني خود را بفرستد به مكه كه در آنجا آن را بكشند. پس او بر حال احرام بايد باقي باشد تا آنكه قرباني او به محل خود برسد و كشته شود پس اگر احرام او از براي عمره است محل قرباني او مكه معظمه است. پس با كساني كه قرباني خود را به آنها واميگذارد قرار ميگذارد كه فلانروز قرباني او را بكشند. پس چون به سر وعده رسيد بايد تقصير كند و از احرام بيرون آيد و حلال ميشود از براي او آنچه را كه در حال احرام بر خود حرام كرده بود مگر جماعكردن پس بايد از جماع احتراز كند ـ خواه مرد باشد يا زن ـ تا آنكه در سال آينده برگردد به مكه معظمه و اعمال حج
«* احکام حج صفحه 60 *»
را بجاآورد هرگاه حج واجب بر ذمه او قرار گرفته و هرگاه حج واجب بر ذمه او نيست مستحب است از براي او معاودت و حـجكردن.
هرگاه كساني كه قرباني را به ايشان واگذاردهاند برگردند و پول او را پس دهند و بگويند قرباني نيافتيم و نكشتيم، كفاره بر محرم نيست از براي چيزهايي كه بر خود حلال كرده لكن در سال آينده بايد به كسي واگذارد كه از براي او قرباني كند و احتراز كند از چيزهايي كه احتراز از آنها در حال احرام لازم است تا وقتي كه قرباني او در مكه كشته شود هرگاه مانعي از رفتن خود او باشد، يا حج واجبي بر ذمه او نباشد والاّ بايد خود او قرباني خود را در مكه در معاودت بجاآورد.
هرگاه مريضي كه قرباني خود را به كسي واگذارده تواني از براي خود يافت كه ميتواند برود به مكه معظمه، بايد برود. پس هرگاه رسيد به مكه معظمه پيش از آنكه قرباني او را كشته باشند بطوري كه ميتواند اعمال خود را بجابياورد، پس اعمال خود را بايد بجاآورد و قرباني خود را بكشد و حج او تمام است و هرگاه وقتي كه رسيد به مكه معظمه قرباني او را كشتهاند و وقتي از براي او باقي نمانده كه اعمال حج را بجاآورد، بايد در سال آينده حج رود و هرگاه بميرد پيش از رسيدن به سال آينده بايد ولي او يا غير او به نيابت او از براي او حج رود.
هرگاه كسي كه دشمني مانع او شده بود از رسيدن به مكه معظمه رفع مانع از او شد و گمان كرد كه ميتواند به حج برسد، بايد برود به مكه
«* احکام حج صفحه 61 *»
معظمه. پس هرگاه در روز عرفه يا شب عيد رسيد به عرفات يا به مشعرالحرام و وقوف اختياري يا وقوف اضطراري هريك از عرفات و مشعر را دريافت، يا وقوف اضطراري مشعر را دريافت، ميرود به مني پس رمي ميكند و ذبح ميكند و سر خود را ميتراشد و باقي اعمال حج را بجاميآورد و حج او تمام و صحيح است. و هرگاه وقوف اضطراري مشعر را درنيافت و وقتي كه رسيد وقت گذشته، پس بايد در سال آينده حج كند اگر حج واجبي بر ذمه او است والاّ اگر بخواهد بطور استحباب، پس اگر حج او حج تمتع يا حج قران بوده بايد طواف و سعي بجاآورد و سر خود را بتراشد و قرباني خود را بكشد و اگر حج او حج افراد بوده قرباني بر او واجب نيست و به عمره مفرده از احرام بيرون ميآيد.
هرگاه آن كسي كه قرباني يا قيمت قرباني را به او سپردهاند خلاف كند، كفاره بر شخص سپارنده نيست و او به ثواب خود خواهد رسيد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 62 *»
مطلب پنجم
آداب ورود به حرم
مستحب است كه هنگام ورود به حرم شخص محرم پياده شود اگر سواره است و غسل كند و نعلين خود را به دستهاي خود بگيرد و ساعتي با پاي برهنه در حرم راه رود.
مستحب است كه گياهي كه آن را «اذخِر» ميگويند بجوند از براي خوشمزهشدن دهن در حرم و مرخّص فرمودهاند كه آن گياه را از حرم بچينند.
كسي كه داخل حرم شد ايمن است و جايز نيست آزار و اذيت او.
كسي كه در حرم قتل كرد يا دزدي كرد و حرمت حرم را رعايت نكرد، در حرم حدود الهي را بر او جاري ميكنند چراكه او حرمت حرم را رعايت نكرده است.
جايز نيست در حرم مطالبه طلب از مديون كردن بلكه بر او سلام كنند و او را نترسانند تا آنكه از حرم بيرون رود آنگاه مطالبه كنند.
مكروه است خواندن اشعار در حرم اگرچه حق باشد.
كسي كه در حرم دفن شود ايمن است از خوفها و فزع روز قيامت اگرچه گناهكار باشد.
مكروه است بيرون رفتن از حرم پيش از اداي نماز ظهر.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 63 *»
مطلب ششم
آداب ورود به مكه معظّمه
مستحب است غسلكردن از براي وارد شدن در مكه معظمه و كسي كه غسل كرد و خوابيد پيش از وارد شدن در آن، مستحب است كه غسل را اعاده نمايد.
سزاوار است احترام مكه معظمه چراكه آن حبيب خدا است.
ثواب تسبيح و قرائت قرآن و روزه گرفتن در مكه معظمه مضاعف ميشود.
كساني كه از راه مدينه طيّبه به مكه معظمه ميروند مستحب است از براي ايشان كه از بالاي مكه از عقبه مدنيين داخل شوند و از پايين مكه از ذيطوي بيرون روند.
مستحب است كه با خضوع و خشوع و سكينه و وقار وارد مكه معظمه شوند و با تكبر و تجبر وارد نشوند و لباسهاي كهنه بپوشند.
مستحب است كه از باب بنيشيبه داخل مسجدالحرام شوند.
مستحب است مسواك كردن از براي نزديك شدن به خانه كعبه.
مستحب است بسيار نماز كردن در مسجدالحرام و افضل مواضع آن در مابين باب و حجرالاسود است كه آن را «حطيم» ميگويند([3]) و آن موضع افضل مواضع روي زمين است بعد از كربلاي معلّي و بعد از حطيم افضل
«* احکام حج صفحه 64 *»
مواضع حجر اسماعيل7 است خصوص در زير ناودان و بعد از حجر افضل مواضع مابين ركن شامي و باب است و بعد از آن افضل مواضع در خلف مقام ابراهيم7 است و در هريك از اين مواضع هرجا كه نزديكتر به خانه كعبه باشد افضل است.
مستحب است كه پيش از وقت حج وارد به مكه معظمه شوند.
واجب است احترام خانه كعبه و مسجدالحرام و جايز نيست كه خاك و سنگريزه آن را بيرون برند و هرگاه بيرون بردند واجب است كه برگردانند.
مكروه است نشستن در مسجدالحرام مقابل خانه كعبه به اينطور كه زانوها را بلند كنند و ساقهاي پاها را بر آنها بچسبانند و با دستها آنها را نگاه دارند.
كسي كه در مسجدالحرام احداث حدثي كرد سر او را بايد كوبيد به ضرب شديدي و هرگاه در خانه كعبه چنين كاري را كرد بايد او را كشت.
جايز است تبرّك جستن به پوشش كعبه و جامه آن و گرفتن قطعات آن از خدمه آن و منتفع شدن از آنها ولكن ميّت را به آن كفن نبايد كرد.
مستحب است متعلق شدن به جامه كعبه و گرفتن آن و دعا كردن.
مستحب است نظر كردن به خانه كعبه چراكه كفاره گناهان است.
مستحب است آشاميدن آب زمزم چراكه آن را از براي هر قصدي كه بياشامند همان اثر را ميكند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 65 *»
مطلب هفتم
طواف و اقسام و احكام آن
طواف عبارت است از دور زدن به دور خانه كعبه هفت دور كه ابتداي هردوري از حجرالاسود و مقابل آن باشد و ختم هردوري هم به آن و مقابل آن باشد.
طوافهايي كه در اصل شرع از براي مستطيع واجب شده سهطواف است يكي از براي حج و يكي از براي عمره و يكي از براي نساء.
در هر حجي و در هر عمرهاي طواف نساء هست مگر در عمره تمتع كه بعد از طواف و نماز طواف و سعي و تقصير، مباشرت با زن حلال ميشود بدون طواف نساء.
طوافهايي كه به نذر و شبه نذر بر خود واجب كردهاند عدد آنها بر حسب آن است كه بر خود قرار دادهاند.
طوافهاي مستحبي حد و حصر ندارد و هرقدر بخواهند طواف كنند از براي خود و از براي ائمه طاهرين: و ساير مؤمنين و مؤمنات جايز و مستحب است و به عدد ايام سال در هر سالي سيصد و شصت طواف مستحب است.
طواف عمره تمتع پيش از طواف حج تمتع است و طواف حج افراد و حج قِران پيش از طواف عمره است و طواف نساء بعد از طواف حج و عمره است در حال اختيار.
«* احکام حج صفحه 66 *»
طواف نساء واجب است بر جميع حجكنندگان از مرد و زن و پير و جوان و خواجه، يعني كسي كه آلت رجوليت او را قطع كرده باشند.
نيّت تقرّب مانند روح است و طواف مانند بدن، و بدون آن طواف باطل است.
در اقسام طوافها بايد خانه كعبه به سمت چپ طوافكننده باشد و ابتداي هردوري از حجرالاسود و مقابل آن بايد باشد و انتهاي هردوري به حجرالاسود و مقابل آن بايد باشد و به غير از اينطور طواف باطل است به جميع اقسام آن.
محل طواف باقسامه در مابين خانه كعبه و مقام ابراهيم7 بايد باشد بطوريكه در جميع جوانب فاصله در ميان طوافكننده و خانه كعبه بيشتر از فاصله مابين خانه كعبه و مقام نباشد كه اگر بيشتر باشد اقسام طوافها باطل است.
اقسام طوافها بايد به دور خانه كعبه و حجر اسماعيل7 باشد پس هرگاه طوافكننده از ميان حجر بگذرد، يا بر روي ديوار حجر عبور كند، يا بر روي شاذروان عبور كند كه سابقاً ديوار خانه كعبه در آنجا بوده و بعد ديوار را پس بردهاند بسوي اندرون خانه، طواف او باطل است.
جايز نيست كه برهنه و عريان طواف كنند.
واجب است از براي مردان ختنه پيش از طواف. پس هرگاه طوافكننده ختنه نكرده باشد طواف او باطل است.
جايز نيست طوافكردن در حال جنابت و حيض و نفاس.
«* احکام حج صفحه 67 *»
واجب است وضو از براي طواف واجب، خواه طواف حج باشد يا طواف عمره باشد يا طواف نساء باشد.
مستحب است وضو از براي طواف مستحب و شرط صحّت طواف مستحب نيست بلكه جايز است شخص طواف مستحبي را بدون وضو بجاآورد. پس چون از طواف مستحبي فارغ شد وضو بسازد و نماز طواف را بجاآورد.
هرگاه از روي فراموشي طواف واجبي را بدون وضو بجاآورد و بعد متذكر شود كه وضو نداشته، آن طواف باطل است و بايد وضو بسازد و طواف را از سر گيرد.
هرگاه جُنُب از روي فراموشي طواف كند و در بين طوافكردن متذكر شود جنابت خود را، بايد طواف را قطع كند و آنچه طواف كرده باطل است و بايد غسل كند و طواف را از سرگيرد.
كسي كه در بين طواف واجبي حدثي از او صادر شود بايد وضو بسازد. پس اگر بعد از تجاوز از نصف حدث از او صادر شده مثل آنكه بعد از دور چهارم صادر شده، سهدور ديگر طواف ميكند و اگر پيش از تجاوز از نصف حدث از او صادر شده مثل آنكه بعد از دور سوّم صادر شده طواف را از سر بايد بگيرد و هفتدور طواف كند.
هرگاه زن در اثناي طوافكردن حائض شد نشان كند آن موضعي را كه در آن حائض شده و تيمم كند و بيرون رود از مسجدالحرام پس هروقت
«* احکام حج صفحه 68 *»
از حيض پاك شد غسل كند و طواف كند. پس هرگاه سابقاً بيش از نصف، طواف كرده بود از همان موضعي كه نشان كرده شروع ميكند در طواف و تتمه طواف را بجاميآورد و هرگاه كمتر از نصف، طواف كرده بود سابقاً طواف را از سر ميگيرد و هفت شوط طواف ميكند و اعتناء نميكند به آنچه سابقاً طواف كرده بود.
هرگاه زن بعد از اتمام طواف و پيش از اداي نماز طواف حائض شود، پس هر وقت از حيض پاك شد غسل ميكند و نماز طواف را بجاميآورد.
هرگاه زن در بين طواف نساء حائض شد و از نصف تجاوز كرده و نميتواند بماند تا وقتي كه از حيض پاك شود و طواف را به انجام رساند، نايبي از براي خود قرار ميدهد كه طواف او را به انجام رساند و خود با همراهان ميرود.
هرگاه زن پيش از طواف نساء حائض شود و نميتواند بماند تا وقتي كه از حيض پاك شود و طواف كند، نايبي از براي خود قرار دهد كه از جانب او طواف نساء را بجاآورد و خود با همراهان برود و حج او تمام است.
احكام زن صاحب نفاس مثل زن حائض است بدون تفاوت در اعمال حـج.
زن صاحب استحاضه عمل استحاضه را بجاميآورد و غسل استحاضه ميكند در موضع آن و خود را محكم ميبندد و طواف ميكند و نماز طواف را بجاميآورد.
«* احکام حج صفحه 69 *»
كسي كه در بين طواف بيني او به خون بيفتد، يا در لباس خود خوني ببيند، همان موضع را نشان ميكند و ميرود و بيني يا لباس خود را ميشويد و برميگردد و از همان موضعي كه از طواف بيرون رفته شروع در طواف ميكند و طواف خود را به انجام ميرساند اگرچه سابقاً كمتر از نصف طواف كرده باشد.
كسي كه در لباس او خوني باشد طواف او صحيح است لكن آن جامه را بكند يا بشويد و نماز طواف را بجاآورد.
كسي كه به ناخوشي اسهال و زحير مبتلا شده، يا مرضي ديگر دارد صبر كند تا آخر وقت، پس اگر توانست در آخر وقت طواف ميكند و اگر خود نتواند طواف كند و ميشود كه او را طواف دهند، بايد طواف دهند او را و اگر نشود كه او را طواف دهند از شدت مرض، نايبي از جانب او طواف كند.
هرگاه در بين طواف عارضهاي روي دهد و ناخوشي عارض شود كه شخص نتواند طواف را به انجام رساند، بيرون ميرود و هروقت رفع علت شد طواف ميكند. پس هرگاه طواف سابق از نصف تجاوز كرده باقيمانده آن را تمام ميكند و اگر طواف سابق از نصف تجاوز نكرده، طواف را از سر گيرد و هفت دور طواف كند.
كسي كه غشي كرده يا مرض او شديد است بطوريكه نميتوان او را طواف داد، نايبي از جانب او طواف كند.
«* احکام حج صفحه 70 *»
هرگاه در اثناي طواف مرضي عارض شد كه مانع از اتمام طواف است و سهدور طواف شده، پس يك روز يا دو روز صبر ميكند پس اگر مرض رفع شد طواف را از سر بايد بگيرد و هفت شوط طواف كند و اگر مرض رفع نشد نائبي هفت شوط طواف كند و نماز طواف را خود او بجاآورد نه نائب اگر ميتواند و بعد از آن نائب از جانب او سعي كند در ميان صفا و مروه، پس از احرام بيرون ميآيد و اين حكم در صورتي است كه ممكن نباشد خود او را طواف دهند و به سعي ببرند والاّ خود او را بايد طواف داد و به سعي برد و نيابت كفايت نميكند.
جايز است كه مريض را در محمل و مانند آن بگذارند و طواف و سعي دهند.
كسي كه طواف ميدهد مريضي را اگر خود او نيّت كند از براي خود طواف خود را، كفايت ميكند از براي او طواف او چنانكه كفايت كرده از براي مريض طواف مريض.
اطفال را طواف ميدهند و از جانب آنها رمي جمرات ميكنند.
طواف را باطل نميكند سخن گفتن و آب آشاميدن در بين آن اگرچه در بعضي از حالات مكروه باشد.
كسي كه چند دور طواف كرد و فراموش كرد كه هفتدور را به انجام رساند و رفت و مشغول شد به سعيكردن در ميان صفا و مروه، پس در بين سعيكردن به يادش آمد كه طواف را به انجام نرسانيده، بايد برگردد و
«* احکام حج صفحه 71 *»
طواف را به انجام رساند و بعد از اتمام طواف برگردد و هرقدر از سعي باقي مانده تمام كند.
كسي كه فراموش كند دورهاي طواف را و برود و سعي كند در مابين صفا و مروه و چون سعي را به انجام رساند به يادش آمد كه طواف او ناقص بوده، پس هرگاه طواف سابق از نصف تجاوز كرده بايد باقيمانده طواف را تمام كند و هرگاه طواف سابق از نصف تجاوز نكرده، بايد طواف را از سرگيرد و هفت شوط طواف كند و اعادهكردن سعي واجب نيست.
كسي كه فراموش كند طواف را و سعي را به انجام رساند و بعد از انجام سعي به يادش آيد كه طواف نكرده بود، بايد طواف كند و بعد از طواف سعي را اعاده كند تا ترتيب به عمل آيد.
جايز است قطع طواف كردن از براي حاجتي از براي خود طوافكننده و غير او، چه طواف واجب باشد يا مستحب.
كسي كه در بين طواف رفت به عيادت مريضي، يا از براي حاجتي از براي خود و غير خود، پس هرگاه طواف، طواف مستحبي است برميگردد و باقيمانده طواف را تمام ميكند و هرگاه طواف، طواف واجب است پس هرگاه طواف سابق از نصف تجاوز كرده باقيمانده طواف را تمام ميكند و هرگاه طواف سابق از نصف تجاوز نكرده، بايد طواف را از سرگيرد و هفت شوط طواف كند.
«* احکام حج صفحه 72 *»
كسي كه مشغول است به طوافكردن و در بين طواف وقت يكي از نمازهاي پنجگانه داخل ميشود، طواف را قطع ميكند و نماز يوميه را بجاميآورد و برميگردد و باقيمانده طواف را تمام ميكند اگرچه طواف، طواف واجب باشد و طواف سابق از نصف تجاوز نكرده باشد.
كسي كه در بين طواف بيابد كه وقت نماز وتر ميگذرد اگر طواف را تمام كند، نماز وتر را بجا ميآورد و برميگردد و باقيمانده طوف را به انجام ميرساند اگرچه طواف، طواف واجب باشد و از نصف هم تجاوز نكرده باشد.
كسي كه در بين طواف خسته شود مينشيند و استراحت ميكند و چون از خستگي بيرون آمد باقيمانده طواف را تمام ميكند اگرچه طواف، طواف واجب باشد و از نصف هم تجاوز نكرده باشد.
كسي كه فراموش كرد طواف واجب خود را تا آنكه وارد شد به وطن خود و مباشرت كرد با زن خود، واجب است بر او كه نايبي از براي خود تعيين كند كه حيواني را قرباني كند. پس هرگاه طواف فراموششده طواف حج است در مني قرباني كند و اگر طواف فراموششده طواف عمره است در مكه معظمه قرباني كند و طواف را از جانب فراموشكننده بجاآورد.
كسي كه از روي جهالت و ناداني طواف واجب را ترك كند و برگردد به وطن خود، حج او باطل است و بايد اعاده كند حج خود را و شتري نحر كند از براي كفاره آنكه حج خود را باطل كرده و مسأله را ندانسته و ياد نگرفته.
«* احکام حج صفحه 73 *»
كسي كه از روي دانايي و عمد طواف واجب خود را در حج و عمره ترك كند و برگردد به وطن خود، حج او باطل است و بايد اعاده كند آن را.
كسي كه فراموش كرد طواف نساء را تا آنكه برگشت به وطن خود حلال نيست از براي او جماع و مباشرت تا آنكه برگردد به مكه معظمه و طواف نساء را بجاآورد و هرگاه نميتواند برگردد نايبي از براي خود تعيين كند كه او از جانب او طواف نساء را بجاآورد و شتري در مابين صفا و مروه به نيابت او نحر كند تا مباشرت زن بر او حلال شود، و هرگاه خود او طواف نساء نكرد، يا در صورت تمكن نداشتن نايبي از براي او طواف نكرد تا مُرد، بايد ولي او يا غير ولي، كسي به نيابت او طواف نساء را قضا كند.
كسي كه در طواف نساء چهار شوط بجاآورد و فراموش كرد كه طواف را به انجام رساند تا آنكه برگشت به وطن خود، بايد نايبي از براي خود قرار دهد كه از جانب او طواف نساء را بجاآورد و مباشرت با زن از براي او حلال است.
كسي كه فراموش كند طواف نساء را ولكن طواف وداع را بجاآورد، طواف وداع را بجاي طواف نساء قرار ميدهد.
هرگاه زن در روز عيد حائض باشد و نتواند طواف كند برميگردد به مني و هروقت از حيض پاك شد غسل ميكند و طواف ميكند از براي حج خود و سعي ميكند و طواف نساء را بجاميآورد.
«* احکام حج صفحه 74 *»
پيري كه ميترسد ضعف او زياد شود، و مريضي كه ميترسد مرض او شديد شود، و زني كه ميترسد كه حائض شود، در حج تمتع بعد از عمره تمتع محرم ميشوند از براي حج و بعد از احرام طواف و سعي ميكنند از براي حج تمتع و بعد از آن ميروند به مني و عرفات و اعمال آنجا را بجاميآورند. و هرگاه زن بترسد كه در روز ترويه حائض شود ميتواند كه پيش از روز ترويه محرمه شود از براي حج تمتع و طواف و سعي كند و اعمال مني و عرفات را در حال حيض بجاآورد.
در حج افراد و حج قران ميتوان طواف و سعي را مقدم داشت بر رفتن به مني و عرفات و ميتوان مؤخّر داشت و بعد از مراجعت از مني بجاآورد ولكن طواف نساء را نميتوان مقدم داشت و بايد بعد از اتمام حج آن را بجاآورد.
كسي كه طواف نساء را بعد از طواف حج و پيش از سعي در ميان صفا و مروه بجاآورد و بعد از طواف نساء سعي كند ضرري از براي او نخواهد داشت مگر آنكه وضع سعي پيش از طواف نساء است.
جايز است كه طوافكننده اكتفا كند در تعداد دورهاي طواف به حفظ غير و نگاهداشتن شماره او، مثل اينكه اكتفا ميكند مأموم در تعداد ركعات نماز به حفظ امام.
هرگاه چندنفر با هم طواف كنند پس اختلاف كنند در عدد شوطها پس هريك كه يقين دارد به تعداد خود عمل ميكند به يقين
«* احکام حج صفحه 75 *»
خود و هريك كه بر حالت شك باشد طواف را از سر ميگيرد و هفت شوط طواف ميكند.
كسي كه از روي سهو زياده از هفت شوط طواف كرد، پس هرگاه آن زيادتي يكدور تمام نشده و متذكر شد، آن دور ناتمام را قطع ميكند و تمام نميكند و چيزي بر او نيست، و هرگاه آن زيادتي يك دور تمام شده، ششدور ديگر به آن ميافزايد تا هفت دور تمام شود ولكن اين هفتدور آخر را طواف واجب خود قرار دهد و نماز طواف را بجاآورد و برود سعي در ميان صفا و مروه را بجاآورد و برگردد و دو ركعت نماز از براي هفتشوط اول بجاآورد و آن طواف را طواف مستحب قرار دهد و هرگاه بخواهد اعتناء به هفت دور اول نكند و نماز از براي آن بجانياورد گناهي نكرده.
كسي كه شك كند در طوافهاي واجبي كه آيا هفت شوط طواف كرده يا كمتر، پس هرگاه از محل طواف خارج شده و اين شك از براي او روي داده اعتناء به شك خود نميكند و هرگاه در مطاف از براي او شك روي داده، بنا را بر يقين بايد بگذارد و طواف كند تا يقين كند كه هفت شوط تمام شده و افضل اين است كه طواف را از سر گيرد و هفت شوط طواف كند.
كسي كه شك كند در طوافهاي واجبي كه آيا هفت شوط طواف كرده يا بيشتر، بنا را بر اقل گذارَد، يعني بنا را بر هفت شوط گذارَد و افضل اين است كه طواف را از سر گيرد.
«* احکام حج صفحه 76 *»
در طوافهاي مستحبي هرگاه شكي حاصل شود، طوافكننده مختار است كه بنا را بر كمتر گذارد يا بر بيشتر.
كسي كه شك كند كه آيا سه دور طواف كرده يا چهار دور يا شش دور يا هفت دور، طواف را از سر گيرد و هرگاه از مطاف منصرف شده و شك ميكند چيزي بر او نيست و اعاده محبوبتر و افضل است.
كسي كه شك كند كه آيا شش دور طواف كرده يا هفت دور يا هشت دور، طواف را از سر گيرد تا بداند و حفظ كند دورهاي طواف را.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 77 *»
مسائل متفرقه
ــ دقت در اينكه نوك شانه چپ از كعبه منحرف نگردد، لازم نيست و بايد طوري طواف كرد كه به طور متعارف سمت چپ به طرف كعبه باشد حتي در هنگام گذشتن از دو ركني كه طرف حجر اسماعيل است.
ــ در هنگام ازدحام جمعيت بايد توجّه كامل داشت كه فشار جمعيت، سمت چپ را از كعبه منحرف نسازد اگرچه حركت طوري باشد كه شخص را به جلو برانند.
ــ اگر سمت چپ در مقداري از طواف در اثر فشار جمعيّت از كعبه منحرف شود بطوريكه در آن مقدار رو و يا پشت به طرف كعبه شده باشد، اگر ميسّر است بايد برگردد و آن مقدار از طواف را بطور صحيح انجام دهد و اگر ميسّر نباشد آن شوط را بدون نيّت طواف به آخر ميرساند و اگر طواف از نصف گذشته باقي شوطها را تمام ميكند و اگر كمتر از نصف باشد، اعاده مينمايد.
ــ در صورت ازدحام اگر نتواند بين بيت و مقام طواف كند در همه جوانب يا در بعضي از جوانب بطوري كه مقام هم داخل طواف شود، طواف صحيح است.
ــ اگر در هنگام طواف، نماز جماعت برگزار شود كه مانع از طواف باشد، بايد طواف را قطع كرد و اگر مدت طولاني شد و طواف از نصف گذشته، باقي شوطها را انجام ميدهد و اگر از نصف نگذشته اعاده مينمايد.
«* احکام حج صفحه 78 *»
ــ در طواف واجب در هنگام ازدحام براي استلام حجر و يا بوسيدن آن و يا استلام ركن يماني نبايد معطّل شد تا بين شوطها فاصله افتد و از صورت پيدرپي بودن خارج شود بلكه اشاره هم كفايت ميكند.
ــ در حال طواف كسي كه براي استلام حجر و يا بوسيدن آن و يا استلام ركن يماني و يا نزد مستجار، رو به كعبه كند بايد برگردد به همان جايي كه منحرف گرديده و طواف خود را ادامه دهد.
ــ تا جايي كه ممكن است براي استلام و يا بوسيدن حجر و يا استلام ركن يماني نبايد باعث زحمت و يا اذيت ديگران شد.
ــ كسي كه از احكام و مسائل حجّ آگاه است و در هنگام انجام مناسك غافل نبوده اگر در حال طواف در صحّت شوط سابق خود شك نمايد، به آن شك اعتنا نكند و طواف خود را ادامه دهد.
ــ كسي كه مسائل حجّ را ميداند و در هنگام انجام مناسك نوعاً غافل نبوده اگر بعد از تمام شدن طواف و خارج شدن از مطاف در صحّت طواف خود شك كند، به آن شكّ اعتنا نكند.
ــ كسي كه بعد از تقصير متوجه شود كه طوافش باطل بوده، طواف و نماز آن را اعاده ميكند و احتياطاً سعي را هم اعاده مينمايد و تقصير ديگر بر او نيست.
ــ كسي كه در حال طواف متوجه شود كه بدنش و يا جامهاش (چه جامه احرام در طواف عمره و چه جامه عادي در طواف حجّ و
«* احکام حج صفحه 79 *»
طواف نساء) نجس شده، طواف را قطع ميكند و ميرود بدن و يا جامه خود را تطهير كرده و برميگردد. پس اگر طواف از نصف گذشته باشد، آن را تمام ميكند وگرنه از ابتداء شروع ميكند و اگر يقين كند كه اين نجاست در بدن يا در لباس از شوطهاي پيش بوده، بعد از تطهير طواف را تمام ميكند و نماز طواف را ميخواند و به قصد مافِيالذمّه طواف ديگري (هفت شوط) انجام ميدهد و به همان قصد نماز طواف ميخواند.
ــ اگر در حال طواف براي نظافت از حدّ مطاف، طوافكننده را خارج كردند، بعد از رفع مانع از همان جايي كه از حدّ خارج شده طواف را ادامه ميدهد.
ــ شخصي كه محرم است و هنوز طوافهاي واجب خود را انجام نداده براي كسي كه معذور است از طواف ميتواند نيابت كند.
ــ حكم مبطون و مسلوس و كسي كه ريح از او خارج ميشود در طواف واجب و نماز طواف (چه واجب و چه مستحب) مانند حكم آنان است در نمازگزاردن.
ــ نائب در طواف واجب از طرف محرم و يا محرمه، لازم نيست محرم شود و يا لباس احرام بپوشد.
ــ كسي كه در حال احرام جنب شود و آب براي او ضرر دارد، با تيمّم طواف ميكند و نماز ميخواند.
«* احکام حج صفحه 80 *»
ــ كسي كه نميتواند خود طواف كند بايد نائب بگيرد و يا با وسيله او را طواف دهند و جايز نيست او را در تختهايي سوار كنند كه در خارج مَطاف طواف ميدهند.
ــ جايز است طواف را تأخير انداخت تا خلوت شود تا طواف در مطاف انجام شود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 81 *»
مطلب هشتم
نماز طواف و احكام آن
بعد از هر طوافي خواه واجب باشد يا مستحب بايد دوركعت نماز طواف بجاآورد ولي نماز طواف واجب، واجب است.
نماز طواف را بعد از آن بايد بجاآورد در حال اختيار نه آنكه چند طواف را متصل بجاآورد و بعد از براي هر طوافي دو ركعت نماز بجاآورد، بلكه بعد از هر طوافي نماز آن را بايد بجاآورد و بعد از نماز مشغول شد به طوافي ديگر و نماز آن.
كسي كه از روي جهل و ناداني يا از روي فراموشي نماز طواف واجب را بعد از آن بجانياورد و مشغول شد به طوافي ديگر، چيزي بر او نيست. پس چون از طواف دوم فارغ شد نمازي از براي طواف اول و نمازي ديگر از براي طواف دوم بجاميآورد.
كسي كه فراموش كرد نماز طواف را تا آنكه مشغول شد به سعيكردن در ميان صفا و مروه و در بين سعيكردن به يادش آمد كه نماز طواف را بجانياورده، پس مختار است كه نشان كند آن مكان را كه در آن است و برود به مسجد و در پشت مقام ابراهيم7 نماز طواف را بجاآورد و برگردد و از همان مكاني كه نشان كرده شروع كند در سعيكردن تا آنكه سعي را تمام كند، يا آنكه سعي را تمام كند و برود به مسجد و در پشت مقام ابراهيم7 نماز طواف را بجاآورد.
«* احکام حج صفحه 82 *»
كسي كه فراموش كرد كه نماز طواف را بجاآورد تا آنكه از مكه معظمه بيرون رفت، پس هرگاه زياد دور نشده و ميتواند برگردد، برگردد و نماز طواف را در پشت مقام ابراهيم7 بجاآورد و هرگاه زياد دور شده و نميتواند برگردد نايبي از براي خود معين كند كه از جانب او در پشت مقام، نماز طواف او را بجاآورد، و هرگاه بميرد ولي او يا احدي از مسلمين از جانب او بجاآورند.
كسي كه فراموش كند نماز طواف را، مادامي كه در مكه معظمه است نماز را در پشت مقام بجاميآورد اگرچه ايامي چند گذشته باشد.
كسي كه نماز طواف نساء را فراموش كند تا آنكه وارد شود به مني، نماز طواف را در مني بجاآورد.
وقت نماز طواف بعد از طواف است.
مكان نماز طواف حج و عمره در پشت مقام ابراهيم7 است.
كسي كه نماز طواف حج و عمره را در غير مقام در ساير مكانهاي مسجدالحرام بجاآورد، اعاده كند آن را در پشت مقام.
نماز طواف نساء و نماز هر طواف مستحبي را در هر مكاني از مسجدالحرام بجاآورند جايز است.
نماز طوافهاي مستحبي را در غير مسجدالحرام در ساير مكانهاي مكه معظمه ميتوان بجاآورد.
نماز طواف واجبي را نشسته نميتوان كرد به جهت خستگي.
«* احکام حج صفحه 83 *»
مستحب است كه در نماز طواف سوره جحـد را در ركعت اول بعد از حمد بخوانند و سوره توحيد را در ركعت دوم بعد از حمد بخوانند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 84 *»
«مسائل متفرقه»
ــ درباره نماز طواف واجب نبايد وسواس داشت، هرمقداري كه ميسّر است قرائت را بايد صحيح انجام داد، با جماعت خواندن و يا نائب گرفتن لازم نيست.
ــ نماز طواف حجّ و عمره را كه بايد در پشت مقام ابراهيم7 انجام داد در صورت ازدحام ميشود دورتر از مقام نماز گزارد.
ــ كسي كه قرائتش صحيح نيست نميتواند در نماز طواف از ديگري نيابت نمايد.
ــ در پشت مقام براي نماز طواف، رعايت عدم تقدم زن بر مرد و يا عدم محاذي بود زن و مرد لزومي ندارد.
ــ پشت مقام، شامل دو سمت راست و چپ آن هم ميشود.
ــ پشت مقام، نزديك و دورِ آن را شامل است.
ــ تأخير نماز طواف بعد از طواف سبب بطلان طواف نميشود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 85 *»
مستحبات طواف:
مستحب است بوسيدن حجرالاسود و ماليدن دست بر آن و شكم به ركن حجر چسبانيدن و طرف صورت را بر آن گذاردن.
مستحب است كه چون نزديك شود به حجرالاسود دستها را به دعا بردارد و بسوي آسمان بلند كند و حمد و ثناي الهي را بجاآورد و صلوات بر محمّد و آلمحمّد9 بفرستد و بخواهد از خداوند جلّشأنه قبولكردن حج خود را. پس دست بمالد به حجرالاسود و ببوسد آن را و اگر نتواند ببوسد به دستماليدن اكتفا كند و اگر نتواند دست بمالد از كثرت جمعيت مردم، اشاره كند بسوي آن و در هر حال دعاء مأثور را در نزد حجرالاسود بخواند يا از دور يا از نزديك.
دست ماليدن به هر چهار ركن مستحب است.
كسي كه كف دست راست او قطع شده، موضع قطع را به ركنها بمالد و كسي كه دست راست او از مرفق قطع شده، دست چپ خود را به ركنها بمالد.
بوسيدن حجرالاسود و استلام و دست ماليدن به آن از براي زنها تأكيدي ندارد.
مستحب است از براي كسي كه طواف مستحب بجاميآورد كه ترك كند استلام را از براي كسي كه طواف واجب بجاميآورد و مانع او نشود از استلام و دست ماليدن.
«* احکام حج صفحه 86 *»
جايز نيست كه در حال ازدحام مردم اذيت كند ايشان را از براي آنكه خود را به سختي برساند به ركن و استلام كند.
مكروه است در حال طواف تكلّمكردن مگر به قرائت قرآن و دعا خواندن و قرائت افضل است از دعا.
مستحب است كه در حال طواف بگويد كه اَللّهُمَّ اِنَّ عَمَلي ضَعيفٌ فَضاعِفْهُ لي.
مستحب است كه چون در طواف مقابل در خانه كعبه رسد دعاهايي كه وارد شده بخواند.
مستحب است كه در طواف چون به مستجار رسد خود را به مستجار بچسباند و دعاهايي كه وارد شده بخواند و بگويد اَللّهُمَّ اِنّ هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النّار و استغفار كند از گناهان خود كه گناهان در آن مكان آمرزيده ميشود از براي استغفاركننده و مستجار در پشت خانه كعبه واقع است مقابل در خانه كعبه نزديك به ركن يماني و آن را مُتَعَوَّذ هم ميگويند.
مستحب است استلام ركن يماني و دست ماليدن بر آن و شكم را به آن چسبانيدن و استحباب استلام در ركن يماني و ركن حجرالاسود بيشتر تأكيد دارد.
مستحب است داخل حجر اسماعيل علي نبيّنا و آله و7 شدن و در آنجا نماز بسيار بجاآوردن و در زير ناودان دعا كردن و جامه كعبه را در آنجا به دستگرفتن و پناهبردن به خداوند جلّشأنه ولكن طواف را در آن قرار
«* احکام حج صفحه 87 *»
ندهند و به دور آن طواف كنند اگرچه آن جزء خانه كعبه نيست ولكن قبر اسماعيل و مادر او و دختران او و بعضي از پيغمبران:در آنجا است و نبايد در بين طواف پاي بر روي قبرهاي ايشان گذارد.
كسي را كه طواف ميدهند مستحب است كه طوري طواف دهند كه پاهاي او بر زمين كشيده شود و مستحب است كه در نزد ركن يماني او را بر زمين گذارند كه دستهاي خود را بر زمين بمالد و بعد او را بردارند.
مستحب است كه در حال طواف ميانه راه روند نه بسيار تُند راه روند و نه بسيار كُند.
مستحب است طوافكردن پيش از طوافكردن از براي حج و بعد از آن و طوافكردن پيش از طواف حج افضل است از طوافكردن بعد از طواف حج به هفتادمرتبه.
مستحب است نزديك ظهر سربرهنه و پابرهنه باوقار و سكينه و خضوع طوافكردن و ملتفت به كسي نشدن و كسي را در بين طواف اذيت نكردن.
رسول خدا9 در شبانهروزي ده طواف ميكردند سه طواف در اول شب و سه طواف در آخر شب و دو طواف بعد از صبح و دو طواف بعد از ظهر و تأسّيكردن به رسول خدا9مستحب است.
مستحب است از براي مؤمن كه سيصد و شصت طواف كند به عدد ايام سال كه هر طوافي هفتدور باشد و هرگاه نتواند، سيصد و شصت دور
«* احکام حج صفحه 88 *»
طواف كند كه پنجاه و يك طواف و سه دور شود پس چهار دور ديگر به آن بيفزايد تا يك طواف تمام شود و هرگاه نتواند هرقدر بتواند طواف كند.
مستحب است طواف در دهه اول ماه ذيحجه.
كسي كه در احرام عمره است و طواف و سعي كرده از براي عمره خود، طواف مستحبي نكند مگر بعد از تقصير.
كسي كه در حج تمتع محرم شد از براي حج، احرام او مانع او نيست از طوافكردن مستحبي، و طواف او احرام او را باطل نميكند و مستحب است كه چون طواف كنند و نماز طواف را بجاآورند بروند نزد حجرالاسود و آن را ببوسند و استلام كنند.
مستحب است آشاميدن آب زمزم بعد از طواف واجب پيش از رفتن به صفا از براي سعي.
مستحب است كه شخص طوافكننده از آب زمزم بياشامد و به بدن و سر خود بريزد و بخواهد از خداوند جلّشأنه كه آن آب را شفا قرار دهد از براي او از هر دردي در دنيا و آخرت و دعايي كه وارد شده بخواند.
مستحب است كه حفظ كنند متاع برادر مؤمن را تا او برود و طواف كند و از براي حفظكننده متاع اجر عظيمي است.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 89 *»
مطلب نهم
سعي و احكام آن
از جمله واجبات حج و عمره سعيكردن در ميان صفا و مروه است.
مستحب است كه بعد از طواف عمره يا طواف حج و نماز طواف از دري كه مقابل حجرالاسود است بيرون رود از براي سعيكردن در ميان صفا و مروه و به تأخير نيندازد سعي را.
سعي در ميان صفا و مروه هفتمرتبه است به اينطور كه از صفا به مروه رفتن يك شوط است و از مروه برگشتن به صفا دو شوط است تا آنكه شوط هفتم تمام شود به رسيدن به مروه. پس ابتداي رفتن از صفا بايد باشد و ختم آن به مروه بايد باشد.
واجب است كه ابتداء سعي از صفا به مروه باشد.
جايز است سواره سعيكردن ولكن پياده افضل است.
مستحب است بالارفتن به صفا و مكثكردن در آنجا و روي خود را به ركن يماني و ركن حجر نمودن و حمد و ثناي الهي را بجاآوردن و طولدادن مكث در آنجا را با حالت ذكر و دعا.
هرگاه بعد از طواف خسته باشند يا هوا گرم باشد جايز است كه صبر كنند تا رفع خستگي شود و هوا سرد شود اگرچه شب باشد. پس در شب سعي كنند و از روي عمد سعي را به تأخير نيندازند تا روزي ديگر.
«* احکام حج صفحه 90 *»
مستحب است از براي مردان كه هروله كنند در ميان دو مناره و هروله از براي زنان نيست.
شرط نيست در سعيكردن طهارت، پس بدون وضو در حال جنابت و حيض جايز است سعيكردن.
مستحب است كه سعي را با طهارت بجاآورند.
زن در حال حيض ميتواند سعي كند و افضل آن است كه بعد از پاكشدن با طهارت سعي كند.
هرگاه در اثناي سعيكردن حدث صادر شود، سعي را باطل نميكند و سعي را تمام كنند.
كسي كه ابتدا كند سعيكردن را از مروه، شوطي را كه از مروه ابتدا كرده و به صفا رفته بيندازد و حساب نكند و اول شوطها را از صفا حساب كند.
هرگاه كسي سعي كرد و چنان دانست كه هفت شوط تمام شده پس چون رفت به منزل خود ناخنهاي خود را گرفت و تقصير كرد و از احرام بيرون آمد آنوقت به يادش آمد كه شش شوط بجاآورده، پس بايد برگردد و يك شوط را بجاآورد و گاوي را از براي كفاره ذبح كند و هرگاه يقين ندارد كه شششوط يا كمتر يا بيشتر بجاآورده بايد برگردد و سعي را از سر گيرد و هفتشوط سعي كند و گاوي را از براي كفاره ذبح كند.
«* احکام حج صفحه 91 *»
كسي كه از روي تذكر و عمد زياده از هفت شوط سعي كند مثل كسي است كه از روي عمد ركعات نماز را زياد كند، پس سعي او باطل است و بايد سعي را از سر گيرد و هفت شوط سعي كند.
هرگاه كسي از روي سهو هشت شوط سعي كرد، بايد سعي را از سر گيرد و هفت شوط سعي كند.
هرگاه كسي از روي سهو نُه شوط سعي كند، شش شوط ديگر سعي كند كه با شوط نهم، هفت شوط شود و هشت شوط سابق را بيندازد و اعتناء به آن نكند.
كسي كه از روي جهالت و ناداني خيال كرد كه رفتن از صفا به مروه و برگشتن از مروه به صفا يك شوط است، پس چهارده شوط بجاآورد به خيال هفت شوط، چيزي بر او نيست و نبايد سعي را اعاده كند.
كسي كه فراموش كند سعي را بايد سعي را بجاآورد اگرچه از مكه معظمه بيرون رفته باشد پس بايد برگردد و سعي كند و هرگاه برگشته است به وطن خود نايبي بايد معيّن كند كه سعي را از جانب او بجاآورد.
كسي كه از روي سهو از محل سعي خارج شود مثل آنكه بر كسي خواب غلبه كند و از محل سعي خارج شود، پس وقتي كه ملتفت شد بايد قهقري برگردد تا به موضعي كه از محل سعي خارج شده و از آن موضع شروع كند به سعيكردن.
«* احکام حج صفحه 92 *»
كسي كه خستگي از براي او روي دهد در بين سعيكردن استراحت كند در صفا و مروه و در ميان آنها و چون رفع خستگي از او شد سعي كند.
كسي كه در حال سواري سعي ميكند، در محل هروله وسيله خود را تندتر براند.
هرگاه زن در حال سواري سعي كند، در پايين صفا و مروه واقف شود و نظر كند به خانه كعبه.
سزاوار است كه با سكينه و وقار و تذكر به خدا و رسول9 سعي كند.
هرگاه در بين سعيكردن وقت نمازهاي يوميه داخل شود، نماز را بجاآورند و بعد از آن سعي را به انجام رسانند و هرگاه قبل از شروع در سعي وقت نماز داخل شده باشد، نماز را بجاآورند و بعد از آن شروع به سعي كنند.
كسي كه سعي كرده باشد سه شوط يا چهار شوط و رفيق و صديق او، او را دعوت كند از براي حاجتي، يا از براي طعامي، جايز است از براي او كه سعي را قطع كند و از پي حاجت برود و برگردد و سعي را به انجام رساند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 93 *»
«مسائل متفرقه»
ــ بعد از تقصير اگر معلوم شد كه سعي باطل بوده و بايد اعاده شود، تقصير اعاده ندارد.
ــ اگر در هنگام سعي براي استراحت و يا آبخوردن از محلّ سعي خارج شد، بايد از همان جايي كه سعي را قطع كرده، ادامه دهد.
ــ اگر كسي فراموش كرد كه در محلّ هروله، هروله نمايد نبايد برگردد براي هرولهنمودن و اگر چندان دور نشده و زحمت براي ديگران نميشود عقبعقب برگردد به محل هروله و هروله كند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 94 *»
مطلب دهم
تقصير و احكام آن
تقصير چيدن قدري از موي اطراف سر و ريش است بعد از سعيكردن.
واجب است تقصيركردن بعد از سعي در عمره تمتع.
جايز است چيدن موي سر و ريش به هر آلتي مانند مقراض يا غير آن حتي آنكه جايز است چيدن با دندان.
كفايت ميكند در تقصير مسمّاي آن و لازم نيست چيدن موهاي زياد.
زن تقصير ميكند از براي عمره خود و ميچيند از موي سر خود به قدر يك بند انگشت.
كسي كه در عمره تمتّع تقصير ميكند و ميچيند از اطراف سر و ريش و شارب خود و ميگيرد ناخنهاي خود را، بايد چيزي از آنها را باقي گذارد از براي تقصير حج خود.
بعد از تقصير در عمره حلال ميشود بر معتمر آنچه را كه در احرام بر خود حرام كرده بود حتي مباشرت با زن و عمره او به انجام رسيده و تمام است.
در عمره تمتع سر تراشيدن واجب نيست.
كسي كه در عمره تمتع سر خود را تراشيد پيش از آنكه تقصير كند، بايد حيواني را از براي كفاره اين عمل بكشد. و چون روز عيد شود تيغ را
«* احکام حج صفحه 95 *»
بر روي سر او بكشند هرگاه زمان سرتراشي نزديك بوده و موي سر بيرون نيامده به قدري كه در روز عيد بتراشد.
كسي كه در عمره تمتع بعد از سعي تقصير كرد، بعد از تقصيركردن ميتواند نكاح كند و ميتواند سر خود را بتراشد هرگاه تا وقت حجكردن سيروز باقي مانده باشد و اگر كمتر از سي روز باقي مانده سر خود را نتراشد از براي آنكه موي سر او فراوان شود از براي احرام حج و تراشيدن در روز عيد.
كسي كه در عمره تمتع فراموش كرد كه بعد از سعي تقصير كند تا آنكه محرم شد از براي حج، استغفار كند و چيزي بر او نيست ولكن مستحب است حيواني بكشد.
كسي كه در عمره مفرده است مختار است كه بعد از سعي سر بتراشد يا تقصير كند و مستحب است كه سرتراشيدن را اختيار كند.
سر تراشيدن مخصوص مردان است و زنها نبايد سر بتراشند و تقصير بايد بجاآورند.
جايز است كه خود شخص موي خود را قطع كند يا ديگري موي او را قطع كند.
مستحب است كه در تقصير ابتدا كنند به چيدن موي پيش سر.
مستحب است از براي كسي كه عمره تمتع بجاآورده و طواف و سعي و تقصير كرده و از احرام بيرون آمده اينكه خود را شبيه به محرمين قرار
«* احکام حج صفحه 96 *»
دهد و پيراهن نپوشد چنانكه مستحب است از براي اهل مكه معظمه كه خود را شبيه به محرمين قرار دهند با موهاي پريشان تا وقت حج.
جايز نيست از براي كسي كه عمره تمتع بجاآورده كه از مكه معظمه بيرون رود تا آنكه حج خود را به انجام رساند مگر آنكه وقت وسعت داشته باشد و بداند كه تا وقت حج كردن برميگردد، پس در اين صورت هرگاه در همان ماهي كه بيرون ميرود برميگردد پس بدون احرام ميرود و برميگردد تا آنكه در وقت حج محرم شود، و اگر ميداند كه در همان ماهي كه بيرون ميرود برنميگردد و در ماهي ديگر برخواهد گشت، پس در مكه معظمه محرم ميشود از براي حج و با حال احرام بيرون ميرود و با حال احرام برميگردد و داخل ميشود و بايد بر حال احرام باقي باشد تا وقت حج و حج را با احرام به انجام رساند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 97 *»
بخش دوم: حج تمتّع و احكام آن
مطلب اول: احرام و احكام آن
واجب است احرام از براي حج تمتع چنانكه واجب بود از براي عمره آن.
مستحب است كه در روز ترويه در وقت ظهر محرم شوند از براي حج تمتع.
جايز است احرام در روز ترويه پيش از ظهر و بعد از ظهر از صبح تا غروب آفتاب.
رخصت دادهاند كه سه روز پيش از روز ترويه محرم شوند صاحبان اعذاري كه در وقت ازدحام مردم نميتوانند به كار خود برسند مانند پيران ضعيف و مريضان و از جمله عذرها است خوف زني كه بترسد كه در روز ترويه حائض شود.
مستحب است كه در روز ترويه غسل كنند از براي احرام و جامههاي احرام را بپوشند و با پاي برهنه بروند به مسجدالحرام با سكينه و وقار و دوركعت نماز بجاآورند در مقام ابراهيم يا در حجر اسماعيل8 پس بنشينند تا وقت ظهر و نماز ظهر را بجاآورند پس محرم شوند و آهسته تلبيه بگويند.
جايز است كه نماز ظهر روز ترويه را تا نماز صبح روز عرفه در مني بجاآورند.
«* احکام حج صفحه 98 *»
هرگاه كسي در مسجدالحرام بعدازنمازهايواجبي بخواهد محرم شود مختار است كه بعد از نمازظهر محرم شود يا بعد از نمازعصر محرم شود.
كسي كه در روز ترويه در مكه معظمه محرم شد مستحب است كه در شب عرفه در مني باشد.
كسي كه در روز ترويه محرم شد جايز است كه در مكه معظمه بماند ولكن صبح روز عرفه بايد در مني باشد يا در عرفات موقف را دريابد.
چون در مسجدالحرام در روز ترويه محرم شدند تلبيه واجب را بايد بگويند بعد از نماز آهسته پس چون بيرون آمدند از مسجد و رو به مني روان شدند و «شعبالدرب» كه يكي از مواضع معروفه است در دست راست واقع شد و «عقبه» كه يكي از مواضع معروفه است در آنجا در دست چپ واقع شد، پس در آنجا صدا را بايد بلند كرد به تلبيه گفتن از براي حج و مستحب است تلبيه گفتن تا ظهر روز عرفه.
بعد از طلوع آفتاب در روز عرفه بايد از مني رفت بسوي عرفات و بعضي از كساني كه پيادهاند ميتوانند كه پيش از طلوع آفتاب رو به عرفات بروند، بلكه اگر ضعيف باشند ميتوانند كه پيش از طلوع صبح رو به عرفات بروند و نماز صبح را در بين راه عرفات بجاآورند.
در حال اختيار از وادي محسّر كه موضعي است معروف در آنجا نگذرند پيش از طلوع آفتاب در روز عرفه.
«* احکام حج صفحه 99 *»
هرگاه در مني جمعيت مردم زياد باشد و جا تنگ شود جايز است كه بعضي در وادي محسّر منزل كنند.
كسي كه فراموش كرد احرام را تا آنكه وارد شد به عرفات، در همانجا محرم شود.
كسي كه فراموش كند احرام را تا آنكه تمام اعمال حج را بجاآورد، حج او صحيح است و كفايت ميكند او را نيّت او.
كسي كه در مكه معظّمه اقامه كرده و ميخواهد حج افراد بجاآورد، بايد برود به جعرانه([4]) يا حُدَيبيَّه و در يكي از آنها محرم شود.
كسي كه محرم شد از براي حج پيش از تقصير از احرام عمره تمتع از روي فراموشي، استغفار كند و عمره او تمام است و كسي كه از روي تعمّد تقصير نكرد از احرام عمره تمتع و محرم شد از براي حج بدون تقصير، عمره تمتعي از براي او نيست و حج او حج افراد است.
كسي كه از روي علم و تذكر در حال احرام جماع كند پيش از وقوف در مشعر واجب است بر او كه شتري نحر كند از براي كفاره و باقي اعمال حج را بجاآورد و در سال آينده اعاده كند حج را. و هرگاه زن متابعت كرده او را در جماع از روي علم و تذكر و او را اكراه نكرده بر آن، بر زن هم واجب است كه شتري نحر كند از براي كفاره خود و باقي اعمال حج را
«* احکام حج صفحه 100 *»
بجاآورد و در سال آينده حج را اعاده كند. و هرگاه اكراه كرده زن را به جماع، بايد دو كفاره بدهد و دو شتر نحر كند و كفاره بر خود زن واجب نيست و حج خود را نبايد اعاده كند در سال آينده.
كسي كه بعد از وقوف در مشعرالحرام از روي علم و تذكر جماع كند واجب است بر او كه شتري نحر كند از براي كفاره و نبايد اعاده كند حج را در سال آينده، و هرگاه اكراه نكرده زن را بر جماع بر او هم واجب است نحر كردن شتري و هرگاه اكراه كند او را بايد دو شتر نحر كند يكي از براي خود و يكي از جانب زن.
هرگاه كسي كه قرباني خود را كشته جماع كند پيش از آنكه زيارت كند كعبه را، واجب است بر او كه شتري نحر كند از براي كفاره اين كار.
هرگاه زني كه حج او حج تمتع است در ميقاتگاه طاهره باشد و محرمه شود و بعد از احرام حائض شود، پس با آن حال بايد وارد شود به مكه معظمه و به مسجدالحرام نرود. پس هرگاه تا روز ترويه از حيض پاك شد بايد غسل كند و طواف و سعي بجاآورد و تقصير كند و از احرام عمره تمتع بيرون آيد و بعد از آن براي احرام حج محرمه شود و هرگاه تا روز ترويه از حيض پاك نشد بايد غسل كند و خود را محكم ببندد و بعد از آن در مابين صفا و مروه سعي كند پس برود به مني و عرفات و اعمال آنجا را بجاآورد، پس هروقت پاك شد از حيض غسل كند و برود به مسجدالحرام و طواف كند به قصد طواف عمره تمتع و نماز طواف را بجاآورد و بعد از
«* احکام حج صفحه 101 *»
آن سعي كند در مابين صفا و مروه و تقصير كند و بعد از آن طواف نساء را بجاآورد و نماز طواف را بجاآورد پس جميع آنچه در حال احرام بر خود حرام كرده بود حلال شود حتي مباشرت شوهر با او.
هرگاه زني كه حج او حج تمتع است در ميقاتگاه حائض باشد بايد غسل كند و خود را محكم ببندد و جامه احرام بپوشد و حيض او مانع احرام نيست. پس با حال احرام وارد شود به مكه معظمه و به مسجدالحرام نرود پس هرگاه تا پيش از ظهر روز ترويه از حيض پاك شد بايد غسل كند و طواف كند و نماز طواف را بجاآورد و بعد از آن سعي كند در مابين صفا و مروه و تقصير كند و از احرام عمره تمتع بيرون آيد و بعد از آن از براي حج خود محرمه شود، و هرگاه تا پيش از ظهر روز ترويه از حيض پاك نشد مخيّر است كه حج خود را حج تمتع قرار دهد و بعد از ظهر روز ترويه غسل كند و طواف و سعي و تقصير كند از براي عمره تمتع و از احرام عمره بيرون آيد و بعد از آن براي حج خود محرمه شود، يا آنكه حج خود را حج مفرد قرار دهد پس با احرام اول برود به مني و عرفات و اعمال را بجاآورد و بعد از مراجعت به مكه معظمه طواف و سعي و تقصير بجاآورد از براي حج مفرد خود و بعد از حج، عمره بجاآورد.
هرگاه زني كه حج او حج تمتع است در حال احرام عمره تمتع حائض باشد تا شب عرفه و در شب عرفه از حيض پاك شود مخيّر است در ميان حج تمتع و حج افراد، و هرگاه بعد از شب عرفه هم از
«* احکام حج صفحه 102 *»
حيض پاك نشده باشد حج خود را حج افراد قرار دهد و بعد از حج افراد، عمره بجاآورد.
هرگاه زني كه حج او حج تمتع است اعمال عمره تمتع را بجاآورد و بعد از اعمال عمره خود حائض شود در روز ترويه، حيض او مانع احرام او نيست از براي احرام از براي حج پس در منزل خود بايد محرمه شود و به مسجدالحرام نرود و برود به مني و عرفات و اعمال آنجا را در حال حيض بجاآورد و مراجعت كند به مكه معظمه. پس هروقت كه از حيض پاك شد غسل كند و طواف كند از براي حج خود و نماز طواف را بجاآورد و بعد سعي كند در مابين صفا و مروه و بعد از سعي تقصير كند و بعد از آن طواف نساء و نماز طواف نساء را بجاآورد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 103 *»
مطلب دوم
وقوف در عرفات و احكام آن
واجب است وقوف در عرفات بعد از زوال آفتاب تا غروب آفتاب در روز عرفه و كسي كه از روي تعمّد ترك كند وقوف در عرفات را حج او باطل است.
مستحب است در عرفات نرسيده به موقف منزل كردن تا ظهر پس چون ظهر شد بايد ترك كرد تلبيه را و مستحب است غسل و نماز ظهر و عصر را به يك اذان و دو اقامه بجاآوردن و بعد از آن رفتن به موقف و مشغول خواندن دعاهاي وارده شدن.
مستحب است كه در سمت چپ در دامنه كوه وقوف انجام شود.
مستحب است بعد از اداي نماز ظهر و عصر در اول وقت مشغول ذكر و دعا و استغفار شدن تا غروب آفتاب.
مستحب است غسل از براي وقوف و هرگاه حدثي صادر شد وضو گرفتن و با طهارت بودن در حال وقوف.
كسي كه بعد از غروب آفتاب روز عرفه خود را برساند به عرفات، پس هرگاه بتواند ساعتي از شب عيد در آنجا توقف كند و خود را برساند به مردم در مشعرالحرام و هرگاه نميتواند توقف كند از ترس دزدي و دشمني، توقف نكند و خود را برساند به مشعرالحرام پيش از طلوع آفتاب و در مشعرالحرام توقف كند پس حج او تمام و صحيح است و هرگاه پيش از
«* احکام حج صفحه 104 *»
طلوع آفتاب به مشعرالحرام نرسيد بايد در سال آينده حج خود را اعاده كند و بايد عمل خود را به عدولكردن به عمره مفرده به انجام رساند.
كسي كه هيچيك از وقوف اختياري و اضطراري عرفات و مشعرالحرام را درنيافت حج او باطل است و بايد در سال آينده حج بجاآورد هرگاه حج واجبي بر ذمه او است.
اول وقت كوچكردن از عرفات بسوي مشعرالحرام، غروب آفتاب روز عرفه و زائلشدن حمره مشرقيه است.
كسي كه از روي جهل و ناداني پيش از غروب آفتاب از عرفات رفت بسوي مني چيزي بر او نيست و كسي كه دانسته تعمّد كرد به رفتن پيش از غروب آفتاب، پس واجب است بر او كه شتري را نحر كند در روز عيد از براي كفاره عمل خود و هرگاه نتواند بايد در عوض آن هجدهروز روزه بگيرد چه در مكه معظمه و چه در بين راه در مراجعت يا در وطن خود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 105 *»
مطلب سوم
وقوف در مشعرالحرام و احكام آن
توقف كردن در مشعرالحرام در شب عيد و صبح آن واجبي است از واجبات حج.
كسي كه ترك كند توقفكردن در مشعرالحرام را از روي تعمّد و دانايي حج او باطل است و بايد در سال آينده حج خود را اعاده كند اگر حج واجبي بر ذمه او است.
مستحب است كه نماز مغرب را به تأخير اندازند در شب عيد تا آنكه وارد شوند به مشعرالحرام اگرچه ثلث شب بگذرد پس در مشعر نماز مغرب و عشاء را بجاآورند به يك اذان و دو اقامه و نافله مغرب را در ميان دو نماز بجانياورند.
مستحب است كه در شب عيد در مشعرالحرام خواندن دعاي مأثور.
مستحب است در شب عيد در مشعر بيدار بودن و تمام شب عيد را احياء داشتن.
جايز است كه نماز مغرب را در عرفات بجاآورند و نماز عشاء را در مشعرالحرام بجاآورند.
مستحب است كه قدري راه بروند در مشعر و پاي خود را به آن زمين بزنند كساني كه نوبت اول حج ايشان است.
«* احکام حج صفحه 106 *»
مستحب است در «مَأزمَين» كه دو كوه معروف است فرودآمدن و بولكردن زيرا در آنجاها بت ميپرستيدند و «هُبَل» را كه يكي از بتهاي آنها بود از سنگ آن كوه تراشيده بودند.
كسي كه برگردد از عرفات و در مشعرالحرام توقف نكند از روي ناداني و برود به مني و رمي جمره كند و بعد از آن بفهمد كه وقوف در مشعر واجب بود، بايد برگردد به مشعر و قدري در آنجا توقف كند اگرچه آفتاب بلند شده باشد و بعد از آن برگردد به مني و رمي جمره كند.
كسي كه فوت شود از او وقوف اختياري در عرفات به جهت مانعي، پس هرگاه گمان كند كه ميتواند در شب عيد برود به عرفات و قدري در عرفات بماند و برگردد به مشعرالحرام پيش از طلوع آفتاب، بايد برود به عرفات و برگردد و هرگاه گمان كند كه اگر برود به عرفات به مشعرالحرام نخواهد رسيد پيش از طلوع آفتاب، نبايد برود به عرفات پس برود به مشعرالحرام و وقوف بجاآورد حج او تمام و صحيح است.
كسي كه وقوف اختياري مشعرالحرام در شب عيد از او فوت شود به جهت مانعي و در صبح روز عيد تا ظهر خود را برساند به مشعر و قدري در آنجا توقف كند حج او صحيح است.
كسي كه نداند كه وقوف در مشعرالحرام واجب است ولكن در مراجعت از عرفات نماز صبح را در مشعرالحرام بجاآورده و قنوت خوانده كفايت ميكند از براي او از وقوف در آنجا و حج او صحيح است.
«* احکام حج صفحه 107 *»
كسي كه از روي جهالت در مراجعت از عرفات بيتوته نكرد در مشعرالحرام و وقوف بجانياورد در آنجا تا آنكه وارد شد به مني، بايد برگردد به مشعر در صبح عيد تا ظهر آن و قدري در آنجا توقف كند و برگردد به مني و حج او تمام و صحيح است.
كسي كه در مراجعت از عرفات توقف نكند در مشعرالحرام از روي تعمّد و استخفاف، واجب است بر او كه شتري نحر كند از براي كفاره اين عمل و بايد برگردد پيش از ظهر روز عيد به مشعر و وقوف بجاآورد و اگر برنگشت و وقوف بجانياورد در آنجا حج او باطل است.
بعد از نماز صبح در مشعرالحرام بايد توقف كرد در آنجا تا وقتي كه هوا روشن شود و جاي پاي شتران در زمين معلوم شود مگر آنكه كسي عذري و خوفي داشته باشد، پس ميتواند پيشتر از مشعر كوچ كند و مستحب است بعد از اداي نماز صبح در آنجا يادكردن نعمتهاي الهي و صلوات بسيار بر محمّد و آلمحمّد9 فرستادن و خواندن دعاي مأثور.
اطفال و زنان و ضعيفان و كساني كه خوفي از كسي داشته باشند ميتوانند در شب كوچ كنند از مشعرالحرام.
اگر نزديك طلوع آفتاب از مشعرالحرام كوچ كند پيش از طلوع آفتاب از وادي محسّر نگذرد و در وادي محسّر بايد به سرعت راه رود مانند دويدن، به قدر صدقدم يا صدذراع.
«* احکام حج صفحه 108 *»
كسي كه ترك كند سرعت رفتن را در وادي محسّر تا آنكه وارد مكه معظمه شود، بايد برگردد به آن وادي و سرعت را بجاآورد.
واجب است برچيدن ريگهايي چند از براي انداختن جمرات ثلث از حرم و بهتر موضعي از براي برچيدن سنگريزهها مشعرالحرام و جمع است.
جايز نيست برچيدن سنگريزه از مسجدالحرام و مسجد خيف و از سنگريزههايي كه به جمرات انداختهاند و از سنگريزههاي خارج حرم.
هر سنگريزه به قدر بند انگشتي بايد باشد.
مستحب است كه سنگريزهها سرمه رنگ و نقطهدار باشد از رنگهاي ديگر و مكروه است كه سياه و سفيد و سرخ باشد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 109 *»
مطلب چهارم
رمي جمرات و احكام آن
انداختن سنگريزهها به جمرات، واجبي است از واجبات حج.
كسي كه ترك كند رمي جمرات را از روي عمد و تذكّر تا آنكه ايام تشريق بگذرد، حلال نيست از براي او مباشرت با زن و صحيح نيست حج او و بايد در سال آينده حج كند.
روزهايي كه بايد رمي جمرات كرد چهار روز است كه روز اول آنها روز عيد است و سهروز ديگر بعد از آن، كه ايام تشريق است.
در روز عيد رمي جمره عقبه واجب است و بس و در سهروز ديگر رمي هر سه جمرات واجب است هرگاه تا روز سيزدهم بمانند در مني.
هر جمره را هفت سنگريزه بايد زد در هر مرتبه كه مجموع آنها هفتاد سنگريزه شود هرگاه تا روز سيزدهم بمانند در مني.
رمي جمره عقبه در روز عيد پيش از قربانيكردن است و قربانيكردن پيش از تراشيدن سر است در حال اختيار و تذكر.
كسي كه از روي جهل و ناداني يا از روي فراموشي پيش از قرباني سر تراشيد، يا پيش از رمي جمره قرباني كرد كفاره و اعاده بر او نيست.
در ايام تشريق به ترتيب بايد رمي جمرات كرد پس اول بايد جمره اولي و بعد جمره وسطي و بعد جمره عقبه رمي شود.
«* احکام حج صفحه 110 *»
كسي كه بعكس ترتيب مذكور رمي كرد، پس اول رمي جمره عقبه كرد و بعد از آن رمي جمره وسطي و بعد از آن رمي جمره اولي، بايد برگردد و رمي كند جمره وسطي را و بعد از آن رمي كند جمره عقبه را تا ترتيب به عمل آيد، خواه از روي جهل و فراموشي عكس ترتيب به عمل آورده باشد يا از روي تعمّد و تذكر.
كسي كه كمتر از هفت سنگريزه زد به جمره اولي و هريك از جمره وسطي و جمره عقبه را هفت سنگريزه زد، پس هرگاه به جمره اولي سه سنگريزه و كمتر زده بايد اعاده كند رمي جميع جمرات ثلث را به ترتيب و به هريك هفت سنگريزه زند و هرگاه به جمره اولي چهار سنگريزه و بيشتر زده بايد مابقي سنگريزه را تا هفت، به جمره اولي بزند و واجب نيست كه اعاده كند رمي جمره وسطي و جمره عقبه را. و كسي كه كمتر از هفت سنگريزه به جمره وسطي زده و به جمره اولي و جمره عقبه كمتر از هفت نزده پس هرگاه به جمره وسطي سه سنگريزه و كمتر زده بايد اعاده كند رمي جمره وسطي و جمره عقبه را و به هريك هفت سنگريزه زند به ترتيب و هرگاه به جمره وسطي چهار سنگريزه و بيشتر زده بايد باقي سنگريزهها را تا هفت به جمره وسطي بزند و واجب نيست كه اعاده كند رمي جمره عقبه را. و كسي كه جمره عقبه را كمتر از هفت سنگريزه زده و هريك از جمره اولي و وسطي را هفت سنگريزه زده باقي سنگريزههاي جمره عقبه را تا هفت بايد بزند.
«* احکام حج صفحه 111 *»
كسي كه بيست و يك سنگريزه برداشت كه به هريك از جمرات هفت سنگريزه زند، پس چون از رمي جمرات فارغ شد يك سنگريزه در دست او باقي مانده و نميداند كه كداميك از جمرات را كمتر از هفت سنگريزه زده، به هريك از جمرات ثلث يك سنگريزه بايد بزند كه سه سنگريزه باشد.
كسي كه سنگريزه را انداخت و آن سنگريزه به جمرات نرسيد بايد سنگريزه ديگر بيندازد تا آنكه هفت سنگريزه به جمرات برسد.
كسي كه فراموش كند رمي جمرات را تا آنكه وارد مكه معظمه شود واجب است كه برگردد به مني و رمي جمرات كند در ايام تشريق و هرگاه ايام تشريق گذشته باشد بايد در سال بعد در ايام تشريق قضا كند رمي جمرات را، و هرگاه خود نتواند قضا كند در سال بعد نائبي بايد قرار دهد كه از جانب او رمي كند و هرگاه بميرد ولي او يا نائبي از جانب او قضاء كنند.
كسي كه مانعي از براي او روي دهد كه در روز عيد رمي جمره عقبه نكند تا آفتاب غروب كند، روز يازدهم قضاء كند رمي جمره عقبه را و مستحب است كه ابتدا كند در صبح به قضاء كردن رمي جمره عقبه و در ظهر مشغول شود به رمي جمرات ثلث به ترتيب.
كسي كه فراموش كند رمي جمرات را در روزي، بايد قضاء كند آن را در روز بعد هرگاه بعد از ايام تشريق باشد و مستحب است كه فاصله قرار
«* احکام حج صفحه 112 *»
دهد در ميان رمي قضاء و رمي اداء، مثل آنكه رمي قضاء را در صبح كند و رمي اداء را در ظهر.
مستحب است كه رمي جمرات در وقت ظهر باشد در هر روزي از روزهاي چهارگانه.
رمي جمرات را در روز بايد كرد در حال اختيار.
مريضي كه نميتواند رمي كند و كسي كه غشي كرده و طفلي كه نميتواند رمي كند و كسي كه دست او شكسته، كسي از جانب او رمي كند و مستحب است كه مريض را ببرند نزد جمره و از جانب او رمي كنند.
مستحب است وضو ساختن از براي رمي جمرات.
مستحب است سنگريزهها را در دست چپ نگاهداشتن و با دست راست انداختن.
مستحب است كه سنگريزهها را در باطن ابهام گذاردن و با ناخن سبابه آن را انداختن.
مستحب است پيادهرفتن نزد جمرات.
در رمي جمره عقبه پشت به قبله و رو به جمره بايد ايستاد در ميان رودخانه و رمي كرد نه از بالاي آن.
مستحب است بقدر ده ذراع يا پانزده ذراع دور ايستادن از جمره و سنگريزه را انداختن.
«* احکام حج صفحه 113 *»
مستحب است در ميان رودخانه رو به قبله ايستادن و دعاي مأثور را خواندن و بعد از آن مشغول به انداختن سنگريزه شدن.
مستحب است جمرات را در سمت راست خود قرار دادن و سنگريزه را به سمت چپ آنها زدن.
در وقت انداختن سنگريزه به جمره اولي و جمره ثانيه طوري بايد ايستاد كه رو به قبله و جمره هردو باشد.
مستحب است در وقت انداختن هر سنگريزه تكبير گفتن.
مستحب است بعد از انداختن سنگريزهها در جمره اولي و جمره وسطي قدري توقف كردن و دعاي مأثور را خواندن. اما در جمره عقبه بعد از انداختن سنگريزهها توقف نبايد كرد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 114 *»
«مسائل متفرقه»
با توجه به تغييراتي كه اخيراً در جمرات وارد شده، قسمت وسط جمرات را بايد رمي كرد.
در جمره عقبه، مقداري از ديوار جديد جمره، احتمالاً خارج از مني است در حال رميكردن در آن قسمت نبايد ايستاد بلكه در قسمت وسط بايد ايستاد و همان قسمت وسط را بايد رمي كرد.
سنگريزهها بايد به جمرات برسد به اين معني كه اگر به خود جمرات نخورد ولي به بيخ جمرات خورد و يا پاي جمرات افتاد صحيح است زيرا مقصود آن است كه محل جمرات رمي شود، بلندي و كوتاهي و باريكي و پهني ستونها و يا ديوار جمرات مدخليتي ندارند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 115 *»
مطلب پنجم
قرباني و احكام آن
قربانيكردن واجب است در حج تمتع بر كسي كه دارا باشد وگرنه بايد روزه بگيرد در عوض آن سهروز در حج و هفتروز بعد از مراجعت.
كسي كه عمره تمتع بجاآورده از براي مادر خود و حج تمتع بجاآورده از براي پدر خود، مستحب است از براي او قرباني و واجب نيست بر او.
افضل قرباني شتر و بعد از آن گاو و آخر آن گوسفند است.
شتر و گاو و گوسفند بايد اهلي باشند نه بخاتي و كوهي و بياباني.
قرباني از شعائراللّه است و تعظيم آن مستحب است، پس هرگاه ميسر باشد شتر و بعد از آن گاو و بعد از آن گوسفند ميشينه نر فربه بيعيب و بعد از آن ميشينه نري كه عروق خصيه آن را كوبيده باشند و بعد از آن نرينه بزينه بيعيب و ميشينه نر از ماده بهتر است و ميشينه از بزينه بهتر است و بزينه نر از ميشينه ماده بهتر است و از شتر و گاو، مادينه بهتر است و از گوسفند نرينه بهتر است و در قرباني نرينه و مادينه هردو جايز است.
مستحب است كه حيوانات فربه بيعيب را قرباني كنند.
كفايت ميكند در قرباني، شتري كه داخل سال شش شده و گاو به هرسني كه باشد و بزينه گوسفندي كه داخل سال دوم شده باشد و ميشيه گوسفندي كه داخل سال دوم نشده باشد.
«* احکام حج صفحه 116 *»
هرگاه هريك از اين اجناس ثلثه بيشتر از آنچه معين شده سن داشته باشند مادام كه زياد پير نباشند كفايت ميكند در قرباني واجب و قرباني مستحب.
مستحب است كه گوسفند نر و شاخدار و سياهرنگ و گشادچشم و بزرگگوش و فربه باشد.
مكروه است كه قرباني، لنگ و بينيبريده و گوشبريده و چشم آن معيوب باشد و شاخشكسته خصوص مغز شاخ آن شكسته باشد و پيري كه دندانهاي پيش دهن آن افتاده باشد و لاغر و ضعيف باشد.
در قرباني واجب هرقدر حيوان آن بيعيبتر باشد افضل است و در قرباني مستحب تأكيدي بقدر قرباني واجب نشده.
مكروه است مماسكه و سعي زياد كردن در ارزان خريدن قرباني.
مستحب است كه صاحب قرباني، خود قرباني خود را بكشد.
جايز است كه غيري از جانب صاحب قرباني، قرباني او را بكشد خصوص در صورتي كه صاحب قرباني مسلط نباشد بر كشتن بطور شرع و مستحب است كه دست خود را بر روي دست ذبحكننده گذارد.
جايز است كه زن وكيل كند كسي را كه قرباني او را بكشد.
مستحب است كه ذبحكننده در وقت ذبحكردن از براي غير اسم صاحب قرباني را ببرد و بگويد از براي فلان ذبح ميكنم و هرگاه اشتباه كرد در اسم او و اسم غير او را ذكر كرد، يا فراموش كرد اسم او را كفايت ميكند نيّت او.
«* احکام حج صفحه 117 *»
كسي كه از جانب كسي حج ميكند كفايت ميكند يك قرباني از براي منوبٌعنه و واجب نيست كه از براي خود قرباني كند و مستحب است كه از براي خود قرباني كند به غير قرباني منوبٌعنه.
شرايط ذبح و نحر مثل تسميه و رو به قبله بودن و ساير آن در قرباني هم شرط است.
روزهاي قرباني كردن در مني چهار روز است از روز عيد تا سيزدهم و در ساير شهرها سهروز است از روز عيد تا دوازدهم.
كسي كه عذري و خوفي دارد كه روز عيد در مني باشد جايز است از براي او كه در شب عيد ذبح يا نحر كند.
مكان ذبح و نحر از براي حج، مني اسـت.
حيواني را كه بايد از براي كفاره ذبح يا نحر كرد، پس هرگاه كفاره از براي احرام حج است محل آن مني است و هرگاه كفاره از براي احرام عمره است محل كشتن آن مكه معظمه است.
حيواني را كه از براي كفاره عمره بايد كشت هرگاه در مكه معظمه نكشتند و تأخير انداختند بايد در مني بكشند و تعجيلكردن و در مكه معظمه كشتن افضل است.
واجب است بر كسي كه حج تمتع بجاآورده كه قدري از گوشت قرباني خود را بخورد و باقي را قسمت كند و قسمتي را به قانع دهد و قانع فقيري است كه هرگاه زياد يا كم به او دادي و از براي او فرستادي غضب
«* احکام حج صفحه 118 *»
نكند و روي خود را ترش نكند، و قسمتي را به معتَرّ دهد و معتَرّ فقيري است كه خودش ميآيد از براي گرفتن گوشت اما سؤال نميكند.
حيواني را كه از براي كفاره و نذر و عهد ذبح و نحر ميكنند جايز است كه صاحبش از آن بخورد اما اگر نخورد بهتر است.
جايز نيست از براي صاحب قرباني كه گوشت آن را از مني بيرون برد و لكن تا وقتي كه در مني باشد ميتواند از آن گوشت بخورد و بخوراند و توشه خود قرار ندهد از براي بيرون مني، اما كوهان شتر را براي دوا ميتواند نگاه دارد و از مني بيرون برد و همچنين پوست قرباني را ميتواند از مني بيرون برد.
جايز است از براي فقرا كه گوشتهاي قرباني را بعد از ايام تشريق از مني بيرون برند و از براي خود ذخيره كنند.
جايز است كه گوشتهاي قرباني را بخرند از فقرا و از مني بيرون برند و قوت خود قرار دهند.
كسي كه پول قرباني را ندارد پس سهروز متوالي روزه ميگيرد در هفتم و هشتم ذيحجه و روز عرفه، و هفت روز متوالي بعد از مراجعت از مكه معظمه در وطن خود روزه ميگيرد در عوض قرباني.
كسي كه در روز هفتم ذيحجه روزه نگرفت صبر كند تا ايام تشريق بگذرد آنوقت سهروز متوالي روزه بگيرد، و هرگاه همراهان او تعجيل داشته باشند روز سيزدهم و دو روز بعد از آن را روزه بگيرد، و هرگاه در دهه آخر
«* احکام حج صفحه 119 *»
ذيحجه در مكه باشد سهروز را روزه ميگيرد، و هرگاه در مكه از او فوت شد در بين راه سهروز روزه ميگيرد، و اگر از او فوت شد بعد از رسيدن به وطن سهروز پيدرپي روزه ميگيرد و به فاصله هفت روز ديگر پيدرپي روزه ميگيرد.
كسي كه پول قرباني ندارد جايز است از براي او كه در دهه اول ذيحجه سهروز پيدرپي روزه بگيرد پيش از هفتم.
كسي كه حج تمتع بجاآورد و نداشت پولي كه قرباني كند و پيش از آنكه روزه بگيرد به عوض قرباني، فوت شود، ولي او بايد از جانب او روزه بگيرد.
كسي كه حج تمتع بجاآورد و نداشت پولي كه قرباني كند و سهروز روزه گرفت از براي عوض قرباني و پيش از آنكه هفتروز ديگر را روزه بگيرد فوت شد، واجب نيست بر ولي او كه از جانب او روزه بگيرد.
كسي كه پول قرباني ندارد تا روز دوازدهم و سيزدهم، پس در آن اوقات پولي به دست او آمد و روزه سهروز را نگرفته، ميتواند كه روزه بگيرد به عوض قرباني و قرباني نكند.
لباسهاي تجمّل خود را نبايد فروخت از براي خريدن قرباني، پس هرگاه علاوه بر آنها دارد پول قرباني را، ميخرد و ميكشد و اگر ندارد روزه ميتواند بگيرد در عوض قرباني.
«* احکام حج صفحه 120 *»
كسي كه دارد پول قرباني را به قيمت عادله ولكن به حسب اتفاق قرباني گران شده كه نميتواند بخرد، بعد از ايام تشريق روزه ميگيرد در عوض قرباني.
در عوض روزه عوض قرباني تصدق نميتوان داد و بايد روزه گرفت، چه سهروز را و چه هفتروز را در مراجعت از مكه.
كسي كه پول قرباني ندارد و پيش از روز ترويه روزه نگرفته در روز ترويه شروع نكند به روزه گرفتن، زيراكه سه روز متوالي بايد روزه بگيرد و روز عيد را نميتواند روزه بگيرد. پس بعد از ايام تشريق سهروز متوالي روزه بگيرد.
كسي كه بر او واجب شده باشد نحر كردن شتري از براي فداء و عاجز باشد و نيابد شتري را كه نحر كند، كفايت ميكند از براي او ذبحكردن هفت گوسفند و اگر از ذبح كردن هفت گوسفند هم عاجز باشد هجده روز در عوض آن بايد روزه بگيرد، ميخواهد در مكه روزه ميگيرد يا بعد از مراجعت به وطن روزه ميگيرد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 121 *»
«مسائل متفرقه»
احكام واجب و يا مستحبي كه درباره قرباني در مني بيان شده و در شرايط كنوني، انجام آنها براي نوع حاجيان متعذر است، پس به هر مقدار و به هر طوري كه ميسر ميباشد بايد انجام دهند.
بنابراين ميتوانند براي قرباني كردن نايب بگيرند.
و ذبح كردن را به ديگري واگذار كنند اگرچه شيعه نباشد.
و ذبح در خارج مني انجام شود.
و از گوشت قرباني خود نخورند.
و قرباني را نتوانند ميان فقراء تقسيم نمايند.
اَلْمَيْسُورُ لايُتْرَكُ بِالْمَعْسُور ـ وَ مَنْ كانَ لَهُ عُذْرٌ عَذَّرَهُ اللّه
و آنچه مرسوم شده كه از فقراء وكالت ميگيرند و پولي به آنها ميپردازند لزومي ندارد و احتياطهاي بيمورد است.
و اينكه بعضي ميگويند قرباني كردن در مني اسراف است، گذشته از اينكه واضع اين احكام ـ خداي متعال ـ از همه شرايط در همه زمانها باخبر بوده و در هيچجا از اينگونه اسرافها (كه قهري بوده و در مواردي خواه و ناخواه پيش ميآيد و لازمه پارهاي از همين احكام است) نهي نفرموده است. اين اسراف به دست حجاج انجام نميگيرد بلكه از قصور و تقصير متصديان امور حج بوده و وظيفه آنها است كه از اينگونه اسرافها جلوگيري نمايند و شايد در واقع اسراف هم نباشد و در امتهاي پيش قربانيها به آتش سوزانيده ميشد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 122 *»
تذكر
قرباني مستحب
قرباني كردن مستحب مؤكّد است از براي مرد و زن و حاج و غير حاج.
مستحب است قرباني كردن از براي خود و از براي اهل و عيال و اولاد خود.
قرباني نيست از براي طفلي كه در شكم است.
كسي كه نادار است معذور است و جايز است كه قرباني نكند ولكن اگر ميتواند قرض كند مستحب است قرضكردن و قربانيكردن.
مستحب است بسيار قربانيكردن.
كفايت ميكند يك قرباني از براي جماعت بسيار.
هرگاه قيمت قرباني به تدريج بالا رود و گران شود به حدي كه شخص نتواند قرباني بخرد و بكشد، قيمت عادله وقت را و قيمتي كه قدري بالاتر رفته با قيمت اعلي جمع ميكند و ثلث مجموع را تصدق ميكند.
مستحب است كه ابتدا كنند به قربانيكردن از براي رسول خدا9 و بعد از آن قرباني كنند از براي خود.
مستحب است كه گوسفند فربه شاخدار بيعيب را قرباني كنند.
مكروه است كه گوسفندي كه در خانه پرورش يافته قرباني كنند.
گوسفندي كه پا به سال دوم نگذارده قرباني نبايد كرد.
«* احکام حج صفحه 123 *»
مستحب است قربانيكردن گوسفند ميشينه نر فربه بيعيب و اگر يافت نشود بزينه نر فربه بيعيب و اگر يافت نشود گوسفند نري باشد كه رگهاي خصيه آن را كوفته باشند خواه ميشينه باشد يا بزينه و هرگاه يافت نشود ميش فربه باشد.
از هريك از شتر و گاو و گوسفند نر و ماده جايز است قربانيكردن.
قرباني از براي اين است كه فقرا در دنيا گوشتي بخورند، پس قدري را صاحبان آن بخورند و باقي را به قانع و مُعتَرّ و همسايگان فقير قسمت كنند.
مستحب است در وقت قربانيكردن خواندن دعاي مأثور.
مستحب است كه صاحب قرباني، قرباني خود را ذبح و نحر كند و اگر نتواند دست خود را مستحب است كه بر روي كارد گذارد و با دست ذبحكننده حركت دهد.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 124 *»
مطلب ششم
سر تراشيدن و احكام آن
واجب است سرتراشيدن يا تقصيركردن بعد از قربانيكردن بر همه حاجيان ــچه حج ايشان حج تمتع باشد يا حج قِران يا حج افراد باشدــ و بر كساني كه عمره مفرده بجاآورده باشند بعد از طواف و سعي، و مستحب است كه سرتراشيدن را اختيار كنند.
مستحب مؤكّد است از براي كسي كه نوبت اول حج او است كه اختيار كند سرتراشيدن را اگرچه سر او جوشيده باشد از آفتاب ولكن كسي كه مكرر حج كرده مختار است در سرتراشيدن و تقصيركردن.
كسي كه در احرام موي سر خود را جمع كرده و بافته يا با چسبندهاي موهاي خود را چسبانيده، واجب است بر او اختياركردن سرتراشيدن.
مستحب است كه در روز عيد بعد از تراشيدن سر، شارب خود را بزنند و اطراف ريش خود را بچينند و ناخنهاي خود را بگيرند.
كسي كه پيش از قربانيكردن سر خود را تراشيد مستحب است كه بعد از قربانيكردن تيغ را بر سر او بكشند.
كسي كه اقرع است و گر است و سر او مو ندارد مستحب است كه تيغ را بر سر او بكشند.
مستحب است رو به قبله نشستن در حال تراشيدن سر و ابتداكردن به تراشيدن موي پيش سر و تراشيدن موهاي مقابل گوشها و
«* احکام حج صفحه 125 *»
خواندن دعاهايي كه وارد شده و دفنكردن موي سر در مني در آن خيمهاي كه منزل كرده است.
كسي كه فراموش كند كه سر خود را بتراشد يا تقصير كند تا آنكه از مني برود مستحب است كه برگردد به مني و موي خود را در آنجا بريزد به تراشيدن سر يا تقصيركردن، و جايز است در بين راه سرتراشيدن و تقصير كردن مگر آنكه مكروه است كه حجكننده موي خود را در غير مني بريزد، پس موهاي خود را ببرد به مني و دفن كند.
حجكنندهاي كه در مكه سر خود را بتراشد مستحب است كه موهاي خود را ببرد به مني و دفن كند.
حجكنندهاي كه از روي تعمّد سر خود را نتراشد و زيارت كند خانه كعبه را و حال آنكه ميداند كه بايد ابتدا كند به تراشيدن سر و بعد از آن طواف كند، بايد گوسفندي از براي كفاره اين عمل ذبح كند.
حجكنندهاي كه پيش از تقصيركردن زيارت كند خانه كعبه را كفاره بر او نيست ولكن بايد تقصير كند و بعد از آن طواف و سعي كند از براي حج خود.
كسي كه از روي فراموشي در عمره تمتع سر تراشيد پيش از تقصير كردن واجب است بر او كه حيواني را از براي كفاره ذبح كند و در روز عيد در مني تيغ را بر سر خود كشد.
كسي كه اختيار كرده تقصير را و تقصير كرده جايز است از براي او كه در مكه سر نتراشد و از مكه بيرون رود و در هرجا كه بخواهد سر بتراشد.
«* احکام حج صفحه 126 *»
كسي كه در روز عيد سر تراشيد حلال ميشود از براي او آنچه حرام بود بر محرم مگر مباشرت با زن تا وقتي كه طواف نساء را بجاآورد و مباشرت زن بر او حلال شود.
مكروه است پوشيدن لباس و پوشانيدن سر و استعمال چيزهاي خوشبو و خوردن زعفران پيش از طواف و سعي از براي حج و مستحب است كه بعد از تراشيدن سر شبيه به محرمين باشند تا آنكه طواف و سعي كنند.
مكروه است استعمال چيزهاي خوشبو بعد از تراشيدن سر پيش از طواف نساء.
واجب است بر زنهاي حجكننده تقصير، و تراشيدن سر مخصوص مردها است.
بعد از تراشيدن سر يا تقصيركردن، صيد حرم حرام است اگرچه صيد خارج حرم حلال شود.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 127 *»
مطلب هفتم
زيارت كعبه و احكام آن
در روز عيد بعد از اعمال مني واجب است زيارتكردن كعبه يعني طوافكردن.
مستحب است در روز عيد بعد از اعمال مني غسلكردن و رفتن به مكه در همان روز و طوافكردن به دور كعبه هفتدور بطوري كه احكام آن در طواف گذشت.
كسي كه حج تمتع بجاآورده استحباب رفتن به مكه از براي طواف براي او بيشتر تأكيد دارد.
جايز است تأخير انداختن زيارت كعبه تا بعد از ايام تشريق.
مستحب است از براي مرد و زن غسلكردن از براي داخلشدن به مكه و بعد از غسل، گرفتن ناخنها و براي مردان شاربزدن و چيدن اطراف ريش.
هرگاه بعد از غسل حدثي صادر شود پيش از دخول مكه مستحب است اعادهكردن غسل.
مستحب است بر در مسجدالحرام ايستادن و دعاهايي كه وارد شده خواندن پس از آن داخل مسجد شدن و رفتن نزد حجرالاسود و ماليدن دستها را به آن و بوسيدن آن براي طوافكردن.
«* احکام حج صفحه 128 *»
واجب است از براي حج هفت دور طوافكردن و دوركعت نماز طواف در مقام ابراهيم7بجاآوردن و بعد از آن سعيكردن در مابين صفا و مروه و احكام آنها در گذشته بيان شد.
واجب است بعد از سعي، طواف؛ يعني هفتمرتبه دورزدن به دور كعبه به قصد طواف نساء و واجب است بعد از طواف نساء دو ركعت نماز طواف در مقام ابراهيم7بجاآوردن كه بعد از آن حج به انجام ميرسد و حلال ميشود بر حجكننده آنچه در حال احرام بر او حرام بود حتي مباشرت زن و نكاحكردن و مرد و زن در اين احكام شريكند.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 129 *»
مطلب هشتم
برگشتن به مني و احكام آن
واجب است كه حاجيان در شب يازدهم و دوازدهم در مني باشند و در شب سيزدهم، اگر تا غروب آفتاب روز دوازدهم در آنجا باشند.
در روز يازدهم و دوازدهم و سيزدهم جايز است كه بروند به مكه و زيارت كنند خانه را ولكن در شب اين روزها بايد در مني باشند و در روزها هم توقفكردن در مني افضل است.
كسي كه در روز آمد به مكّه و طواف كرد و در آخر روز خواب بر او غلبه كرد و خوابيد تا صبح روز ديگر، در مكه بايد گوسفندي از براي كفاره ذبح كند و بايد توبه كند و بعد از آن در شب اين روزها در مكه نماند.
كسي كه پيش از غروب آفتاب يا در اول شب از مني بيرون آمد از براي زيارت خانه كعبه، بايد كه برگردد به مني و صبح نكند مگر در مني يا در بيرون مكه. پس هرگاه صبح كند در مكه بايد گوسفندي از براي كفاره ذبح كند.
كسي كه از مكه بيرون آمد كه برود به مني و از عقبه مدنيين گذشت پس به خواب رفت و شب در مني نبود، مستحب است كه گوسفندي از براي كفاره ذبح كند.
كسي كه در يكي از اين شبها در مكه ماند و در تمام شب به عبادت مشغول بود و به خواب نرفت كفاره بر او واجب نيست.
«* احکام حج صفحه 130 *»
مكروه است كه در شب از مني بيرون آيند از براي آمدن به مكه و مستحب است كه بيرون نيايند از مني تا صبح روشن شود.
كسي كه در نصف شب از مني بيرون آمد باكي نيست كه صبح كند در غير مني ولكن در مكه نباشد.
در روز دوازدهم و در روز سيزدهم جايز است كه از مني كوچ كنند ولكن هرگاه در روز دوازدهم بخواهند كوچ كنند بعد از ظهر بايد كوچ كنند و هرگاه در روز سيزدهم كوچ كنند مختارند كه پيش از ظهر يا بعد از ظهر كوچ كنند.
در روز دوازدهم به طور كراهت ميتوان از مني كوچ كرد پس چون آفتاب بالا آمد رمي جمرات ميكنند و كوچ ميكنند.
جايز است كه بُنه و اسباب خود را در روز دوازدهم پيش از ظهر از مني نقل كنند و خودشان بعد از ظهر از مني بيرون روند، يا بمانند و در روز سيزدهم بيرون روند.
مستحب است بعد از اعمال حج و هنگام بيرونآمدن از مكه معظمه طواف وداع بجاآورند، هفت شوط و در هر شوطي استلام حجرالاسود و ركن يماني نمودن و خواندن دعاهايي كه در مستجار و غير آن وارد شده و بعد از طواف دو ركعت نماز طواف كردن و رفتن نزد چاه زمزم و آشاميدن آب زمزم و هنگام بيرون رفتن از مسجدالحرام در در مسجد به خاكافتادن و سجدهكردن و خواندن دعاهايي كه وارد شده. و هرگاه مانعي روي دهد يا فراموش شود و طواف وداع انجام نشود اشكالي نخواهد داشت.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
«* احکام حج صفحه 131 *»
«عمره مفرده»
عمره فريضهاي است از فرايض الهي مانند حج كه در اصل شرع در عمري يكمرتبه واجب است با شرايط استطاعت.
عمره حج افراد و حج قران بعد از اداي حج است.
عمره تمتع پيش از حج تمتع است.
عمرهاي كه از براي انواع ثلثه حج است بايد در ماههاي حج باشد و ماههاي حج شوال و ذيقعده و ذيحجه است.
كسي كه در ماههاي حج در يكي از مواقيت محرم شده از براي عمره تمتع بعد از اداي آن حج تمتع بايد بجاآورد اگرچه دوماه به زمان حج مانده باشد. پس بعد از اداي عمره در مكه معظمه بايد بماند تا روز هشتم ذيحجه كه حج تمتع بجاآورد.
عمره حج افراد و حج قران بايد در ذيحجه باشد ولكن در ايام تشريق نميتوان بجاآورد، پس بعد از ايام تشريق در يكي از مواقيت بايد محرم شد و آن را بجاآورد.
عمره مفرده عبارت است از: احرام از ميقات و طواف و نماز طواف و سعي بين صفا و مروه و سرتراشيدن يا تقصير و طواف نساء و نماز طواف نساء.
مستحب است كه عمره مفرده را مكرر بجاآورند.
از براي هر ماهي از ماههاي دوازدهگانه عمره مفرده مستحبي هست.
«* احکام حج صفحه 132 *»
در هر ماهي دو عمره مفرده ميتوان بجاآورد كه دهروز ميان دو عمره فاصله باشد.([5])
عمره مفرده در ماه رجب افضل از عمره ساير ماهها است حتي آنكه افضل است از عمره ماه مبارك رمضان.
كسي كه در يك شبانهروز باقيمانده از ماه رجب محرم شد از براي عمره، عمره او عمره رجبيه است و فضيلت آن را دريافته اگرچه در ماه شعبان آن را به انجام رساند.
در عمره تمتع از براي حج تمتع طواف نساء نيست و بعد از طواف و سعي و تقصير از احرام عمره تمتع بيرون ميآيند و آنچه در حال احرام حرام بود حلال ميشود حتي مباشرت با زن.
در عمره تمتع از براي حج تمتع هرگاه كمتر از سيروز مانده باشد به زمان حج، سر نبايد تراشيد و بعد از سعي بايد تقصير كرد چنانكه گذشت.
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
بسمه تعالي
فهرست مطالب
احکام حج تمتع: …………………………………………………………………………………………. 3
مقدمه 1: حجةالاسلام و احكام آن…………………………………………………………………. 3
مقدمه 2: حج مستحب و احكام آن……………………………………………………………….. 6
مقدمه 3: شرايط حجةالاسلام و احكام آنها…………………………………………………….. 8
مسائل متفرقه: ……………………………………………………………………………………………. 10
مقدمه 4: نيابت حجّ و احكام آن………………………………………………………………….. 12
مقدمه 5: اقسام حجّ و اجمال احكام آنها………………………………………………………. 15
حجّ تمتّع: …………………………………………………………………………………………………. 21
حج تمتع دو بخش دارد: عمره و حج………………………………………………………… 21
بخش اول: احكام عمره تمتع………………………………………………………………………. 21
مطلب اول: احرام از ميقات و احكام آن………………………………………………………. 21
مسائل متفرقه: ……………………………………………………………………………………………. 30
مطلب دوّم: چيزهايي كه مُحرم بايد از انجام آنها خودداري كند……………………. 35
اول: صيد و احكام آن…………………………………………………………………………………. 35
دوم: نكـاح و احكام آن………………………………………………………………………………. 38
سوّم: استعمال بوي خوش و احكام آن………………………………………………………… 39
چهارم: زينت كردن و احكام آن………………………………………………………………….. 41
پنجم: پوشش و احكام آن: …………………………………………………………………………. 41
ششم: مجروحكردن بدن و احكام آن: …………………………………………………………. 44
هفتم: كمكردن مو و چيدن ناخن و احكام آن: ……………………………………………… 45
هشتم: دروغ (فسوق)………………………………………………………………………………….. 45
نهم: لاواللّه و بليواللّه گفتن (جدال) و احكام آن: ……………………………………….. 46
دهم: كندن گياه و شكستن درخت: …………………………………………………………….. 46
مطلب سوّم: كفارات…………………………………………………………………………………… 47
اول: كفارات صيد: …………………………………………………………………………………….. 47
دوّم: كفارات تخممرغها: …………………………………………………………………………….. 50
تذكر: بدلهاي كفارات: ……………………………………………………………………………….. 50
سوّم: كفارات استمتاع (لذتبردن شهوي) …………………………………………………… 51
چهارم: ساير كفارات: ………………………………………………………………………………… 55
مطلبچهارم: احكام كساني كه برايشان مانعي پيش آيد مثل بيماري، ناتواني…. 59
مطلب پنجم: آداب ورود به حرم: ……………………………………………………………….. 62
مطلب ششم: آداب ورود به مكه معظّمه: …………………………………………………….. 63
مطلب هفتم: طواف و اقسام و احكام آن: ……………………………………………………. 65
مسائل متفرقه: ……………………………………………………………………………………………. 77
مطلب هشتم: نماز طواف و احكام آن: ……………………………………………………….. 81
مسائل متفرقه: ……………………………………………………………………………………………. 84
مستحبات طواف: ……………………………………………………………………………………… 85
مطلب نهم: سعي و احكام آن: ……………………………………………………………………. 89
مسائل متفرقه: ……………………………………………………………………………………………. 93
مطلب دهم: تقصير و احكام آن: …………………………………………………………………. 94
بخش دوم: حج تمتّع و احكام آن: ……………………………………………………………… 97
مطلب اول: احرام و احكام آن: …………………………………………………………………… 97
مطلب دوم: وقوف در عرفات و احكام آن: ………………………………………………. 103
مطلب سوم: وقوف در مشعرالحرام و احكام آن: ……………………………………….. 105
مطلب چهارم: رمي جمرات و احكام آن: …………………………………………………. 109
مسائل متفرقه: …………………………………………………………………………………………. 114
مطلب پنجم: قرباني و احكام آن: ……………………………………………………………… 115
مسائل متفرقه: …………………………………………………………………………………………. 121
تذكر: قرباني مستحب: …………………………………………………………………………….. 122
مطلب ششم: سر تراشيدن و احكام آن: …………………………………………………….. 124
مطلب هفتم: زيارت كعبه و احكام آن: ……………………………………………………… 127
مطلب هشتم: برگشتن به مني و احكام آن: ……………………………………………….. 129
عمره مفرده: ……………………………………………………………………………………………. 131
آنچه تحت عنوان «مسائل متفرقه» در اين مجموعه آمده
از مدارك احكام و فرمايشات بزرگان+ استفاده شده است
([2]) نظر به اينكه در اين زمان نوع آن موارد پيش نميآيد از بيان تمامي آنها بينيازيم و به بيان پارهاي كه احتمال پيشآمدن آنها ميرود اكتفا ميكنيم.
([3]) كه زاويه آن گسترش مييابد تا به انتهاي مسجد.
([4]) جِعْرانه (به كسر جيم و سكون عين) و جِعِرّانه (به كسر عين و تشديد راء).
([5]) كسي كه بخواهد عمره نيابتي انجام دهد لازم نيست ميان دو عمره دهروز فاصله شود مگر در صورتي كه بخواهد دو عمره نيابتي براي يكنفر بجا بياورد، و در غير اينصورت هر روز ميتواند عمره نيابتي براي اشخاص متعدد بجا بياورد.