چندی است (در آذرماهِ 1394) کتابی مهم و ارزشمند با موضوع بررسي يکي از حوادث دهشتناک واقع در کربلای معلی منتشر شده است. مؤلف که نام اين نوشتار را «گزارش یک کشتار» انتخاب کرده است، به بررسی حادثه حمله سپاه نجیب پاشا به این شهر مقدس پرداخته و در پرتو اسنادی تازه، زوایای مختلفی از این واقعه را آشکار نموده است. این اسناد عمدتا از بایگانی نخستوزیری جمهوری ترکیه بخش عثمانی، و تعدادي هم از بایگانی مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به دست آمده است.[1]
میدانیم شهر مقدس کربلای معلی در فرهنگ عموم مسلمين از عامه و خاصه جایگاه ویژهای دارد و هرآنچه به این شهر مربوط است، زیر ذرهبین علمای اَعلام، تاریخدانان، سیرهنویسان، رجالیون و…؛ قرار داشته، و حتی دشمنان و به طور مشخص یهودیان و غربیان نیز، از مداقه در تاريخ آن غافل نبوده و نیستند. ازاین رو وقایع و حوادث این شهر مرتباً رصد شده و میشود و یکی از مهمترین انواع این وقایع و حوادث، جریانهای سیاسی این شهر مقدس و نقش علماء شيعه در آنها است.
نويسنده معاصر عراقي جناب سلمان هادي آل طعمه در فصل نهم از کتاب «تراث کربلا» با نام «الوقائع و الحوادث السیاسیة» شماري از جریانات سیاسی مهم را برشمرده است که بیستمین آن «ثورة العشرین» است و پس از آن به جریانهای کوچک و بزرگ دیگری تحت این عناوین اشاره کرده: «کربلاء في الثلاثینیات، کربلاء في الأربعینیات، دور کربلاء في الخمسینیات، احداث سنة 1956، احداث سنة 1958، الإنتفاضة الشعبانیة»[2].
به تصریح اهل فن و متخصصين تاريخ عراق، در میان این جریانهای سیاسی، سه جریان است که از نظر هولناکبودن و تأثیر منفیداشتن و از طرفی مانایی و دیرپاییِ تبعات آن، از مهمترین وقایع و حوادث سیاسی کربلا در قرون اخير محسوب میشود: نخست يورش بيرحمانه وتسخير کربلا و نيز قتل عام مردم بيگناه آن به دست اتباع محمد بن عبدالوهاب نجدي به سرکردگی «سعود الکبیر» در 18 ذو الحجه 1216، دوم کشتار نجیبپاشا والی بغداد در 11 ذو الحجه 1258[3] و سوم حمله نیروهای بعثی دولت صدام در شعبان 1411 به منظور سرکوب انتفاضه شعبانيه.[4] از حادثه دوم یعنی حمله نجيب پاشا[5] والي محلي حکومت عثماني در عراق، به «غدیر دَم» نیز تعبیر آورده میشود؛ به دو مناسبت: یکی همزمانی رویداد با عید غدیر و دیگری شدت کشتار در عتبه عباسیه تا آنجا که از خون کشتگان حوضی پدیدار شد.[6]
آنچه نگارنده را به معرفی و تدقيق و بررسی کتاب «گزارش یک کشتار» واداشت، بسامدِ فراوانِ نامِ يکي از علماي برجسته و اثرگذار در عالم تشيع، يعني فقيه و عالم ربانی و حکیم صمدانی مرحوم حاج سید محمد کاظم بن محمد قاسم حسيني حائري رشتی أعلی الله درجته و أنارَ برهانَه[7]، در اکثر اسناد این کتاب است. عالمی که علیرغم نقش پر رنگ و تأثیرگذار خود در واقعه حمله نجیبپاشا به کربلای معلی، متأسفانه در کتابهاي تاريخي که ازين واقعه ياد نموده اند مهجور و مظلوم واقع گردیده و نسبتهایی ناروا دامنگیر ایشان شده است.
اينک خوشبختانه بر پايه اسناد گرانبهاي ارائه شده درين نگاشته ممتع، ميتوان با ديد بازتري به بررسي مستندِ نقشِ ايشان در آن حادثه پرداخت و به نقاديِ مفترياتِ مطروحه در برخي آثار تاريخي پيشينان و معاصران اقدام نمود.
با مطالعه دقيق و عميق مستندات تازه ياب موجود، بر هر ناظر منصفي روشن خواهد شد آنچه از نقش آفريني این عالم بزرگوار تا به امروز در غالب کتب و مقالات منتشره عرضه شده، به یک طرف؛ و زاویههای دیگری از زندگی ایشان که در این اسناد تازه منتشر شده منعکس است، در جانبی دیگر قرار دارد.
به تعبیر دیگر این اسناد شهادتی بیطرفانه درباره ميزان نفوذ ايشان در متن جامعه و حرکتهای اصلاحی آن بزرگوار در آن برهه از زمان است و مرکز ثقل این نوشتار بررسی نقش این عالم ربانی در پرتو بازخواني این اسناد است.
کتاب با مقدمه جناب دکتر رسول جعفریان آغاز شده و پس از «سر سخن نویسنده»، واقعه حمله نجیبپاشا از ابتدا تا انتها با توجه به اسناد تاریخی زیر عنوان «پیشگفتار» در 127 صفحه تنظیم شده است و پس از آن ارائه تصاويرِ «اسناد» و متن حروفچيني شده آنها است که به عنوان بخش اصلی کتاب، تا صفحه 434 به عرضه 41 سند تازه منتشرشده اقدام شده.
در این وجیزه به دنبال بررسی همهجانبه واقعه حمله نجیبپاشا نیستیم و خوانندگان گرامی و علاقه مندان به اين مبحث را به مطالعه منابعی که درباره این واقعه تألیف شده ارجاع ميدهيم. علاوه بر کتاب گزارش يک کشتار که در اينجا مورد بحث ما خواهد بود، به سياهه برخي از ساير منابع مرتبط اشاره ميکنيم:
- «تراث کربلا» نگاشته سلمان هادی آلطعمه،
- «العبقات العنبریة في الطبقات الجعفریة» نگاشته شیخ محمدحسین کاشفالغطاء،
- «السلاسل الذهبیة» نگاشته سید محمدصادق آل بحرالعلوم،
- «تسخیر کربلاء» تألیف سید عبدالرزاق حسنی،
- «مدينة الحسين» جلد سوم از مؤلفات سید محمدحسن کلیددار آلطعمه،
- «بغية النبلاء في تاريخ کربلاء» نوشته عبدالحسين کليددار آلطعمه،
- «لمحات اجتماعية من تاريخ العراق الحديث» از علي الوردي،
- «صور من تاريخ العراق في العصور المظلمة» از جعفر الخياط،
- «کربلا في الآرشيو العثماني، دراسة وثائقية» تأليف ديلک قايا،
- و نیز کتاب جديد الانتشار «العثمانیون و شیعة العراق؛ کربلاء أنموذجاً 1843» نگاشته خوان کول (Juan Cole) و موژان مومن (Moojan Momen).[8]
همچنين به بررسي همه جانبه زندگاني و شرح احوال سيد مرحوم (اع) تصميم نداريم که آن خود محتاج بحثي مستوفا و فراهم شدن اقتضائات خاص خود است، هر چند در جايجاي اسناد و مدارک کتاب «گزارش یک کشتار»، به نقش پررنگ و بیبدیل این بزرگوار در عرصه هاي فکري و سياسي اشاره شده است.
از آن ميان است آنچه که در نامه محمدنامق پاشا، نماینده ویژه اعزامی برای بررسی موضوع واقعه کربلا، درباره ايشان (و به تعبیر نامه: سید کاظم افندی) آمده است:
«مجتهد مسلّم مذهب شیعه هستند و بیش از پانصد نفر طلبه در حلقه درس ایشان مینشینند و اسرار توحید را بحث و تقریر میکنند. تمام شیعیان در امر دین به اجتهاد ایشان عمل مینمایند. حتی روایت است که حضرت محمدشاه، شاه ایران به اجتهاد کاظم افندی عمل میکند…»[9]
و در سندی دیگر آمده است:
«ما بین علمای متشخص که از آنجمله جناب حاجی سید کاظم رشتی…»[10]
و در سندی:
«از بزرگانِ علما… حاج سید قاسم (طبق پاورقی کتاب: آقا سید کاظم رشتی)»[11]
و دیگر اسناد که در هر یک محترمانه از این بزرگوار یاد شده است و به جایگاه عمومی ایشان تصریح شده است.
و ما پس از این درباره نقش مؤثر ایشان در جریان حمله نجیبپاشا و مُصلِح بودن ایشان اشاره خواهیم کرد و خواهیم نوشت که تمام اسناد به نیت خیرِ این بزرگوار و تلاش فراوان او برای جلوگیری از این واقعه اسفناک گویایند.
پیشگفتار کتاب که خلاصه جریان حمله نجیبپاشا از ابتدا تا انتهاست، مطالبی دارد که اختصارا و پیش از پرداختن به خود اسناد، به بررسي آن میپردازیم. عناوین مطالب پیشگفتار بدین ترتیب است:
- مروری بر مآخذ معاصر، مناسبات دو جانبه ایران و عثمانی،
- گروگان حکومت ممالیک بر عراق،
- بازگشت به سیاستهای عهد ممالیک،
- کربلا: وضعیت سیاسی انسانی اجتماعی و اقتصادی،
- سبب یورش نجیبپاشا به کربلا،
- روایتی مستند از محاصره تا سقوط کربلا،
- میانجیگری،
- فاجعه کربلا،
- نگاهی به محیط اجتماعی کربلا،
- دولت عثمانی: باب عالی یا والی؟،
- واکنش ایران و ایرانیان،
- موضع دولتهای روسیه بریتانیا و فرانسه،
- هیئت حقیقتیاب،
- جمعبندی.
با توجه به رویکرد این وجیزه که بررسی نقش سيد مرحوم (اع) در این واقعه است، طي چند بند به تدقيق در این پیشگفتار ميپردازيم.
ادامه دارد…
——————————-
[1] گزارش یک کشتار؛ بررسی مستند حادثه حمله نجیب پاشا به کربلای معلی (1258 هجری قمری/ 1842 میلادی، سید علی موجانی با همکاری امیر عقیقی بخشایشی و سیما طایفه، قم: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، چ اول، 1394، ص 437 و 439
[2] تراث کربلا، بغداد: دار الشؤن الثقافیة العامة، 2013، ص376تا431
[3] آنگونه که در صفحه سوم کتاب گزارش یک کشتار اشاره شده است، حادثه در سال 1843م اتفاق افتاده است؛ ولی بر جلد کتاب، سال واقعه 1842م چاپ شده است.
[4] گزارش یک کشتار، ص3. البته برخي از مورخين حادثه حمله لشکريان والي عثماني داود پاشا در سنه 1240ق به کربلا (معروف به حمله مناخور يا ميرآخور) را هم، يکي ديگر از سوانح مهم و مؤثر ميدانند.
[5] محمد نجیب باشا شخصی گرجی (گرجستانی) بود و در دولت عثمانی منصبهای متعددی را حایز شد و از وزرای معروف دولت عثمانی به شمار میرفت. در زمان سلطنت سلطان محمودخان دوم، ملقب به عدلی، روی کار آمد و در اغلب ولایات معتبره آن دولت حکومت کرد. وی در ربیع الأول سنه 1258ق (و طبق برخی منابع شعبان 1258) منصب وزارت را در بغداد به دست آورد و تا اواخر سلطنت سلطان عبدالمجیدخان در بغداد حاکم بود و لقب شیخ الوزراء را حایز گشت و در رجب سنه 1265ق عزل شد و در رجب1267ق از دنیا رفت و در منطقه أبیأیوب دفن شد. وی در ایام حکومتش در بغداد ظلم فراوانی کرد و افکاری قدیمی داشت. با این حال در زمینه آبادانی تلاشهایی کرد و مکانهایی به وی منسوب است که از جمله آنهاست «شریعة نجیب باشا» و «النجیبیه» و ظاهراً همان باغی است که بعدها مدحتپاشا آن را به خیابانها و ابنیه عالیه مزین کرد و امروز «المجیدیة» خوانده میشود. نوشتهاند حسینعلی بهاء الله مسئول تمام امور بابیه بود؛ ولی در پی آن بود که خود را من یظهره الله معرفی کند و پس از بازگشت از سلیمانیه در باغ نجیب پاشا ادعای خود را آشکار کرد. فرزند وی جمیل پاشا در دولت عثمانی والی جده شد و از وزرای معروف آن دولت به شمار آمد. تصویری از نجیبپاشا در دست است که در انتهای این وجیزه گراور شد. (سجل عثمانی، ج4، ص546؛ موسوعة تاریخ العراق بین إحتلالین، ج7، ص100؛ سفرنامه حاج علیخان اعتمادالسلطنه، حاجب الدولة علی بن حسین، ص39؛ مرآة البلدان، ج3، ص1625؛ الکواکب الدریة، آیتی، ج1، ص257؛ مرآة الزوراء، ص135.)
[6] گزارش یک کشتار، ص4.
[7] از اين پس درين مقال، مراعات اختصار را، ازيشان به عبارت سيد مرحوم (اع) ياد خواهيم نمود.
[8] نام اصلی کتاب چنین است:
MAFIA, MOB AND SHIISM IN IRAQ: THE REBELLION OF OTTOMAN KARBALA 1824-1843
[9] گزارش یک کشتار، ص347
[10] همان، ص198
[11] همان، ص267