موضوعی ساده، اما مهم! اگر مخالفان فکری مرحوم شیخ احمد احسائی به این موضوع بیندیشند، از این شلتاق و همهمه و اینهمه تکرارِ مکررات دست برمیدارند. مرحوم احسائی اعلی الله مقامه در علمالفضائلِ معصومین علیهمالسلام پژوهشهای عمیق و عریقی ارائه فرموده، بهگونهای که همه شارحان زیارت جامعه کبیره پس از او وامدار بیانات اویند. بزرگان دین اشرف علوم را علمالفضائل میدانند؛ چراکه شرافت هر علم به موضوع آن است و کدام علم است که موضوع آن اشرف و اعلیٰ باشد از جوهر اول صلی الله علیه و آله و خاندان پاک و مقدسش علیهمالسلام و علمی باشد که همهٔ علوم مقدماتِ رسیدن به آن علم است؟! لذا برخی شاید از نوشتههای بزرگان دین رایحه غلو استشمام کنند. شاید برخی تفویض باطل گمان کنند. اما مناطِ نهایی محکمات و تصریحات شیخ و دیگر بزرگان است. ایشان ملاحظه کردند که از نوشتههای ایشان سوءاستفاده میشود. ازاینرو در رسالههای خود (بالغ بر چندصد رساله و کتاب) بارها تذکر دادند که اهل فن محکماتِ کلامِ ما را درنظر بگیرند و تصریحات ما به عقاید اسلامی و ایمانی را فراموش نکنند. این مهم را به سیاقهای مختلف گوشزد فرمودند.
در مواضعی، همچون مرحوم آقای کرمانی اعلی الله مقامه فصلی را به محکمات و متشابهات اختصاص دادند (در جلد دوم ارشادالعوام) و لزوم استفاده از متشابهات در کلام حکماء و عرفاء را توضیح فرمودند. در مواضعی، با بیان این مضمون که «محکمِ کلامِ ما» چنین و چنان است، راه را بر سوءاستفادهکنندگان سد کردند. در مواضعی، تعبیر «بازار مسلمین» و مساجد و محافل مسلمانان را بهکار بردند که آنچه از اعتقادات اسلامی و ایمانی در بازار مسلمین و شیعیان است، همان کلام ما است. تعبیر بازار مسلمین استعارهای است از ضروریات اسلامیه و ایمانیه. در مواضعی نیز همچون شیخ مرحوم اعلی الله مقامه سخنی را بهعنوانِ مرجعِ همهٔ جستارهای علمالفضائل مرقوم کردند.
اگر مخالف فکری ایشان این تصریحات و محکمات را سرلوحه قرار دهد، سختهتر و پختهتر قلم خواهد زد و متوجه خواهد شد که میسر نبوده همهٔ مطالب را در یک رساله جمع آورند و همهٔ زوایای یک موضوع را در یک صفحه بنگارند. و خواهد یافت که علماء و حکماء نیز در تأسی به کلام ائمه علیهمالسلام و کلامالله، محکم و متشابه گفتهاند و نوشتهاند. اگر انصاف را پیشه کرده باشد، این محکمات و تصریحات را پررنگ خواهد دید. در این یادداشت نمونههایی از این محکمات و تصریحات را نقل میکنیم:
۱. عالم ربانی مرحوم شیخ احمد احسائی اع ملاکی را درباره فرمایشات خود در علمالفضائل مرقوم فرمودهاند: «فاذا عرفت هذا فاعلم ان عملهم بارادته جار لهم فی جمیع الوجودات و شرعیاتها و الشرعیات و وجوداتها من خلق و رزق و موت و حیوة لایکون شیء الّا عنهم و لکنّهم لیسوا شیئاً فی کل شیء و علی کل حال الّا بالله و ما هم (ع) فی فعله الّا کصورة فی مرءاۤة بالنسبة الی شاخصها “و تحسبهم ایقاظاً و هم رقود و نقلبهم ذات الیمین و ذات الشمال” و لاحظ هذا الحرف فی کل شیء تسمعه منا لانریده الّا علی هذا المعنی.» (شرح الزیارة الجامعة الکبیرة (مشهد، ۱۴۰۰ش) ج۱ ص۳۳۶)
۲. عالم ربانی مرحوم حاج محمدکریم کرمانی اع اینگونه به محکمات کلام خود در علمالفضائل تصریح کرده و حتی با تعبیر «لیکن ذلک محکماً عندک» تأکید فرمودهاند: «ولكن المخالفين لنا مقصرون فی معرفة التوحيد و يصفون الله بصفات خلقه فاذا وصفنا خلقاً بتلک الصفات يزعمون انا غلونا و نحن نبرأ الی الله سبحانه ممن يغلو فی حقهم صلوات الله عليهم او يقصر و ليكن ذلک محكماً عندک ارجع اليه ساير اقوالنا و الحمد لله الذی هدانا لهذا و ماكنا لنهتدی لولا ان هدانا الله.» (مکارم الابرار (عربی)، ج۷، «المجلد الثالث من الفطرةالسلیمة»، ص۳۸۶)
۳. عالم ربانی مرحوم حاج میرزا محمدباقر شریف طباطبائی اعلی الله مقامه در رساله توضیح با استفاده از کلیدواژه «بازار مسلمین» ملاک بیاناتشان در علمالفضائل و دیگر عقاید اسلامی و ایمانی را چنین معرفی میکنند: «مراد ما در هر مسئلهای كه بيان كردهايم آن چيزی است كه در بازار مسلمين و مساجد و محافلشان معروف است كه ضرورت مسلمين و مؤمنين باشد. همان است مراد ما از بيان ما و هركس غير از آن معروف را از بيان ما فهميد مراد ما را نفهميده خواه در معاد جسمانی يا در معراج جسمانی يا در فضائل ائمه طاهرين علیهم السلام يا در ساير مسائلی كه حقيقت آن را بيان كردهايم.»
۴. آخرین نمونه را قاعده مرحوم آقای کرمانی اعلی الله مقامه در خاتمه رساله شش فصل قرار داده و با این عبارات این یادداشت را به پایان میرسانیم: «چون معاندين دروغ بسيار بر اين خادم مؤمنين میبندند قاعدهای به طور اختصار عرض میکنم بعد از اين آنچه میشنويد به اين قاعده بسنجيد اگر با آن راست آيد قول من است و اعتقاد من والا من از آن قول بيزارم.و آن قاعده اين است که اگرچه آنچه نسبت میدهند به من مطابق کتاب خدا و سنت رسول و ضرورت مسلمين يا ضرورت مذهب شيعه يا اجماعی علماء شيعه است آن قول من است و به آن معتقدم و اگر مخالف يکی از آنهاست آن قول من نيست و معتقد به آن نيستم.اين ميزان در دست شما باشد و آنچه نسبت به اين حقير دهند به اين ميزان بسنجيد و حق را از باطل تميز دهيد و همين چند کلمه که در اين رساله ذکر شد اگرچه به طور اختصار بود از برای اهل انصاف و تديّن کافی است. در خانه اگر کس است يک حرف بس است.»