شیخ حسین جندقیِ أعلمی؛ از خِطّه جَندَق و بیابانک

با مطالعه کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة با نام شخصی از خطه جندق و بیابانک برخورد می کنیم. این شخص که از او با نام «شیخ حسین جندقی» (و در تعبیر عربی: الشیخ حسین الجندقی) نام برده شده، مالکِ کتابخانه ای با نسخه های خطی متعدد بوده است و صاحب الذریعه (آقا بزرگ طهرانی) به طور مکرر به وی مراجعه کرده است. با توجه به جندقی بودنِ این شخص و شهرت «جندق» نزد دوستداران بزرگان دین اعلی الله مقامهم و آشنا بودن اهالی این منطقه با اندیشه شیخ مرحوم اعلی الله مقامه، مناسبتی بود که به معرفی این شخصیت بپردازیم.

نخست عبارات الذریعه را در وصف شیخ حسین جندقی نقل می کنیم و فقط به نقل عباراتی بسنده می کنیم که مثمر باشد و عِلاوه بر نام وی، صفات و خصوصیاتی را افاده کند. جلد و صفحات ارجاع به کتاب الذریعة، طبق چاپ بیروت (دارالأضواء، ۱۳۸۹) خواهد بود. بعضی عبارات الذریعة دراین باره چنین است:

  1. …رأيتها عند الشيخ محمد حسين بن .المولى سليمان الجندقي المهرجاني في النجف. (ج۴، ص۱۳۶)
  2. ( ۹۸۷ : جوابات النواب محمود ميرزا ) بن السلطان فتح علي شاه الذي كان حاكم نهاوند كما في أواخر ” روضة الصفا الناصري ” للشيخ أحمد الأحسائي رأيت نسخة منه ضمن مجموعة من جوابات المسائل للشيخ أحمد عند الشيخ حسين الجندقي بكربلا. (ج۵،ص۲۱۲)
  3. … وفي نسخة الشيخ محمد حسين الجندقي نزيل كربلا أخيرا… . (ج۶،ص۳۹۱)
  4. …وأخرى بكربلا عند الشيخ حسين الكرماني الجندقي. (ج۷،ص۲۱)
  5. …توجد في مجموعة أخرى بخطه عند الشيخ حسين المهرجاني الجندقي بكربلاء. (ج۷،ص۲۷۰و۲۷۱)
  6. وكتب الوقفية بخطه على ظهر النسخة الموجودة عند الشيخ حسين الجندقي بكربلا. (ج۸،ص۲۰۲)
  7. …ونسخة أخرى ناقصة تنتهي إلى الفن السادس في علم الصنعة الذهبي ، توجه عند الشيخ حسين الجندقي بكربلا. (ج۱۰،ص۱۳)
  8. رأيت نسخة عند الشيخ محمد حسين الجندقي في النجف قبل مهاجرته إلى كربلاء. (ج۱۰،ص۲۳)
  9. رأيته ضمن مجموعة عند الشيخ محمد حسين الجندقي بكربلا. (ج۱۰،ص۷۲)
  10. ضمن مجموعة في مكتبة الشيخ محمد حسين الجندقي بكربلا. (ج۱۰،ص۱۰۱)
  11. …الموجود عند الشيخ حسين الجندقي بكربلا. (ج۱۱،ص۱۸)
  12. …الموجود عند الجندقي. (ج۱۱،ص۴۲)
  13. …نسخة منه في ( مكتبة الشيخ محمد حسين الجندقي). (ج۱۳،ص۶۵)
  14. رأيت النسخة عند الشيخ محمد حسين ابن المولى سليمان الجندقي المهرجاني النجفي الحائري نزيل قم… . (ج ۱۴ – ص ۱۸۹)
  15. ونسخة الأصل بخط الناظم كانت في مدرسة القوام في النجف الأشرف عند الشيخ محمد حسين الجندقي. (ج ۱۴ – ص ۲۲۸)
  16. …وعند الشيخ حسين الجندقي بكربلا… (ج ۱۵ – ص ۱۲)
  17. رأيت النسخة في كتب الشيخ محمد حسين الجندقي النازل إلى النجف ثم إلى كربلا ثم إلى قم حتى اليوم. (ج ۲۰ – ص ۶۸)
  18. …رأيته عند الشيخ محمد حسين الجندقي المهرجاني أوان جواره في النجف. (ج ۲۰ – ص ۱۰۷)
  19. ( ۵۸۰۷ : مقتبس الأثر ومجدد ما دثر ) فهرس مبسوط للأسماء والكنى والألقاب للحاج الشيخ محمد حسين الجندقي المولود ۱۳۲۰ عدة مجلدات بخطه كما ذكرنا في ترجمة المؤلف في ( طبقات اعلام الشيعة ، النقباء : ۸۹۳ )، (ج ۲۲ – ص ۱۷)
  20. …وهذا المجلد في مدرسة القوام في النجف عند الشيخ محمد حسين المهرجاني الجندقي البيابانكي . (ج ۲۲ – ص ۲۳۱)
  21. ( الأدعية والأعمال ) فارسي مرتب على أربعة أبواب ، ثالثها في أعمال أيام الشهور وأدعيتها في ثلاثة فصول ، والباب الرابع في أعمال أيام السنة في سبعة فصول ، والفصل السابع في أعمال النيروز . عند الشيخ محمد حسين الأعلمي الجندقي نسخة بهذه الخصوصية. (ج ۲۶ – ص ۳۶)
  22. وهي في مجموعة عند الشيخ محمد حسين الجندقي الأعلمي في مدرسة القوام بالنجف الأشرف. (ج ۲۶ – ص ۵۴)

 

عبارات الذریعة در معرفی شیخ محمدحسین، علاوه بر اینکه می رساند وی کتابخانه ای غنی داشته است، خصوصیات و نسبت هایی را بازگو می کند. این عبارات می رساند شیخ محمدحسین، مدتی ساکن نجف و پس از آن ساکن کربلا بوده است و در نهایت به قُم مهاجرت کرده است. وی به «مهرجانی» و «بیابانکی» و «جندقی» شهرت داشته و مشهورترین لقب وی «أعلمی» است.

اینجاست که می یابیم شیخ حسین جندقی، همان شیخ محمدحسین أعلمی حائری، جدّ خاندانِ أعلمی، صاحب انتشارات شهیرِ الأعلمی (بیروت) است.

شیخ محمد حسین اعلمی حائری (۱۳۲۰-۱۳۹۳ق) فرزند سلیمان و نوه ولی الله جندقی مهرجانی، ملقب به اعلمی از پژوهشگران نامی بود. وی در سال ۱۳۲۰ق در روستای مهرجان واقع در جندق و بیابانک متولد شد. پس از سپری کردن دوران کودکی به مشهد مقدس عزیمت کرد و تحصیلات دینی خود را آغاز کرد. در سال ۱۳۴۰ق به نجف اشرف رهسپار شد و در دروس میرزای نائینی و ضیاء الدین عراقی حاضر شد. در سال ۱۳۶۵ق به کربلای معلی رفت ونزد علماء آن دیار حاضر شد و کتابخانه مدرسه هندیه کربلا را تأسیس کرد. در سال ۱۳۷۴ق به ایران مراجعت کرده و در قم به تألیف کتب پرداخت. از آثار ایشان است: اعلام النساء، دو جلد، خلاصه رجال النجاشی، مقتبس الاثر و مجدد ما دثر (دائرة المعارف الاعلمی) در ۳۰ جلد و… .

وی در روز پنجشنبه ۲۳ ذوالحجه ۱۳۹۳ق (مطابق ۲۷ دی ۱۳۵۲ش) در سن ۷۳ سالگی از دنیا رفته و در صحن حرم حضرت معصومه علیها السلام، ورودی در میدان آستانه، مدفون گردید. محمدحسن، محمدحسین و محمدمحسن از فرزندان اویند. (ر.ک: تربت پاکان قم، ج ۳ ص ۲۲۸٫ عبدالحسین جواهرکلام)

صاحب الذریعة در کتاب «طبقات أعلام الشیعة و هو نقباء البشر فی القرن الرابع عشر» شرح حال مختصری از وی تنظیم کرده است. و به خصوص چندین خط درباره یکی از مؤلفات وی با نام: «مقتبس الاثر» توضیح داده و تأکید کرده است که ای کاش برخی از اهل فضل در تلطیف اسلوب و حُسنِ وضع و ترتیبِ کتاب با وی همکاری می کردند.

از وی به عنوان استاد برخی نام برده شده است. از جمله در کتاب «طریق الوصول الی اخبار آل الرسول علیهم السلام (المشیخه – الاجازات) ج ۱ ص۴۰۷، هادی نجفی»، در شرح اساتیدِ شیخ مجتبی بهشتی آمده است: «… الشیخ حسین الجندقی قرأ علیه علم الصرف.»

در مقدمه کتاب «منار الهدی فی الأنساب» شرح حالی ازو نقل شده و به تألیفات و اساتید و فرزندان او اشاره شده است.

 

حذف نام «جندقی» از پسوندِ نامِ شیخ حسین جندقی

شیخ محمدحسین جندقی، اگرچه مهرجانی است؛ ولی به جندقی شهرت یافته است. البته در گذشته برخی از علماء آن خطه، حتی اگر از «جندق» نبودند، این لقب را انتخاب می کردند.

مرحوم حاج شیخ ذبیح الله ذبیحی قوچانی، از فقهاء اهل بیت عصمت و طهارت رضوان الله علیه (که مدتی در حوزه نجف بوده اند و بعدها به مشهد مهاجرت کردند) درباره شیخ محمدحسین جندقی و به طور کلی انتخاب این لقب، توضیحاتی فرموده اند. در فرمایش های مجلسیِ ایشان است که فرموده اند:

«شیخ محمدحسین جندقی هم در نجف همدرس ما بود که خیلی زاهد بود و دائماً در نماز و روزه بود، و شهریه اش را جمع می کرد و به طلبه ها قرض الحسنه می داد و کتاب رهن می گرفت. حدود سی چهل جلد کتاب نوشته بود که این آخری ها چاپ می کرد و چندتاییش را هم برای من فرستاد، ولی من حوصله خواندن آنها را نداشتم و به کسی دادم. این آخری ها به قم آمده بود و مرحوم شد. ولی پسرهایش هستند. یکی در بیروت مؤسسه ای دارد و یکی هم در تهران، مؤسسه اعلمی اگر شنیده باشید. البته اینها ادعای شیخی بودن نداشتند… شنیده ام که جندق چون سابقه خوبی داشته، بعضی ها خود را به آنجا نسبت می داده اند.»

با این حال، و با اینکه شهرت ایشان به «جندقی» در کتب مرجع همچون الذریعة ثبت شده است، به طور کلی نسبتِ «جندقی» از دائرة المعارف الشیعیة العامة حذف شد.

این کتاب که از مؤلفات شیخ محمدحسین جندقی است، در سال ۱۴۱۳ توسط مؤسسة أعلمی در بیروت به چاپ رسید. و در واقع همان کتاب «مقتبس الأثر و مجدد ما دُثِر من تاریخ البشر» است.

در مقدمه جلد نخست و طبق روش رایج در معرفی مؤلف، تماماً از لقب «مهرجانی» و «حائری» استفاده شده و اثری از لقب «جندقی» دیده نمی شود. حذف لقب «جندقی» به گونه ای است که حتی در تمجیدهای علماء از وی دست بُرده و این لقب را حذف کرده و «مهرجانی» را جایگزین کرده اند! با مقایسه مقدمه کتاب منار الهدی فی الأنساب و مقدمه این دائرة المعارف، این حذفیات و جایگزینی ها روشن می شود.

مثلاً در صفحه۱۱، تمجید سید ابوالحسن اصفهانی از وی، چنین آمده است: «العالم الألمعی الشیخ محمدحسین المهرجانی الحائری.» اما همین تمجید در مقدمه منار الهدی (ص۹) چنین است: «العالم الالمعی الشیخ محمدحسین الجندقی الحائری.»

و در صفحه۱۲ دائرة المعارف، عبارت تقریظ سید هبة الدین شهرستانی چنین نقل شده: «التقی النقی الشیخ محمدحسین بن سلیمان المهرجانی نزیل الحائر الحسینی.» همین تقریظ در صفحه۹ از کتاب منار الهدی فی الأنساب آمده است: «التقی النقی الشیخ محمدحسین الجندقی نزیل الحائر الحسینی.»

و همچنین عبارت شیخ احمد امین انطاکی در «منار الهدی…» چنین است: «البحاثة المحقق الشیخ محمدحسین الجندقی الحائری» و در دائرة المعارف: «البحاثة المحقق محمدحسین المهرجانی الحائری.»

و این تغییر و تحریف ادامه دارد؛ حتی در کلامِ صاحب الذریعة که عبارت «الشیخ محمدحسین الجندقی» را به «الشیخ محمدحسین الحائری الأعلمی» تغییر داده اند. (مقدمه دائرة المعارف…، ص ۱۰)

درباره این تغییر و تحریف هیچ توضیحی ارائه نشده است و بدون یادی از کلمه «جندق» و صفت «جندقی» در همه موارد به «مهرجانی» اکتفا شده است. و از این رو هیچ تعجبی نیست اگر نسل های بعد، جدّ خود را با نام جندقی نشناسند و نامی از جندق نشنیده باشند؛ چنانکه همین طور است: نگارنده مدتی قبل با یکی از نوادگان ایشان که ساکن بیروت است همکلام شده بودم. وی (عطا اعلمی) که در مؤسسه اعلمی به کار اشتغال دارد، هیچ از لقب جندقی و نام جندق اطلاعی نداشت و فقط مهرجانی و حائری و اعلمی را شنیده بود.

 

موضع گیری شیخ محمدحسین جندقی درباره شیخیه

همان گونه که از مرحوم حاج ذبیح الله ذبیحی قوچانی رضوان الله علیه نقل شد، «البته اینها ادعای شیخی بودن نداشتند.» گذشته از آنکه شواهدی از ضدیت این افراد با اندیشه عالم ربانی مرحوم شیخ احمد احسائی اعلی الله مقامه ملاحظه می شود و آیا این شواهد، به علت تقیه از او بروز کرده است؟ یا عقیده اش را اظهار کرده است؟

مثلاً موضوعِ حذف صفت «جندقی»، آیا علتی دارد جز حذف کوچک ترین ردپاهای اندیشه شیخ اع از زندگیِ این شخص؟

همچنین با مطالعه کتاب مقتبس الأثر و مجدد ما دُثر، به تصریحات و تلویحاتی دراین باره برخورد می کنیم.

شیخ محمدحسین جندقی در این کتاب، در توضیح «جندق» نوشته است:

«بلد بکورة بیابانک ناحیة مشهورة بقری السبعة الواقعة فی شمال یزد…» تا اینکه می نویسد: «…اقول و اهل هذه البلدة کلهم من حزب الشیخیة دون بلادها الستة لأنهم من الشیعة الاثنی عشریة و من اراد التفصیل فعلیه بمرآة البلدان… .» (مقتبس الاثر…، ج ۱۵، ص۹۷)

در توضیح کلمه «شیخیه» نیز آورده است:

«حزب و فرقة من فرق الشیعة کالأخباریة» و سپس نقل قول هایی را از مخالفان شیخیه آورده است (سید مهدی قزوینی و با واسطه، عباراتی از هدیة النملة) و در پایان نوشته است: «انظر تفصیل ذلک فی الکتب المدونة فی احوال الشیخیة العربیة و الفارسیة فتبصر.) (همان، ج۲۰، ص۱۳۸)

جالب است؛ کسانی بوده اند از اقصی نقاط جهان که فراخور پژوهش هایی که کرده اند یا وظیفه ای که به آنها محول شده است یا از باب آگاهی اعتقادی، به شیخیه پرداخته اند؛ آن هم به طور تخصیصی و تخصصی و فراتر از نقل قولی از هدیة النملة که ماهیت کلماتش نزد پژوهشگران مشخص است. اما شخصی از خطه جندق، این گونه از این اندیشه دور افتاده است که در دائرة المعارف سی جلدی اش و با تتبعش در موضوعات مختلف، از موضوعی که اعتقادِ اکثر اهالی آن مناطق است، این گونه دور افتاده است و چنین ناپخته و ناسنجیده کلامی را نقل کرده است. و اَعقاب او نیز با حذف پسوند «جندقی» جدایی و استقلالِ خود را از این اندیشه ابراز می دارند و در آنچه از وی منتشر شده، حتی رساله ای مستقل در رد یا اثبات این موضوع ملاحظه نمی شود. همچنین نوشتاری غیر مستقل؛ اما عمیقانه و منصفانه دراین باره ننوشته است… .

 

نحاشیه قرمز به خط شیخ حسین جندقی