جایگاه پدیده‌های خورشیدی در نظام شریعت و فقه (2)

6.حکم‌های مرتبط با خورشید در احکام طهارت

در هر یک از باب‌ها و کتاب‌های فقهی مسائل و احکامی است که با خورشید ارتباط مستقیم دارد. در جزوه احکام طهارت که مقتبس از کتاب «کفایة المسائل» است، چنین فرموده‌اند:

سزاوار است اجتناب‌کردن از آب کمی که با آفتاب گرم شده باشد چراکه سبب پیسی می‏شود.

سرور معظم حفظه الله در پاورقی مرقوم کرده‌اند:

ظاهراً مقصود این است که با تابش مستقیمِ آفتاب گرم شده باشد.

همچنین می‌فرمایند:

آفتاب، هر زمین نجس، هر در و دیوار نجس و هرحصیر و بوریای نجسی را که بخشکاند سرایت نجاستِ آن را به مکلّف رفع می‏کند.

در فرازی دیگر آمده است:

مکروه است بول‌کردن رو به قرص آفتاب و ماه.

درباره سنگفرش مسجدالحرام و کیفیت تطهیر آن که با موادّ ضد عفونی است و اینکه آیا احتیاط باید کرد یا خیر، سرور معظم مرقوم فرموده‌اند:

«چون مُضاف‌بودن آب در شستن مسجد یقینی نیست، و مُتَنَجِّس مُنَجِّس نیست، و پس از ازاله عین نجاست آفتاب پاک‌کننده زمین متنجّس است، دیگر جایی برای این‌گونه احتیاط‌ها باقی نمی‌ماند.»

فرازهای دیگری نیز مرتبط با این بحث است؛ از جمله غسل در هنگام غروب در شب‌های نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سومِ ماه مبارک رمضان.

همچنین احکام مخصوص بانوان و مباحث مربوط به دماء‌ ثلاثه، مرتبط با روز و شبانه‌روز است.

بعضی دیگر از احکام مرتبط با این موضوع چنین است:

– سزاوار است اجتناب کردن از آب بارانى که در کوچه‏ها و راه‌ها در بلاد باقى مانده بعد از سه روز از باريدن.

_ مستحب است که تا چهل روز هر روز آب بر قبر بريزند.

_ مستحب است که تا سه روز از براى صاحبان عزا غذا طبخ کنند و از براى ايشان ببرند.

 

7.حکم‌های مرتبط با خورشید در احکام نماز

اگرچه پیش از این اشاره شد که نمازهای واجب، طبق پدیده روز و شب است، اما به علت اهمیت آن در این بخش نیز اشاره می‌کنیم.

عالم ربانی مرحوم حاج محمدکریم کرمانی اعلی الله مقامه در مباحثی که در زمینه حکمت بیان فرموده‌اند و موقعیت «زمان» را توضیح داده‌اند، درباره قراردادِ وقت نماز و ارتباط آن با خورشید می‌فرمایند:

«فاعلم ان الصلوة لم‌توضع علي الازمان و لم‌يوقت فيها لانه لايوقف لها علي حد و انما وضعت علي مسير الشمس و حركتها فوضعت حين طلوع الفجر و هو حال انحطاطها عن الافق ثمانية عشرة درجة و حين دلوكها في وسط السماء و بعده و حين غروبها في الافق و بعده ولادخل لها بالزمان و ليست حركات الشمس زمانا و لاضوء النهار و غسق الليل زمانا و انما هو كوضع سراج و انتشار نور و رفع سراج و غشيان ظلمة و ليس رفع السراج و لا وضعه زمانا و لاقربها من المشرق و لادلوكها و لاغروبها و انما هذه كلها من الزمانيات و في الزمان قال الله سبحانه اقم الصلوة لدلوك الشمس الي غسق الليل و قران الفجر ان قران الفجر كان مشهودا و عن الرضا عليه السلام في حديث طويل انما جعلت الصلوات في هذه الاوقات و لم‌تقدم و لم‌تؤخر لان الاوقات المشهورة المعلومة التي تعم اهل الارض فيعرفها الجاهل و العالم اربعة غروب الشمس مشهور معروف تجب عنده المغرب و سقوط الشفق مشهور تجب عنده العشاء و طلوع الفجر مشهور معلوم يجب عنده الغداة و زوال الشمس مشهور معلوم يجب عنده الظهر و لم‌يكن للعصر وقت معلوم مشهور مثل هذه الاوقات الاربعة فجعل وقتها عند الفراغ من الصلوة التي قبلها الخبر. و لو كان الصلوة موضوعة علي الزمان لم‌يكن يختلف في جميع الارض و كان الواجب ان يصلوا في وقت واحد او يصلي كل انسان في وقت مختص به ثم لم‌يكن يعين ذلك الوقت بشيء مضبوط ان لم‌توضع علي الشمس الاتري ان طلوع الشمس هنا غروب للآخرين و زوال لقوم و نصف ليل لقوم آخرين و كل قوم يصلون الظهر عند زوالهم و العصر بعيدها و المغرب عند غروبهم و العشاء بعيدها و الغداة عند طلوع فجرهم فدائما يكون الشمس في الطلوع و الزوال و الغروب يعني دائما هي في حال طلوع و دائما في حال زوال و دائما في حال غروب كما هو بين لمن عرف علم الهيئة و لذلك قلنا ان صوت الملك الذي ينادي حين وقت الصلوة قوموا الي نيرانكم صوت ممتد يدور مدار الشمس يسمعه اهل كل افق علي حسب وضع الشمس لهم فلقوم يكون نداؤه للغداة و لقوم يكون للظهر و لقوم يكون للعصر و لقوم يكون للعشاء الاولي و لقوم يكون للعشاء الاخيرة و كذلك صوت ذلك الملك الذي ينادي في الثلث الآخر من كل ليلة هل من مستغفر فاغفر له النداء. و هو ايضا صوت ممتد يدور مدار ظل الارض في جنب ظلع المخروط مما يلي الشمس حول جميع الارض بالجملة وضع الصلوة علي حركات الشمس و اوضاعها و لادخل للزمان فيها.» (مکارم‌الابرار، ج32، ص136)

از این رو در کتاب کفایة المسائل، در همه فصل‌های اوقات نمازهای واجب، حالات مختلف خورشید را بیان فرموده‌اند. به این عبارات دقت کنید:

_  اول وقت نماز ظهر زوال قرص آفتاب است از دائره نصف‏النهار.

_ آخر وقت نماز ظهر به قدر اداى نماز عصر به غروب آفتاب مانده است.

_ وقت اختيارى نماز ظهر از اول زوال قرص آفتاب است تا آنکه سايه هر چيزى به اندازه آن زياد شود.

_  بعد از زوال آفتاب به قدرى که نماز ظهر به‌جا بيايد، وقت مخصوص به نماز ظهر است.

_ وقت نماز مغرب، غروب حقيقى آفتاب است.

_ نصف شب معلوم مى‏شود به اينکه ستاره‏هايى که در اول شب طلوع کرده‏اند ميل کنند از بالاى سر به سمت مغرب.

_ وقت نماز صبح، طلوع روشنى و سفيدى است که از سمت مشرق ظاهر مى‏شود و بر روى افق پهن مى‏شود و آن صبح صادق است.

این تعبیرات ادامه دارد و برای تبیین وقت نماز جمعه، نماز عیدین، احکام نماز آیات، نافله‌های رواتب، نافله ابتدائی، وقت زیارت عاشوراء و… از  حالاتِ مختلف خورشید یاد می‌فرمایند.

حتی امروز، از جمله مسائل مستحدثه در احکام نماز، مسئله زیر است که از خدمت سرور معظم حفظه الله پرسیده‌ایم و ارتباط مستقیم با این بحث دارد:

پرسش: شخصی در سفری خارجی، در طول پرواز چندین بار طلوع و غروب خورشید را رؤیت می‌کند. برای نماز چه وظیفه‌ای دارد؟

پاسخ: در شبانه روز (24 ساعت) نمازهای پنجگانه خوانده شود. این ملاک باشد. مثلا اگر نماز ظهر را در فرودگاه مبدء خواند و پرواز انجام شد و در طول پرواز غروب را درک کرد و نماز مغرب و عشا را خواند، نمازهای آن روز را خوانده است. همچنین باز خورشید غروب کرد یا طلوع کرد و…، باید نمازهای پنجگانه را بخواند. حال اگر دو بار مثلا ظهر اتفاق افتاد یا غروب یا طلوع، مهم این است که در آن روز نمازها را بخواند.

 

8.حُکم‌های مرتبط با خورشید در احکام روزه

طبق آیه شریفه «حتی یتبین الخیط الأبیض من الخیط الأسود من الفجر» ابتداء و انتهاء امساک برای روزه، مرتبط با خورشید است. در کفایة المسائل آمده است:

_ اول وقتى که بايد احتراز کرد از چيزهايى که فاسد مى‏کند روزه را طلوع صبح صادق است.

_ آخر وقتى که نبايد احتراز کرد از چيزهايى که روزه را فاسد مى‏کند غروب حقيقى آفتاب است که به اصطلاح آن را مغرب مى‏گويند.

به تعبیر دیگر وقتِ روزه، طبق ماه‌های قمری محاسبه می‌شود (ماه رمضان)؛ اما ابتداء و انتهاء وقتِ هر روزه، طبق تغییرات خورشیدی است. از این رو در کفایة المسائل، درباره شک روزه‌دار درباره طلوع یا غروب خورشید، احکام متعددی در فصلی مستقل مطرح شده است: «فصل، در اول وقت امساک از مفطرات و آخر آن و امور متعلقه به آن.»

همچنین در خاتمه احکام روزه، احکام اعتکاف مطرح است و اینکه اعتکاف کمتر از سه روز نمی‌شود. و این سه روز، طبق پدیده‌های شمسی است؛ نه قمری.

 

9.حُکم‌های مرتبط با خورشید در احکام حج

وقوف در عرفات، مشعر و مِنی، با همه تفاصیل و احکام آن، با طلوع و غروب خورشید ارتباط مستقیم دارد و در کفایة المسائل احکام آن به تفصیل آمده است.

همچنین در حوادث مستحدثه، موضوع «استظلال» در حج مطرح است که باز هم مرتبط با خورشید است و سرور معظم حفظه الله عبارات زیر را مرقوم فرموده‌اند:

«ــ  محرم در شب می‏تواند در ماشین‏های سقف‏دار سوار شود زیرا روایاتی که استظلال (سایبان قراردادن) را برای محرم در حال پیمودن راه (نه در منزل) اجازه نداده و منع می‏کند، مربوط به روز است و شب را شامل نمی‏شود.

ــ  در روز اگر در راه سایبان باشد مانند پلها و تونلها و ایستگاههای بنزین، عبور کردن در سایه آنها در حال احرام چه پیاده و چه سواره (وسیله‏های بی‏سقف) برای مردها اشکالی ندارد.

ــ  برای زنها در حال احرام در همه حال سایبان قرار دادن جایز است پس می‏توانند در روز هم در حال پیمودن راه از سایه چتر استفاده کنند و یا در وسیله‏های سواری سقف‏دار سوار شوند.

ــ  اگر کسی نذر کرده که از جایی محرم شود که پیش از میقات است و چاره‏ای ندارد مگر مسافرت‏کردن با هواپیما و یا ماشینهای سقف‏دار، از همانجایی که نذر کرده محرم می‏شود و اگر در روز سفر کرد بواسطه زیر سقف بودن کفّاره می‏دهد.»

 

10.حکم‌های مرتبط با خورشید در احکام کسب و کار

به چند نمونه در این بخش، به نقل از کتاب کفایة المسائل اشاره می‌کنیم:

_ سزاوار است که طلب حوائج را در روز کنند چرا که خدا حيا را در چشم‏ها قرار داده.

_ حدّ احتکار حرام در وقت تنگى تا سه روز است و در غير تنگى تا چهل روز.

_ سه روز اختيار فسخ از براى هريک از فروشنده و خريدار هست در بيع حيوان، مادام که تصرّفى که در احاديث وارد شده در آن نشده باشد.

_ هرگاه حيوان در بين سه روز مُرد يا معيوب شد که مشترى سبب آن نبوده، ضررى است که به فروشنده رسيده و بايد ثمن را به مشترى ردّ کند و هرگاه احتمال اين باشد که مشترى آن را تلف کرده يا معيوب کرده، قسم ياد کند که او تفريط نکرده و ثمن را بگيرد.

_ هرگاه کسى چيزى را بخرد و ثمن را ندهد و آن چيز را نزد فروشنده بگذارد، پس هرگاه تا سه روز ثمن را نياورد فروشنده اختيار فسخ دارد.

_ هرگاه بفروشند چيزى را که مکيل و موزون نباشد مثل لباس و ثمن آن را نگرفته باشند و مشترى آن را بفروشد به قيمتى بيش از آنچه خريده و ثمن آن را در مدت سه روز به فروشنده اول بدهد، منفعت مال مشترى است.

_ هرگاه کسى بفروشد ريالى چند را به اشرفى چند و ريال‏ها را بدهد و اشرفى‏ها را بگيرد و بعد از آن معلوم شود که ريالى چند يا اشرفى چند بد است و مغشوش است و عوض کنند آنها را در همان روز و روز بعد و بيش از دو روز طول نکشد معامله صحيح است.

_ دَين بار گرانى است که در روز ذلّتى است در ميان خلق و در شب همّى و غمّى است از براى مديون.

 

11.حکم‌های مرتبط با خورشید در احکام خوردن و آشامیدن

در این بخش نیز  مثال‌هایی به اختصار، از کفایة المسائل نقل می‌کنیم:

_ هرگاه برّه و بزغاله شير از خنزير بخورند چند روزى، بايد هفت روز چيزى پاک به آنها خورانيد پس حلال مى‏شوند.

_ کسى که مسکرى را بخورد تا چهل روز دعاى او و نماز او مقبول نيست.

 

12.حُکم‌های مرتبط با خورشید در احکام ازدواج و زناشویی

از جمله احکام کفایة المسائل در این باب که مقتبس از روایات است، این فرازهاست:

_ مستحب است وليمه دادن و وليمه را در روز قرار دهند و در شب زفاف کنند و وليمه يک روز يا دو روز است و بيش از يک روز يا دو روز رياء و سمعه است.

_  سزاوار است که وليمه عروسى در روز باشد و زفاف در شب.

_ مکروه است جماع کردن در ميان طلوع صبح تا طلوع آفتاب، و در ميان غروب آفتاب تا غروب شفق.

_  مکروه است جماع کردن در روزى که آفتاب بگيرد.

_  مستحب است جماع کردن در شب دوشنبه و در شب سه‏شنبه و در شب پنجشنبه و در شب جمعه بعد از عشاء، و در روز جمعه و در روز پنجشنبه در نزد زوال آفتاب.

_ مستحب است که از روز تولد طفل تا سه روز مهمانى کنند (به ضمیمه احکام روز هفتمِ طفل.)

مسائل و احکام مربوط به «عدّه» نیز مرتبط به این موضوع است.

 

13.حکم‌های مرتبط با خورشید در دیگر باب‌های فقهی

در سایر ابواب فقهی نیز احکامی است که مرتبط با «روز» و شبانه‌روز است. از جمله در ابواب مربوط به «ظِهار» و «ایلاء» و «نذر و عهد» و «دیات»، «قصاص» و «خمس» (=اینکه سالِ خمسی را می‌توان سال شمسی قرار داد.)

در این بخش این احکام را نقل نکرده و به تفصیلی که در قسمت‌های گذشته ارائه شد، اکتفا می‌کنیم.

در  این بحث بر اهمیت پدیده‌های خورشیدی در نظام شریعت و فقه متمرکز بودیم و با توجه به انواعِ حکم‌ها و دستورهای شرعی دراین باره، مصادیق متعدد و متنوعی را نقل کردیم.

 

4 جمادی الاولی 1441