تأملی بر تعبیر «ماده علم»

یکی از تعابیر دینی در روایات و زیارات و کلمات علماء‌ ربانی،‌ تعبیر «ماده علم» است.

عالم ربانی مرحوم حاج سید کاظم رشتی اعلی الله مقامه در جواب سؤال‌های سید حسین قطیفی رساله‌ای تصنیف فرموده‌اند. این رساله که در جلد دوازدهمِ جواهر الحِکَم صفحه250 تجدید چاپ شده است، حاویِ سی و سه پرسش و پاسخ  بوده و یکی از منابع مکتبی در زمینه تفسیر و توضیحِ متون روایی به شمار می‌رود؛ زیرا نوعِ پرسش‌ها درباره عباراتی است از اخبار و روایات و استفسار از بُعدِ حِکمی و باطنی آنها.

در بخشی از فرمایش‌های خود می‌فرمایند: علی انا نقول ان مادة العلم لاتنقطع عنهم و تتجدد عليهم آنا فآنا (گذشته از آنکه می‌گوییم ماده علم از ایشان – علیهم‌السلام- هیچگاه منقطع نمی‌شود.)

ماده در اینجا به معنای اصول و کلیات علم است و به این معنا در دعاها هم استفاده شده است که عرض می‌کنیم «سئلتُک مادتی.» (1) و نظر به اینکه خداوند دائماً موجودات را ایجاد و احداث می‌کند، خواه ناخواه باید به حجت وقت افاضه علم شود. و افاضه علم به مقامات عالیه، به طور ماده است؛ یعنی اصل است و بعد از آن در مراتب تفصیل می‌یابد. مثلا خداوند متعال زید را و تمام امورش را و رزقش را و سایر آنچه مربوط به زید است، آن به آن خلق می‌کند و تمام اینها را آن به آن به حجت وقت تعلیم می‌دهد. این تعلیم به شکل ماده علم می‌شود. این علم، علم به معلومات و علم به موجودات است و باید به امام علیه السلام افاضه علم شود. از این جهت می فرمایند بر ما آن به آن علم اضافه می شود و اگر آن به آن افاضه نشود «لنفد ما عندنا» (2) آنچه پیش ماست دیگر تمام می‌شود. مثلا لحظه اولی که خداوند درباره زید الهامی کرده است و به این بزرگواران تعلیم داده است، اگر فقط همان «آن» باشد در آن بعد چه خواهد شد؟ خلقت بعد چطور می‌شود؟ باز هم به افاضه احتیاج است. از این رو دائماً به علم و افاضه حق تعالی محتاجند. و ما معتقدیم ماده علم انقطاع پیدا نمی‌کند؛ یعنی خداوند فیضش را از ایشان دریغ ندارد؛ باید علم افاضه بشود. «ولایحیطون بشیء من علمه الا بما شاء» (3) وقتی که مشیت و اراده حق تعالی آن به آن به موجودات تعلق می‌گیرد، احداث می‌شوند و ایجاد می‌شوند. موجودات هم که حد ندارند.

پس افاضه علم به شکل ماده برای موجودات، بعد تفصیل پیدا می‌کند. در احادیث هم کلمه ماده درباره علم استعمال شده است. (4)

__________

پاورقی:

  1. أعمال بيت الطست المتصل بدكَّة القضاء: تصلي هناك ركعتين، فإذا سلمت وسبحت فقل: اللّهُمَّ إِنِّي ذَخَرْتُ تَوْحِيدِي إِيَّاكَ وَمَعْرِفَتِي بِكَ وَإِخْلاصِي لَكَ وَإِقْرارِي بِرُبُوبِيَّتِكَ، وَذَخَرْتُ وِلايَةَ مَنْ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِيَّتِكَ مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّى الله عَلَيْهِمْ لَيَوْمِ فَزَعِي إِلَيْكَ عاجِلاً وَآجِلاً، وَقَدْ فَزِعْتُ إِلَيْكَ وَإِلَيْهِمْ يامَوْلايَ فِي هذا اليَوْمِ وَفِي مَوْقِفِي هذا وَسَأَلْتُكَ مادَّتِي مِنْ نِعْمَتِكَ وَإِزاحَةَ ماأَخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِكَ وَالبَرَكَةَ فِيما رَزَقْتَنِي وَتَحْصِينَ صَدْرِي مِنْ كُلِّ هَمِّ وَجائِحَةٍ وَمَعْصِيَةٍ فِي دِينِي وَدُنْيايَ وَآخِرَتِي ياأَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» .(اعمال بیت الطست در مسجد مبارک کوفه.)
  1. عن أبی بصیر قال : سمعت أبا عبدالله علیه السلام یقول : إنا لنزاد فی اللیل والنهار ولو لم نزد لنفد ما عندنا (بحارالأنوار، ج26، ص86)
  2. بقره،255
  3. عَنْ ضُرَيْسٍ اَلْكُنَاسِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:وَ عِنْدَهُ أُنَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ يَتَوَلَّوْنَا وَ يَجْعَلُونَا أَئِمَّةً وَ يَصِفُونَ أَنَّ طَاعَتَنَا مُفْتَرَضَةٌ عَلَيْهِمْ كَطَاعَةِ رَسُولِ اَللَّهِ ص ثُمَّ يَكْسِرُونَ حُجَّتَهُمْ وَ يَخْصِمُونَ أَنْفُسَهُمْ بِضَعْفِ قُلُوبِهِمْ فَيَنْقُصُونَا حَقَّنَا وَ يَعِيبُونَ ذَلِكَ عَلَى مَنْ أَعْطَاهُ اَللَّهُ بُرْهَانَ حَقِّ مَعْرِفَتِنَا وَ اَلتَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا أَ تَرَوْنَ أَنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اِفْتَرَضَ طَاعَةَ أَوْلِيَائِهِ عَلَى عِبَادِهِ ثُمَّ يُخْفِي عَنْهُمْ أَخْبَارَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ يَقْطَعُ عَنْهُمْ مَوَادَّ اَلْعِلْم فِيمَا يَرِدُ عَلَيْهِمْ مِمَّا فِيهِ قِوَامُ دِينِهِمْ. (الكافي، ج1، كِتَابُ الْحُجَّة: بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ علیهم‌السلام يَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ أَنَّهُ لَا يَخْفَى عَلَيْهِمُ الشَّيْ‏ءُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏)