قابیل هابیل علیهالسلام را شهید کرد. مدتی نگذشت که آدم علیهالسلام نیز از دنیا رفت و شِیث هبةالله ع بر او نماز گذارد. آنگاه قابیل نزد او رفت و گفت: ای شیث؛ هابیل را کشتم تا نسلی نداشته باشد که بگویند ما فرزندان آن کسی هستیم که قربانی او قبول شد. ای شیث، دیدم که پدرم آدم علمی به تو آموخت که به من نیاموخت. اگر از آن علم چیزی آشکار کنی، تو را خواهم کشت چنانکه هابیل را کشتم.
شیث و نسل او، از ترس قابیل و قابیلیان «تقیه» پیشه کردند و اسم اکبر و میراث نبوت و آثار علم را مخفی نگه داشتند.
آدم به هبةالله وصیت کرده بود که اول هر سال،با وصیتنامه او تجدید عهد کنند. فرزندان شیث، مخفیانه، اول هر سال جمع میشدند و آن روز «روز عید» ایشان بود. وصیتنامه را معاهده میکردند. در آن وصیتنامه آمده بود که زمانی «نوح» خواهد آمد و همینطور انبیاء پس از او.
از آن زمان تا زمان «نوح» حق و اهل حق از دشمنان بیمناک بودند و پنهان. آنقدر ترسان و پنهان که نام انبیاءِ میان آدم تا نوح، در قرآن هم نیامده است.
در زمان نوح، نوح به پسرش سام همین وصیت را کرد: ای سام، این وصیت را اول هر سال معاهده کنید. کدام وصیت؟ اینکه زمانی خواهد آمد که «ابراهیم» و «هود» میآیند. آن روز، «روز عید» ایشان بود.
میان هر دو نبی از اولوالعزم علیهمالسلام، هشت، نُه یا دَه پیامبر مبعوث میشدند. همه، به پیامبران بعد از خود وصیت میکردند و برای تجدید عهد با این وصیت، «موعد» و «میعادی» در نظر بود.
تا اینکه دوره یوسف رسید و بعد از او اسباط و بعد از آنان موسی. میان موسی و یوسف انبیائی بودند. پس از موسی و هارون، فرستادگان پیدرپی میآمدند: تَترا.
بنیاسرائیل انبیاء را شهید میکردند و چه بسا در یک روز هفتاد نبی را کشتند. اما این «سلسله نورانی» جریان داشت.
تورات که بر موسی نازل شد، به آمدن محمد صلی الله علیه وآله بشارت داد. انبیاء بعد نیز چنین بودند. عیسی نیز به بعثت رسولالله بشارت داد تا حضرتش در عالَم جلوهگر شد. آن حضرت هم به ولایت و امامت و امارت امیرالمؤمنین و سایر امامان علیهمالسلام بشارت فرمود و این رشته، ادامه دارد.
فرزندان شیث، اول هر سال روز عید آنان بوده و «معاهده» داشتند. این معاهده، مستلزم اجتماع بوده است. از این رو مفهوم «تقیه» و «انتظار» و «برگزاری مجالس فضائل» قدمتی به قدمت بشریت دارد. فردِ این ماهیت در آن زمان متحقق گردید؛ هرچند در سادهترین صورتهایش. کمکم مناسب هر دوره و زمان، طبیعتاً در کمیت و کیفیت تغییراتی در آن رخ داد.
با شیوع بیماری مُسری اخیر، مجالس ذکر فضایل محمد و آل محمد علیهمالسلام که برادران و خواهران ایمانی به آن موفق بودند، تعطیل شد. مجالسی که هر شب برگزار میگردید و مناقب و مصائب آلالله مذاکره شده و «معاهده» دینی انجام میشد. مجالسی که در امتداد سنتِ فرزندان شیث است و به تعبیر بزرگان دین اعلی الله مقامهم «سلسله حق» است؛ یعنی سلسله و زنجیری است که حلقهها دارد: هر نسل ِ حق یا مجلسِ حق بخشی از این سلسله است.
بلافاصله پس از تعطیلی مجالس، یکشب هم نگذشت که «مجالس مجازی» برقرار شد و نخستین «مجلس مجازی و آنلاین» در تاریخِ مکتب برگزار گردید و چون به نظر میرسد نقطهعطفی در برگزاری مجالس فضایل اهلالبیت علیهمالسلام باشد، در این نوشتار بر این پدیده تأملاتی ارائه خواهیم کرد.
نگارنده این مجالسِ مجازی را امتدادی بر سنتِ اصیلِ فرزندانِ شیث میبیند؛ هرچند با چهرهای دیگر. چراکه یکی از اهدافِ مهم این مجالس که تعاهد ایمانی باشد، در آن صورت میپذیرد؛ هرچند نقاط ضعفی در این میان هست.
برخورد با پدیده «مجالس مجازی» حدیثی را به خاطر آورد. به نظر میرسد اینگونه مجالس نمونهای برای این روایت باشد. ابْنِ مُسْكَان میگوید از حضرت صادق علیهالسلام شنیدم که فرمود:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِی زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ وَ كَذَا الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ يَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَشْرِقِ. (بحارالأنوار، ج 52، ص391)
در زمان ظهور حضرت، مؤمن در مشرق است و برادرش را که در مغرب است میبیند؛ همچنین آن مؤمن که در مغرب است برادر مؤمن خود را که در مشرق است مشاهده میکند.
تکنولوژیهای امروز، اندکی آن فضا را ملموس کرده است. در این روایت از اختراع و تکنولوژی و به تعبیر دیگر از «وسیله دیدن» سخنی به میان نیامده است. در آن زمان بَصَرها و بَصیرتها چنان قوی است که نیازی به تکنولوژی ندارد. به تعبیر عالم ربانی مرحوم حاج میرزا محمدباقر شریف طباطبائی اع، در آن زمان «پستا، پَستای دیگری است.» سرور معظم حفظهالله سالها قبل در یکی از سخنرانیها، به مناسبت بررسی این حدیث شریف، «تلفن» را نمونهای کوچک در راستای فهم این روایت و فضای دوره ظهور بیان کردند و امروز این مجالس مجازی، باز هم نقاشیای دنیایی از آن فضای هورقلیایی ترسیم میکند.
این روایت را بهگونه دیگری هم میتوان توضیح داد. اگر ظاهرِ روایت را در نظر بگیریم، اشاره به وسایل روز است. «زمان القائم» منظور زمان امامت حضرت مهدی عجل الله فرجه است و دوره غیبت و آخرالزمان و هماکنون در آن زمان به سر میبریم و این روایات، خبر از آینده و این اختراعات و تکنولوژیهاست.
در روایت است که اگر شخصی عطسه کرد، پاسخ مناسبی که فرمودهاند، باید داد؛ حتی اگر میان پاسخدهنده و عطسهکننده، جزیرهای یا دریایی فاصله باشد. مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ نقل میکند:
عَنْ أَبیعَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِذَا عَطَسَ الرَّجُلُ فَسَمِّتُوهُ وَ لَوْ كَانَ مِنْ وَرَاءِ جَزِيرَةٍ. قال و فی روایة اخری: وَ لَوْ مِنْ وَرَاءِ الْبَحْرِ. (وسائلالشیعة، ج12، ص 87)
سرور معظم حفظهالله میفرمودند مثل اینکه شخصی از شرق، با کشوری اروپایی تلفنی صحبت کند و طرف عطسه کند و این شخص بشنود و تسمیت کند. اینکه در روایت است یک دریا میان شما فاصله باشد، اشاره به همین تلفن و امثال آن است.
الف. نسبتسنجی
در این بخش میان مجالس سنتی فیزیکی و مجالس مجازی، نسبتسنجیهایی ارائه میکنیم. این نسبتسنجی مشتمل است بر تفاوتِ این دو نوع مجلس، امتیازهای هر یک، نقاط ضعف و قوت هر کدام:
- مجلس، محل جلوس است و خواه ناخواه محلّ اجتماعِ بدنها و امید است که اتحاد دلها و نیتها نیز باشد. اما در «مجلس مجازی» اجتماع بدنها حذف شده و صِرفاً اتحاد دلها و نیتهاست.
- در مجالس عادی و سنتی، آدابِ حضور در محفل علم و محفل ذکر فضیلت رعایت میشود؛ همچون پاکی (به معنای شرعی آن)، پاکیزگی، سکوت، سکون، جلوس و استماع. اما در مجالس مجازی، این شرایط ممکن است که لحاظ نگردد. رفتوآمد باشد، گفتوشنود باشد و دیگر نقضِ شرایط.
- در مجالس سنتی معمولاً کسانی شرکت میکنند که به محلّ برگزاری نزدیکاند، برای حضور در مجلس وسیلهای دارند، موانع مختلفِ زندگی ندارند و در آن ساعت، از کار فارغ شدهاند. در نتیجه همه آنانی که دورند یا وسیله ندارند یا در محلّ کارند و موانعی دارند، محرومند.
در مجالس مجازی، همه این افراد میتوانند حضور بیابند و استماع کنند.
- در مجالس که هر شب دایر است، میانگین سنّ حاضران «میانسالی» است؛ اما در مجالس مجازی، میانگین سن «جوانی» است؛ چراکه نیازمند تواناییِ ارتباط با اینترنت است و این آگاهی، برای میانسالان یا پیران کمتر میسر است.
- در مجالس فیزیکیِ سنتی، وضعیت مجلس در اختیار سخنران است و در مجالس مجازی، وضعیت در اختیار کاربران است: اگر کاربر احساس خستگی کند یا موضوع سخنرانی را نپسندد، با یک کلیک یا لَمس صفحه، از مجلس خارج میشود. اما در مجالس سنتی حتی اگر احساس خستگی کند یا موضوع جلسه را نپسندد، غالباً به احترام مجلس، نشسته و گوش فرا میدهد. مجالس مجازی، بسیار شکننده است.
- در مجالس سنتی علاوه بر ذکر فضیلت یا منقبت یا مصیبت، نماز جماعت است و دیدار برادران ایمانی با یکدیگر و دیدار خواهران با یکدیگر (صله رحم ایمانی.) اما مجالس مجازی، خالی از ثواب نماز جماعت و دیدار اهل ایمان است.
- میان برنامههای مجالس سنتی بهندرت فاصله میافتد (مگر به علت قطعیِ برق یا زلزله و دیگر حوادث غیر مترقبه) اما احتمال قطعِ مجلس مجازی، بیشتر است؛ چراکه اینترنتی است و مشکلات خاص خود را دارد.
- در مجالس سنتی بعضی به سخنران نزدیکترند و بعضی دورتر. برای برخی صدا نامفهوم است و برای برخی صدا بیش از حد بلند است. برخی سخنران را میبینند و برخی او را مشاهده نمیکنند. محیطِ مجلس برای برخی گرم است و برای برخی سرد. تمام این تبعیضها در مجلسِ مجازی از بینرفته و همه، زن و مرد، با کنترل کامل بر صدا و تصویر و مکان، به طور یکسان از مباحث استفاده میکنند.
- در زمان حضور فیزیکی در مجلس، به احترام مجلس معمولاً از موبایل و … استفاده نمی شود اما در زمان مجلس مجازی، ممکن است در عین باز بودنِ لینک مجلس (در رایانه) به کارهای دیگر بپردازد. چه کارهای مجازی دیگر و چه کارهای فیزیکی.
- در مجالس سنتی به علت محدودیت افراد حاضر در مجلس، سخنران در سخنگفتن آزادتر است؛ اما در مجالس آنلاین مشکلتر است از چند جهت:
باید تلاش کند از جذابیت سخنرانی فاصله نگیرد؛
با توجه به عمومی بودن سخنرانی، انتخاب موضوعی مناسب برای عموم سختتر است چراکه طیف مختلفی از بینندگان وجود دارند؛
از نظر مصلحتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و مکتبی ملاحظاتی را باید در نظر بگیرد؛
در سخنرانی فیزیکی، مخاطبان مشخصاند و اگر سخنران اخلاقیات بگوید و خود و اهل مجلس و اخوان ثقه را نصحیتهای شدید کند، مانعی نیست چراکه «نقد درونگفتمانی» است. اما در سخنرانی عمومی که دوست و دشمن و مخالف و موافق و محاید حضور دارند، در حدود و ثغورِ «نقد درونگفتمانی» باید تأمل جدی کرد.
- هر شب در مجالس سنتی، در هر شهر و در هر مجلس، سخنرانیِ مستقلی ارائه میشود؛ اما در مجلس مجازی، به یک سخنرانی برای همه شهرها و اهل همه مجلسها اکتفاء میشود.
ب. اصلاحِ نقاط ضعف
قطعاً تفاوتها، امتیازها و نسبتسنجیهای دیگری نیز هست و ما به همین مقدار اکتفا میکنیم. اما بیان این تفاوتها به چه منظور بود؟
هدف، شناسایی نقاط ضعف و برطرف کردن آن است. برای نمونه اگر در مجالس مجازی کاربر میتواند وسط سخنرانی از فضای مجلس بیرون رود، این کار را نکند و به احترام مجلس، تا پایان حضور داشته باشد.
اگرچه کاربر میتواند خوابیده و بدون طهارت استماع کند، اما خود را مُلزم کند که بنشیند و گوش فرا دهد و طاهر باشد. گفتوگو و رفتوآمد را به کمترین مقدار ممکن برساند.
با تمرکز گوش فرا دهد و اگر میتواند، یادداشتنویسی کند.
کاربر به مثابه سرگرمی به مجالس مجازی نینگرد. از باب «لکل جدید لذة» پیگیرِ برگزاری مجالس و برنامههای مجالس نباشد؛ چراکه اگر این دیدگاه را داشته باشد، بهتدریج همچون مجالس فیزیکی خواهد شد و ترک خواهد کرد.
کاربر با وقتشناسی و مُلزمکردن خود به حضور در مجالس مجازی، اندکاندک خود را عادت دهد که بعد از برطرفشدن موانع، ساعتی از شبانهروز را به حضور فیزیکی در مجالس اختصاص دهد.
ج. آینده
موج بیماری مسری، دیر یا زود به فرجام میرسد و به نظر میرسد «مجالس مجازی» به عنوان سبکی در احیاء شعار اهلبیت علیهمالسلام باقی میماند.
آنچه مهم است اینکه این سبک، هرگز نمیتواند جایگزینِ کاملی برای مجالس سنتی و فیزیکی باشد؛ چراکه این سبک جدید، فاقدِ اقامه نماز جماعت، صله رحمِ ایمانی و بعضی برنامههای دینی است که نیازمند اجتماع است (همچون سینهزنی و دیگر اعمال عبادی دستهجمعی.)
از این رو نگاه ما به این سبک جدید، در دوران بحرانیِ بیماری، یکجایگزینِ موقت برای مجالسِ اصیل و فیزیکی است و در دورانِ پسابُحران، یک راهحل برای معذورینی است که نمیتوانند در مجالس، به طور فیزیکی حاضر گردند.