یکی از زیرشاخههای مباحث مهدویت، شهادت حضرت حجت عجل الله فرجه پس از ظهور ایشان است. در منابع آمده است که مدتی پس از ظهور، زنی به نام «سعیده» ایشان را به شهادت میرساند. متقدمترین منبع درباره این زن، آثار عالم ربانی مرحوم شیخ احمد احسائی رفع الله مقامه است. در این یادداشت منبعی کُهَن و متقدمتر از آثار شیخ مرحوم اع معرفی خواهیم کرد.
ابتداءً آنچه تا کنون در بررسیهای مختلف به آن اشاره شده را ضمن چند شماره جمعبندی میکنیم:
- شیوه از دنیا رفتن معصومین علیهمالسلام از مباحث اعتقادی مهمی است که مسائل مختلفی ذیل آن قرار دارد. به طور خلاصه اینکه طبق روایاتی همچون «ما مِنّا الا مقتولٌ او مَسموم» و همچنین به علت لطافت و اعتدالِ فوقالعاده بدنهای مطهر این بزرگواران، به مرگ طبیعی از دنیا نمیروند؛ بلکه اعداء ایشان را به شهادت میرسانند.
- در کتاب الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب نگاشته شیخعلی یزدی حائری،پس از نقل علائم ظهور و بعضی خصوصیات ظهور، نگاشته است:
«فاذا تمت السبعون السنة اتی الحجة الموت فتقتله امرأة من بنیتمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین علیهالسلام.»
(هنگامی که هفتاد سال به پایان رسید، مرگ حجت میرسد و زنی سعیدهنام از بنیتمیم که ریشی همچون ریش مردان دارد، وقتی حضرت در حال عبور از راه است، او را با هاونی سنگی، از بالای بام خواهد کشت.)
- متقدمترین منبع، آثار عالم ربانی مرحوم شیخ احمد اَحسائی اع است که معرفی سعیده، زنِ ریشدار، دستکم در چهار موضع از رسائل ایشان آمده است: رساله حیاة النفس، رسالة فی العصمة و الرجعة، شرح الزیارة الجامعة الکبیرة و الرسالة القطیفیة.
- افرادی که این جریان را در کتابهای خود نقل کردهاند، بعضی متأخر از شیخ مرحوم اع هستند و برخی معاصر ایشان. به نظر میرسد همه، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، از این بزرگوار نقل کردهاند. اشخاصی همچون محمدجعفر بن سیفالدین استرآبادی، شیخ احمد بن صالح بن طوق قطیفی و علیاصغر بن علیاکبر بروجردی.
حتی عالم ربانی مرحوم حاج سید کاظم رشتی اع نیز نصّ شیخ مرحوم اع در این باره را در بعضی رسائل خود نقل فرمودهاند.
- در بعضی نصوصِ متأخر، کلمه «سعیده» به «ملیحه» تغییر کرده است. از جمله ادوارد براون، به جریان قتل امام علیهالسلام توسط زنی به نام ملیحه اشارهای دارد. (تاریخ ادبیات ایران، ج4، ص270 تا 277)
- تنها حدیثی که با این جریان قرابتی دارد و در آن نام «سعیده» و بعضی خصوصیاتِ وی مطرح شده، حدیثی است در کتاب جامعالاخبار؛ همان حدیثی که شیخ مرحوم اع آن را در ضمن رسالة العصمة و الرجعة نقل فرمودهاند.
- اخیراً مقاله مفصلی در این زمینه منتشر شد. این مقاله در فصلنامه علمی-پژوهشی مشرق موعود (سال دوازدهم، شماره 48، زمستان 1397) چاپ رسیده است. نگارندگان در بخش «نتیجهگیری» نوشتهاند:
«با توجه به احوال علمی احسائی و دقت در عبارات او، به ظنّ قوی او این داستان را در منبعی که برای ما ناشناخته است دیده و از آنجا نقل کرده است.»
آنچه در این بحث بسیار حائز اهمیت است اینکه مرحوم شیخ احمد اَحسائی اع، این جریان را در منابعی روایی دیده و نقل فرموده است. اما سنجشِ این منابع و تطبیق آن با علم مستحدث رجال، موضوع فراخدامنه دیگری است.
آثار شیخ مرحوم اع نشاندهنده تتبعِ فراوان ایشان در حدیث است و به تعبیر نویسنده مقاله مذکور، چه بسا از منبعی ناشناخته این را نقل فرمودهاند. شاید به همین زودی و با انتشار بعضی کتابهای خطی، منبعِ اصلیِ این روایت به دست آید.
آنچه در این یادداشت به عنوان نکتهای تازهیاب ارائه میکنیم، منبعِ کهَنِ دیگری برای جریان «سعیده» است.
در این منبع، همچون کتاب جامع الاخبار، اگرچه به جریان شهادت حضرت مهدی عجل الله فرجه اشاره نشده؛ اما به بعضی خصوصیاتِ این زن تصریح شده است؛ خصوصیاتی همچون زن ریشدار، نام سعیده و نقشداشتن او در هنگام ظهور حضرت.
همین موارد نشاندهنده این است که این جریان اصلی دارد و اطراف و جوانب آن همچون قطعههای یک پازل، در چند منبع پخش شده است. گویا شیخ مرحوم اع به تمام قطعات این پازل دسترسی داشتهاند و نقل فرمودهاند.
اخیراً در یک مجموعه خطی که حایز خطوط بعضی بزرگان دین اعلی الله مقامهم و بعضی تلامیذ ایشان است، به مأخذی در این باره برخوردم.
معرفی این مجموعه، خارج از نطاق این یادداشت است و فرصتی دیگر میطلبد. آنچه در این مجال مهم است اینکه در صفحه شماره12، خطوط مبارک عالم ربانی مرحوم حاج سید کاظم رشتی اعلی الله درجتَه به چشم میخورد. در حاشیه صفحه، شخصی نگاشته است:
«هذا خط السید الجلیل الشریف السعید الامام العلامة حجة آل محمد صلی الله علیه و آله و فخر آل هاشم مولانا الحاج السید اظم الرشتی اعلی الله مقامه.»
بعضی عبارات سید جلیل اع چنین است:
«اقول و انا کاظم بن قاسم الحسینی الرشتی وجدت فی کتاب عتیق ما هذا لفظه انه قال فی العشر بعد الستمائة و الالف یکثر الجوع فی الناس و القتل و تملأ الارض ظلماً و جوراً و فی العشرین بعد الستمائة و الألف… و فی خبر آخر سنة سبع و ثمانین و سبعمائة بعد الألف تظهر إمرأة اسمها سعیدة و هی أم لحیة و تسیر بین الرجال ثم تأتی معها مأتا الف فارس و تسیر الی العراق… .»
آنچه مرتبط با موضوع است را نقل کردیم.
این عبارات، مطابق است با عبارات کتاب «جامع الأخبار.» اما آنچه حائز اهمیت است، منبع این عبارات است.
سید مرحوم اع جریان «سعیده» را از «کتاب عتیق» نقل میفرمایند.
عموماً تعبیر «کتاب عتیق» در فرمایشهای مکتبی، عنوان مشترکی را به خاطر میآورد. کتاب عتیق (کتاب المناقب) کتابی است که مرحوم مجلسی ره روایاتی از آن را در بحارالأنوار نقل کرده است.
از طرفی میان روایات «کتاب عتیق» و کتاب «أنیس السمراء و سمیر الجلساء» اشتراکاتی است و البته امروزه اثری از کتاب «أنیس السمراء…» در دست نیست؛ کتابی که عالم ربانی مرحوم شیخ احمد أحسائی اع به طور مکرر از آن کتاب نقل فرمودهاند؛ به ویژه در کتاب شرح الزیارة الجامعة الکبیرة.
درباره اینکه «کتاب عتیق» همان کتاب «أنیس السمراء…» باشد، پژوهشگران قطع ندارند و بررسیهایی در این باره ارائه کردهاند؛ اما شیخ مرحوم اع در حاشیه نسخهای از کتاب العوالم، بیان فرمودهاند که ظاهراً این دو یکی است. عبارت این بزرگوار چنین است:
«الظاهر أن هذا الکتاب هو کتاب أنیس السمراء و سمیر الجلساء لأن هذا الحدیث و حدیث الخیط الأصفر مذکوران فیه.»
کتاب عتیق یا کتاب المناقب، به اشرافِ مکتبة العلامة المجلسی منتشر شده است. در این نسخه منتشر شده، حدیث خیط اصفر و حدیث معرفت نورانیت مذکور است؛ اما بعضی روایاتِ «انیس السمراء…» که در کتب شیخ اع آمده، ملاحظه نمیشود. از این رو احتمال دارد نسخه فعلیِ کتاب عتیق (المناقب) نسخه کاملی نباشد و امید است پس از این نسخه کامل به دست آید.
به هر روی کتاب عتیق، منبع تازهیابِ دیگری برای جریان «سعیده» است و ثابت میکند شیخ مرحوم اع تکههای این جریان را با توجه به منابعِ کهنِ روایی، ثبت و ضبط و ارائه فرمودهاند و اینک پژوهشگران این عرصه، پس از دو قرن، هر قطعه را به تدریج، در کتابخانهای از اقالیم قبله خواهند یافت. شَکَرَ اللهُ سَعیَه و عَطَّرَ اللهُ رَمسَه و اَعلَی اللهُ درجتَه.
25 ربیع الاول 1441