تخلف از تأدب پژوهشی (یادداشتی در دفاع از عالم ربانی مرحوم حاج میرزا محمدباقر شریف طباطبائی اع)

عالم ربانی و حکیم صمدانی مرحوم حاج میرزا محمدباقر شریف طباطبائی اعلی الله مقامه در حوزه‌های مختلفِ معرفتی قلم زده‌اند و رسائل و شروح ارزشمندی به یادگار گذاشته‌اند. یکی از رسائل ایشان رساله‌ای است که به این نام شهرت پیدا کرده است: «رساله در شرح کلیات فخر رازی».

رساله تحقیق کلیات که در مباحث منطق است و این بزرگوار شرح فرموده‌اند، به‌‌درخواست مرحوم امان‌الله خان انجام گرفته و خودِ او متن رساله خطی را فرستاده و شرح آن را به فارسی تقاضا کرده است. یا مرحوم امان‌الله خان در نامه خود نوشته که این رساله از «فخر رازی» است، یا ناسخ اشتباهاً آن را به فخر رازی نسبت داده بوده است. درهرصورت، مرحوم آقای شریف طباطبائی رفع الله شأنه به‌علت نبود امکانات برای بررسی بیشتر، مطابق اظهار ایشان، این رساله را در مقدمه به فخر رازی نسبت داده و مرقوم کرده‌اند:

«در اين اوان محنت‌اقتران، كريمه‌ای از مصدر عزت و جلال و حشمت و كمال […] نواب ضياءالملک «امان‌اللّه‏ خان» والی ولايت كردستان اطال اللّه‏ بقاه و بلغه ما يتمناه و جعل اخراه خيراً من اولاه، به‌افتخار و سرافرازی، با رساله‌ای از فخر رازی رسيد، و اشاره به شرح آن به زبان فارسی نه به تازی رفته بود اگر چه خود آن رساله تازی بود و شرح آن به عربی مناسب.»

متأسفانه دکتر سید حسین سیدموسوی در مقاله‌ای نسبت‌به عالم ربانی مرحوم آقای شریف طباطبائی رفع الله شأنه از تأدب پژوهشی تخلف کرده و عبارت سخیفی را به‌کار برده است. وی در این مقاله با عنوان رساله تحقیق الکلیات که در خردنامه صدرا منتشر گردیده نوشته است:

«این رساله در اسفندماه 1364 بدون تصحیح و تحقیق در چاپخانه خراسان، همراه شرح مرحوم حاج محمدباقر شریف طباطبائی متوفای 1319هـ‌ق که از سلسله شیخیه محسوب می‌شود به‌چاپ رسیده است. عنوان این رساله چاپ‌شده شرح رساله کلیات فخر رازی است. شارح، این رساله را به‌غلط به امام فخر رازی نسبت داده است.» (خردنامه صدرا، ش19، ص77)

ما بدون برخورد با مقاله دکتر سیدموسوی، مؤلف رساله را یافته بودیم و اشکالی در این مطلب نیست. سخن درباره جمله پایانی دکتر است و تعبیرِ بی‌ادبانه او درباره مرحوم آقای شریف أشاد الله شأنَه.

امروزه با مراجعه به فهرست نسخ خطی، می‌یابیم رساله تحقیق کلیات تألیف قطب‌الدین محمد بن محمد بویهی رازی است و چون با القاب گوناگونی ازو یاد می‌شود (همچون قطب‌الدین، علامه رازی و قطب تحتانی) محتمل است که این خلط برای ناسخ رخ داده و گمان کرده است که رساله مذکور از فخر رازی است.

قطب‌الدین رازی یا قطب تحتانی، ابوجعفر محمد بن محمد رازی، متولد 694ق و متوفای 766ق است. صاحب اعیان الشیعة و شیخ عبدالله نعمة، نویسنده فلاسفة الشیعة، نوشته‌اند که وی در 776 از دنیا رفته است. در صورتی که منابع متعددی همچون معجم المؤلفین و الأعلام (زرکلی) و… سال وفات او را 766 ذکر کرده‌اند.

درباره شیعه یا سنی بودن او نیز اختلاف است و کسانی همچون شیخ آقابزرگ طهرانی  او را شیعه دانسته‌اند. درحالی‌که جورج طربیشی او را سنی معرفی کرده است. آقابزرگ طهرانی نوشته است:

«رسالة فی الکلیات للمولی العلامة قطب‌الدین محمد بن محمد البویهی الرازی، شارح المطالع و الشمسیة و شیخ شیخنا الشهید و تلمیذ العلامة، توفی 766» (الذریعة ج18 ص128)

در کتاب کشف الحجب و الأستار عن أسماء الکتب و الأسفار نیز آمده است:

«رسالة فی تحقیق الکلیات لقطب الملة و الدین محمد بن محمد الرازی البویهی المتوفی سنة ست و ستین و سبعمائة.» (ص247)

جالب توجه است که بعضی آثار او در کتابخانه اَعلام و شخصیت‌های مکتبی بوده است. برای نمونه مجموعه‌ای خطی شناسایی شده که عبارت تملک مرحوم شیخ علی‌نقی احسائی رحمة الله علیه بر آن است (سال 1231ق) که نسخه‌ای است از کتاب تحریر القواعد المنطقیة که شرح قطب‌الدین رازی است بر رسالة الشمسیه کاتبی قزوینی. بلاغات قرائت و بعضی هوامش به‌خط مرحوم شیخ علی‌نقی از امتیازات این نسخه است. (نسخه کتابخانه ملی در تهران به شماره18188.)

به اصل موضوع بازگردیم. فقط دو شرح بر رساله تحقیق کلیات شناسایی شده است. شرحی از متقدمان نگاشته ابراهیم بن محمد بن عربشاه حنفی متوفای 944ق و شرحی از متأخران که شرحِ عالمِ ربانی مرحوم آقای میرزا محمدباقر شریف طباطبائی است.

البته در سال‌های اخیر بررسی‌هایی درباره رساله تحقیق کلیات صورت پذیرفت. نخست مقاله دکتر سیدموسویِ مذکور است که در مجله خردنامه صدرا منتشر گردید و متن رساله را ارائه کرد. دوم ترجمه ترکی این رساله است که در سال 2013 ارائه شد و برای نخستین بار در نمایشگاه بزرگ کتاب که به‌مناسبت ماه رمضان در میدان بایزید استانبول برگزار شد، ارائه گردید. (خبر این چاپ و انتشار را در کانال تلگرامیِ عقاید‌نِت منعکس کردیم.) شارحان ترکیِ این رساله (شمس حنفی و امیر رومی) به ضبط نص و شرح بعضی لغات مشکل اکتفاء کرده‌اند (کاری که در مجله خردنامه صدرا نیز انجام شد.) سوم چاپ ریاض است که توسط أبویعقوب یوسف بن عمر در سال 1442ق صورت پذیرفت و در 40 صفحه با بعضی پاورقی‌های توضیحی و تطبیق میان نسخ خطی منتشر شد.

قطب‌الدین رازی در چند موضع از شرح مطالع از رساله تحقیق کلیات یاد کرده است. یکی از عبارات او چنین است:

«و تمام التحقیق لهذا المقام مذکور فی رسالتنا فی تحقیق الکلیات فمَن اراد الاطلاع علیه فلیطالع ثمة.» (ج1، ص153) ازاین‌رو جای تردیدی باقی نمی‌ماند که رساله تحقیق کلیات نگاشته قطب‌الدین رازی است و نام فخر رازی اشتباهاً توسط ناسخ در اول رساله آمده است.

اما تعبیر دکتر مذکور درباره مرحوم آقای شریف طباطبائی خلاف تأدب پژوهشی است. در دفاع از این بزرگوار اشاره می‌کنیم که این نسبت را ناسخ نسخه و بعد از او امان‌الله خان داده‌اند و این بزرگوار به آن اعتماد کرده و در مقدمه چنین نگاشته‌اند. باید دکتر سیدموسوی عباراتِ مقدماتیِ شرحِ این بزرگوار و قراین را درنظر می‌گرفت و چنین قضاوت نمی‌کرد. و نظر به اینکه منظور اصلی شرح کتاب بوده، نه تحقیق در درستی یا نادرستی نسبت کتاب، ایشان هم متعرض نشده‌ و بررسی نفرموده‌اند. گذشته از اینکه در قدیم این‌گونه تحقیقات شایع نبوده است.

گرچه احتمال می‌رود نظر به اینکه با شیخیه زاویه داشته، این‌گونه اظهار نموده. آری، «شنشنة اعرفها من اخزمٍ».

علاوه بر این‌که این بزرگوار با اعتماد به ناسخ یا امان‌الله خان این نسبت را داده‌اند، حتی اگر خودِ ایشان نسبت می‌دادند، باز هم مسئله غریبی نبود. مواردی متعددی دیده شده است که علماء رضوان الله علیهم کتابی را به مؤلفی نسبت داده‌اند و به‌علت محدودیت و کمبودِ امکاناتِ پژوهشی در قدیم، به نام مؤلف اصلی دسترسی نیافته‌اند یا نام بعضی اشخاص را به‌شکلی دیگر ثبت کرده‌اند و این‌گونه موارد، قَدح در علماء ابرار نیست و منافاتی با رتبه و جایگاه رفیع ایشان ندارد.

 برای نمونه، عالم ربانی مرحوم شیخ احمد احسائی اعلی الله مقامه در اجازه‌ای که برای مرحوم کلباسی نگاشته‌اند، نام سید شجاع‌الدین محمود مازندرانی را سید شجاع‌الدین محمد ثبت کرده‌اند. و نیز رساله‌ای را در باب حقوق اخوان به ابوالفتوح رازی نسبت داده‌اند (شرح‌الزیارة ج3 ص124) که در فهرست آثار وی دیده نمی‌شود. و علماء‌ شیعه رحمهم‌الله به‌طور مکرر بعضی کتب را به اشخاصی نسبت داده‌اند که امروزه در این نسبت‌ها تشکیک کلی وجود دارد (مراجعه شود به کتاب تازه منتشرشده جناب محمدباقر ملکیان با نام منهج نقد الحدیث: دراسة فی ‌الاخبار الدخیلة و المحرفة ـ الکلیات و القواعد و الانموذج، الفصل الرابع: أسالیب الوضع و أنواعه، ص224تا252)

همان‌طور که اشاره شد، این‌گونه موارد طبق اعتماد بر نسخه‌های خطیِ موجود یا اعتماد به ناسخان و کاتبان بوده است و ضرری به اصل مباحث و فرمایشات وارد نمی‌شود.

به‌هرروی تعبیر دکتر سیدموسوی تعبیری تند و ناپسند و خارج از تأدب پژوهشی است. بسیار به‌جا بود که ایشان از امثال تنکابنی و محمدتقی شوشتری عبرت می‌گرفتند که چگونه در کتاب قصص العلماء و قاموس الرجال تعبیرات درشت و ناپسندی را به‌کار برده‌اند و درباره علماء شیعه نسبت‌های زشتی را نگاشته‌اند و نوعاً اهل دقت و تأدب به این دو اشکال گرفته‌اند.

فقیه و رجالیِ معاصر سید موسی شبیری زنجانی درباره تعبیرات تند قاموس الرجال گفته است: «اشکالی که بر قاموس الرجال وارد است، تندی به بزرگان در مقام تحقیق است که زیبنده یک محقق نیست» و سپس عبرتی را نقل می‌کند که صاحب قاموس از درک یک عبارت ساده عاجز مانده و «خودش دچار اشتباه فاحشی می‌شود که از یک طلبه مبتدی هم سر نمی‌زند.» (جرعه‌ای از دریا ج2، ص695 و696)

این تعبیر دکتر سیدموسوی درباره مرحوم آقای شریف طباطبائی، این عباراتِ ناپسندِ قاموس الرجال را به‌یاد ما می‌آورد:

«غلط فی غلط فی غلط» (ج1، ص30). «و قول المصنف… غلط فی غلط» (ج1، ص112). «و للمصنف خلطات اُخری» (ج1، ص118). «جمیع ما ذکر خبط و خلط» (ج1، ص210) و… .

در این یادداشت درپی دفاع از مرحوم آقای شریف طباطبائی اعلی الله مقامه بودیم و بیان اینکه نسخه خطیِ ارسالی برای ایشان این اشکال را داشته است. به‌مناسبت، نام اصلی مؤلف رساله یعنی قطب‌الدین رازی را معرفی کردیم.

اینک با چاپ مجلد یازدهم از بخشِ فارسیِ مجموعه مبارک دعائم الحکمة (مجموعه آثار عالم ربانی مرحوم آقای شریف طباطبائی رفع الله شأنه) رساله شرح کلیات فخر رازی برای نخستین بار با نام «رساله شرح کلیات قطب‌الدین رازی» منتشر می‌گردد.

سید محمدصادق موسوی
رجب المرجب 1443