8 شوال، سالروز تخریب بقیع و مظلومیت ائمه بقیع؛ یادی از مقبره عالم ربانی مرحوم شیخ أحمد أحسائی أع

به مناسبت سالروز واقعه اسفناک تخریب بقیع و یاد مصائب ائمه مظلوم مدفون در آن محل شریف، تأملی داریم بر نقل هایی که درباره مقبره عالم ربانی مرحوم شیخ احمد أحسائی أعلی الله مقامه در بقیع موجود است. این مختصر، بخشی از مقاله ای مفصل است که در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد؛ إن شاء الله.
1. در سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی آمده است:

مقبره شیخ احمد احسائی

و پشت بقعه متبرکه بقیع در پائین پا در زیر ناودان گنبد مطهر، مقبره شیخ احمد احسائی است که شیخیه به او ارادت دارند و ضریح آهنی دارد. و قبر را از گچ و آجر، یک ذرع بالا آورده و سفید کرده و سنگ مرمر بزرگی بر روی او است که به خط نستعلیق این عبارت مرتسم است:
المرقد المطهر للشیخ العظیم الشأن الساطع البرهان مؤمن الدهر و تاج الفخر و علامة العصر مرجع علماء الاسلام مجدد مائة الثالثة عشر مولانا و مولی المسلمین احمد بن زین الدین الاحسائی قدس سره و عطر رمسه و قد توفی اعلی الله مقامه فی سنة الف و مأتین ثلاثة و اربعین هذا مادة تاریخـ[ـه] اجل الله شأنه:
قد سألت الفکر عن تاریخه یوماً فانشد/فزت بالفردوس فوزاً یابن زین الدین احمد.
و بغل همین مقبره سنگ دیگر مرمر چسبانیده و این دو شعر تاریخ نوشته‌اند:
لزین الدین احمد نور فضل/تضاء به القلوب المدلهمة
یرید الحاسدون لیطفئوه/و یأبی الله الا ان‌یتمه
و ما بین سنی‌ها معروف به مقبره «شیخ الروافض» است؛ مع هذا سنی و شیعه بر این قبر فاتحه می‌خوانند.

و در مدینه کرامتی از او مشهور است: در چند سال قبل که تازه این سنگ را بر روی این قبر نصب کرده بودند دو نفر از اعراب که کارشان سنگ قبر کندن است، این سنگ را که مرمر می‌بینند با هم قرار می‌گذارند که شبانه در قبرستان بقیع از دیوار آمده و سنگ را از آنجا بکنند و به خانه خود ببرند و خطوط او را حک نموده در پشت او اسم کس دیگر مرتسم نموده به قیمت گزاف بفروشند. شب از دیوار به قبرستان بقیع می‌روند و یکی همین که کلنگ را به قبر می‌زند تا سه دفعه آوازی از قبر می‌آید که «خلّ الحجر.» [=سنگ را رها کن.] اینها به خیالشان این آواز از خارج بقیع است که کسی دیده و این عبارت را می‌گوید. بالاخره دست و پا و زبان آنکه کلنگ می‌زده از کار افتاده و حالت استرخاء و لغوه به هم می‌رساند. رفیقش مضطرب شده او را به دوش گرفته خواست از دیوار قبرستان به زحمت پائین بیاید که سه چهار نفر از مقدسین مدینه آن شب به جائی موعود بودند می‌رسند و آن عرب را می‌گیرند که نصف شب در قبرستان بقیع به این حال به چه کاری رفته بودی؟ بعد از دو روز حبس، رفیقش که فلج شده بود می‌میرد و خود او تفصیل را گفته و مستخلص می‌شود. العهدة علی الروات.
و پهلوی قبر مرحوم شیخ احمد، قبر شیخ ابوالقاسم شیخ الاسلام شیراز است که او بدون ضریح، و سنگ کوچکی دارد. و پشت گنبد ائمه بقیع، همین سمتی که مقبره مرحوم شیخ احمد است، بقعه کوچکی است که بیت‌الاحزان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است… . (ج1،ص 230 و 231)

تنها تزیین موجود در بقیع، این خط کشی های سنگی است… – تاریخ تصویر: مهرماه 1394

2. در سفرنامه مکه، نائب الصدر شیرازی آمده است:

و دیگر مرحوم «شیخ احمد احسائی»، در مقابل «بیت‌الاحزان» متصل به دیوار «بقعه حضرت حسن» -ع- مدفون شده، و شباکی از آهن به دور سنگ کشیده‌اند، بر سنگ مزار طرف بالای سرش این کلمات نقش است:
بسم الله الرحمن الرحیم
لزین الدین احمد نور فضل/تضیء به القلوب المدلهمّه
یرید الحسادون لیطفئوه/و یابی الله الا ان یتمّه
و در لوحی که روی مزارش انداخته‌اند، تفاصیلی نوشته‌اند و شعری که «ماده تاریخ» او را مشتمل است، نقل می‌نماید:
قد سئلتُ الفکر عن تاریخه یوما فانشد/فُزتَ بالفردوس فوزاً یابن زین الدین احمد
(سفرنامه‌های خطی فارسی، گروهی از نویسندگان،تهران:اختران،1388،ج2، ص199)

3. در سفرنامه فرهادمیرزا آمده است:

در خارج بقعه مبارکه، قبر مرحوم شیخ احمد بحرینی [(احسائی)] است. سنگ نازکی بر بالای قبر او بوده که شکسته شده است. معلوم نشد که از نازکی شکسته شده یا عمدا شکسته [شده] است. فاتحه خواندم و گفتم، حق همان است که شیخ علی پسر تو گفته: «ان ابی ضیعوه تلامذته» در پهلوی قبر ایشان قبر شیخ ابوالقاسم شیخ‌الاسلام شیراز است. بالای قبر او سنگ مرمر خوبی است با اشعار فارسی بر سنگ قبر او کنده، گذاشته‌اند. وفات مرحوم شیخ احمد در ماه رجب سنه هزار و دویست و چهل و دو واقع شده و از سنگ قبر او معلوم نمی‌شود. آن‌چه هم نوشته‌اند سنگ سستی بوده ضایع شده. (ص136)

4- در کتاب ریحانة‌الادب، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی آمده است:

در تاریخ 1241یا42یا43یا44هجری قمری در آن ارض اقدس وفات و در بقیع مدفون و در تاریخ وفاتش گفته‌اند: «فزت بالفردوس فوزا یابن زین الدین احمد1242» و ایضا:
الشیخ احمد بن زین الدین/ذو العلم و الشهود و الیقین
فوارة النور جلیل امجد/بعد دعاء رحم الشیخ احمد
که هفتاد و شش عدد لفظ «دعاء» مدت عمر او و هزار و دویست و چهل و دو نیز عدد جمله «رحم الشیخ احمد» تاریخ سال وفات اوست. و بر سر قبر وی نوشته‌اند:
لزین الدین احمد نور علم/تضیء به الدیاجی المدلهمة
اراد الحاسدون لیطفؤوه/و یأبی الله الا این یتمه
(ج1،ص42)

قبرهای آماده در بقیع – تاریخ تصویر: مهرماه 1394

5-  شیخ عباس قمی در فوائد الرضویه نوشته است:

مخفی نماند که این شیخ احمد غیر از شیخ احمد بن زین الدین احسائی بحرانی حکیم متأله فاضل عارف عالم عابد محدث ماهر شاعر صاحب شرح الزیاره و شرح حکمت عرشیه ملاصدرا و شرح تبصره و رساله‌های بسیار است که در اوائل سنه 1243 در سفر حج وفات کرد و در ظهر بقعه مبارکه ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین به خاک رفت و من بر سر قبر او رفته‌ام بر لوح مزارش نوشته بود:
لزین الدین احمد نور علم/یضیء به القلوب المدلهمة
یرید الجاحدون لیطفئوه/ و یأبی الله الا ان‌یتمه
و این دو شعر را از اشعار منسوبه به حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام اقتباس کرده‌اند. قال علیه‌السلام:
سبقت العالمین الی المعالی/بحسن خلیقة و علو همة
و لاح بحکمتی نور الهدی فی/لیال فی الضلالة مدلهمة
یرید الجاهلون لیفطفئوه/و یأبی الله الا ان یتمه
روایت می‌کند از سید علی صاحب ریاض و از شیخ اکبر میرزا مهدی شهرستانی و غیرهم و شیخ احمد احسائی مذکور بسیار متعبد بود و بر نوافل اهتمام تمامی داشت و در حق او گفته‌اند: من نظر الی عباداته مدحه و الی عباراته قدحه. (در پاورقی آمده است: این سخن استاد ایشان، میرزا مهدی شهرستانی است، ر.ک: تراجم الرجال، ج1، ص309)
و لما مات قام بمراسم عزائه المسلمون و جلس له صاحب الاشارات و المنهاج ثلثة ایام باصبهان.
(الفوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریة، عباس قمی، ج1، ص78تا80- قم:دفتر تبلیغات، 1385- محقق: ناصر باقری بیدهندی.)

6. قبر مرحوم شیخ را قبل از ویران ساختن قبه منوره حضرات معصومین بقیع، همه دیده‌ اند. قبری مجلل و دورش محجر بود. دو سنگ مرمر بسیار اعلا یکی روی قبر و دیگری بالای سرش نصب کرده بودند و روی آن ابیاتی در جلالت قدر و منزلت شیخ بزرگوار نقش شده بود… .
اکنون هم از پیرمردان شیعیان محله نخاوله مدینه منوره به این مطلب شهادت می‌دهند و عده زیادی هم از پیران احساء و قطیف و بحرین که با شناسائی کامل و اخلاص قلب دور قبر او نشسته و فاتحه خوانده‌اند الان در حال حیات هستند و اعتراف می‌کنند و جماعتی هم از علما و مورخین، غیر از تلامذه شیخ در مؤلفات خود این مطلب را ذکر و تأیید نموده‌اند (کلمه ای از هزار، غلامحسین معتمدالاسلام، ص22)

أعلی الله مقامه و رفع فی الخُلد أعلامه