گزارشی از وصیت‌نامه عالم ربانی مرحوم شیخ احمد اَحسائی اع

وصیت‌نامه‌ای از عالم ربانی مرحوم شیخ احمد اَحسائی اع در دست است که به امضاء شهودی رسیده و بر صحت مضمون آن شهادت داده و مُهر زده‌اند. در این وصیت‌نامه، غیر از شهادات اسلامیه و ایمانیه، درباره محل دفن و بعضی مصارف ثلث مال مطالبی آمده است. همچنین درباره دیون مالیِ مختصری که بوده، جملاتی دیده می‌شود. پس از پایان وصیت‌نامه و مُهر، بَند دیگری به وصیت‌نامه افزوده شده و تفاصیل بیشتری درباره محل دفن یادداشت شده است و مجدداً ذیل آن، مُهر شیخ اع ملاحظه می‌شود. بعد از آن، بند دیگری است درباره بعضی وصیت‌های عِبادی و مجدداً مُهر زده شده است. در پایان، بندی دیگر است درباره صحت این وصیت‌نامه و صحت آنچه محو و اثبات شده و صحت، منوط دانسته شده به وجود مُهر.

پس از آن یادداشت‌های شهود و مُهر آنان است و از جمله شهود، عالم ربانی مرحوم حاج سید کاظم رشتی اع هستند که میان شهود، دو بار نام ایشان مذکور است. این وصیت‌نامه، در روز سه‌شنبه، نوزدهم ماه جمادی الاولی سال 1234 قمری، در سن 68 سالگی تنظیم شده است.

در ادامه، نام شاهد‌ها و عبارات ایشان را نقل می‌کنیم:

  1. هذا السواد مطابق لاصله و کتب الآثم الاحقر، (الخاتم: ) لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده خلف بن شکر
  2. هذا السواد مطابق لاصله و انا الجانی، (الخاتم: )عبده محمدصالح الموسوی
  3. هذا السواد مع الاصل سیان، (الخاتم: ) عبده محمدعلی الموسوی
  4. بسم الله الرحمن الرحیم ذا مع اصله سیان و کتب العبد الجانی کاظم بن قاسم الحسینی الرشتی، (الخاتم الشریف: ) عبده الراجی محمدکاظم الحسینی
  5. الامر کما حرر و کتب شاهداً العبد الذلیل محمدصادق بن اسماعیل
  6. و انا علی ما زبر من السامعین من جناب الموصی و الشاهدین، حرره العاصی الفقیر عبدالله بن محمد التبریزی (محل المهر)
  7. هو الله تعالی شهد بذلک الاقل الجانی احمد بن محمد البلادی البحرانی
  8. الامر کما زبر فی المتن، انا العبد المذنب احمد بن جمال المراغی
  9. سمعت من جنابه اطال الله بقاه من اوله الی آخره و کتبه العبد محمدشریف بن صادق (محل المهر)
  10. الامر کما حرر و کتب شاهداً به فقیر لطف ربه الغنی عبدالله بن ترکی (محل المهر)
  11. بسم الله الرحمن الرحیم، کل ما فی هذه الورقة سمعته من جنابه اطال الله بقاه و انا العبد کاظم بن قاسم الحسینی الرشتی (محل المهر)

. و علامة صحة المحو و الاثبات وجود المهر (محل مهره الشریف ره)

بخش اول:

وصیت‌نامه با شهادات اسلامیه و ایمانیه آغاز می‌شود:

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی اوجب الوصیة عند حلول المنیة و صلی الله علی محمد و آله خیر البریة. اما بعد فهذا ما اوصی به العبد المسکین الی رحمة ربه ارحم الراحمین احمد بن زین الدین الاحسائی اوصی انی اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له الها واحداً احداً فرداً صمداً لم‌یتخذ صاحبةً و لا ولداً قائماً بالقسط عدلاً فی الحکم رؤفا بالعباد مالکاً للملک رحیماً بالخلق و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون و ان الخلیفة من بعده علی بن ابی‌طالب بلا فصل ثم من بعده ابنه ابو محمد الحسن ثم اخوه ابوعبدالله الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم جعفر بن محمد الصادق ثم موسی بن جعفر الکاظم ثم علی بن موسی الرضا ثم محمد بن علی الجواد ثم علی بن محمد الهادی ثم الحسن بن علی العسکری ثم الخلف المرجی صلوات الله علیهم اجمعین بهم اتولی و من اعدائهم اتبرأ اللهم وال من والاهم و عاد من عاداهم و انصر من نصرهم و اخذل من خذلهم اللهم عجل فرجهم و اهلک اعدائهم من الجن و الانس یا کریم.

بخش دوم:

آنچه در شریعت برای برخورد با محتضر بیان شده، به جا آورند و تجهیز و تغسیل و تکفین کنند. حنوط از هفت مثقال صیرفی کافور باشد که که قبلاً آماده شده. البته اگر میسر است و گرنه از کافورِ دیگری باشد. کافور غسل نیز از همان باشد. کفن، همانی باشد که آماده شده، اگر میسر است، کفن واجب و مستحب رعایت شود و بعد از غسل، نگین عقیقی که آماده شده و  بر روی آن اسامی ائمه علیهم‌السلام است، در دهان گذارده شود؛ اگر  میسر است. اگر شب از دنیا رفت، تا به صبح چراغی نزد او روشن باشد.

بخش سوم:

محل دفن؛ اگر در یکی از مشاهد مشرفه از دنیا رفت، در همان مشهد به خاک سپرده شود و اگر در غیر مشاهد مشرفه بود، به کربلاء معلی منتقل گردد و نزد حسین صلوات الله علیه به خاک سپرده شود. اگر در غیر مشاهد مشرفه از دنیا رفت و انتقال به کربلاء‌میسر نبود، به نزدیک‌ترین مشهد مشرف منتقل گردد.

بخش چهارم:

از ثلث مال یک حجه میقاتیه و زیارت مدینه منوره خارج شود و یک عمره مفرده. همچنین احتیاطاً یک حجه میقاتیه و زیارت مدینه خارج شود به نیابت از کسی که به نیابتِ او  انجام دادم که فاطمه بنت محمد است از اهالی عمران، احساء. همچنین شخصی که عارف و صالح است، اگر ممکن است، شصت سال نماز بخواند و ده ماه روزه بگیرد. همه اینها طبق نظر وصی باشد.

بخش پنجم:

وصیت‌هایی درباره مصحف شریف، شمشیر و انگشتر و لباس بیان فرموده‌اند. و درباره قرض‌ها، مرقوم کرده‌اند که اگر کسی بر چیزی مشخص و معروف ادعا کرد، به او داده شود و البته قرضی در خاطر ندارم جز مختصر بر اهل خانه و مختصری به مسجد اهل موازن و مسجد شیخ داغر در مطیرفی.

بخش ششم:

هر کدام از فرزندان که بر او آسان بود، روزانه یک جزء قرآن بخواند. اگر اشتغالات دارد، شب بخواند یا بعد از آن. اگر نمی‌تواند یک جزء، هر مقدار که میسر است. «و لیذکرونی کما ضیعت فیهم عمری» و همان‌گونه که برای آنها عُمر خود را صرف کرده‌ام، آنها نیز یاد من کنند. وصی، علی‌نقی است و البته او می‌تواند به دیگری وصیت کند و او به دیگری و همین‌طور تا وصیت‌ها انجام شود. و اگر وصیت‌های دیگری هم بود، چون با مُهر است ملحق به همین وصایاست… . همچنین درباره بعضی از افراد خانواده، وصیت‌هایی فرموده‌اند.

بخش هفتم:

بند اضافه شده به وصیت‌نامه: و اوصیت الوصی علی‌نقی بانه ان تفضل الله سبحانه بان اکون من المدفونین فی کربلاء من مجاوری سیدالشهداء علیه‌السلام ان یسعی فی تحصیل قبر اقرب مایمکنه من قبر الحسین علیه‌السلام حیث لا یکون مما یلی القبر الشریف من جهة القبلة بل یکون قبره علیه‌السلام امام قبری او ما یقرب و لا یکون فی مسجد و یسعی فی تحصیل حفرة لی جدیدة لم‌یدفن فیها ظاهراً و تکون متأخرة عن القبر الشریف و یسعی فی اقرب الاماکن الی قبره الشریف علیه‌السلام بکل ما یمکنه من الدراهم علی حسب ما یراه … و لیجعلنی امانة عنده علیه‌السلام و السلام علی جده و ابیه و امه و اخیه و التسعة الاطهار من ذریته و بنیه و علی الارواح المستشهدین بین یدیه و علی شیعته و محبیه و الملائکة  الحافین بحرمه الشریف و رحمة الله و برکاته و کتب احمد بن زین الدین الاحسائی (محل المهر).

به وصیم، علی‌نقی، وصیت کردم که اگر خداوند متعال به من تفضل فرمود که از دفن‌شدگان در کربلا باشم، از مجاورین سیدالشهداء علیه‌السلام، سعی کند قبری را تهیه کند که تا ممکن است، نزدیک قبر حسین علیه‌السلام باشد، به گونه‌ای که از طرف قبله قبر شریف نباشد. بلکه قبر امام علیه‌السلام پیشِ روی قبر من باشد، یا نزدیک‌تر. و در مسجد نباشد، و سعی کند حفره جدیدی را برای من تهیه کند که ظاهراً کسی پیش از  این در آن دفن نشده باشد و عقب‌تر از قبر شریف باشد و سعی شود که نزدیک‌ترین مکان‌ها به قبر شریف باشد به هر طور که او را ممکن است از نظر قیمت، هر گونه که مناسب می‌بیند. و مرا امانت نزد آن بزرگوار قرار دهد. سلام باد بر حسین و بر جد و پدر و مادر و برادرش و بر فرزندان نُه‌گانه اطهار از ذریه و فرزندانش و سلام بر ارواحی که برابر او به شهادت رسیدند و سلام بر شیعیان و محبینش و ملائکه گرداگرد حرم شریفش و رحمت و برکات خدا بر ایشان باد. و کتب احمد بن زین الدین الاحسائی.

بخش هشتم:

بند اضافه شده به وصیت‌نامه: از ثلث مال، عبادت بیست سال نماز نافله خارج شود و اما نمازهای واجب شصت سال و اگر میسر است هفتاد سال. ده سال یا هشت سال از آن، نماز قصر باشد، باز هم به حسب نظر وصی. (محل المهر من الخلف)

بخش نهم:

صحه گذاردن بر محتوای وصیت‌نامه:آنچه در این وصیت‌نامه به من نسبت دارد، صحیح است و آنچه اثبات یا محو شده، علامت صحت آن مُهر من است که روی برگه یا پشت برگه ثبت است و آنچه مُهر ندارد، اعتمادی بر آن نیست.

و الله علی ما اقول وکیل فی الیوم الثلاثاء التاسع عشر من جمادی الاولی سنة 1234 (محل المهر)

بخش دهم و پایانی:

عبارات و مُهرهای شهود.

آنچه از نظر ظاهر در این وصیت‌نامه جلب توجه می‌کند، مطالب متنوعی است که به چند مطلب اشاره می‌کنیم.

نخست سبکیِ کوله‌بارِ زندگانی است. توشه دنیایی این بزرگوار ناچیز بوده است و در نتیجه وصیت‌نامه مختصر است. به خلاف توشه و راحله آخرتی ایشان اعلی الله مقامه که بسیار پر بار است.

دوم توجه ایشان به عبادات شرعیه است؛ به ویژه حج و نماز و روزه. به گونه‌ای که روی جهاتی که خودِ ایشان بهتر می‌دانند، وصیت کرده‌اند که چندین سال نماز و روزه به جا آورند.

سوم آسان‌گیری در امر وصیت است. به طوری که چندین مرتبه تعبیر «ان اتفق» یا «‌ان امکن» یا «ان تعذر» یا «علی نظر الوصی» به چشم می‌خورد. همچنین تعبیر «لئلا تضر الورثة» در متن وصیت ملاحظه می‌شود.

چهارم در عقاید اسلامیه و ایمانیه، به چهار رکن ایمان شهادت می‌دهند و بلافاصله بعد از امامت ائمه اطهار، به مقام شیعه اشاره می‌کند و ولایت اولیاء الله و برائت از اعداء الله. و این نشان می‌دهد رکن رابع که ریشه در احادیث اهل البیت علیهم‌السلام دارد، در کلمات وصیت‌نامه ایشان متبلور است.

پنجم توجه ایشان به حق الناس است که احتیاطاً می‌فرمایند حجی میقاتی که به نیابت یک زن رفته‌اند، مجدداً نائب انجام دهد.

 21 ذوالقعده 1440